شناسهٔ خبر: 69677880 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: جام‌جم آنلاین | لینک خبر

نگاهی به فیلم باغ کیانوش

پیوند ادبیات و سینما!

صاحب‌خبر -

در فیلم باغ کیانوش مخاطب با بهترین فیلم نوجوانانه چند سال اخیر و شاید بهترین تولید کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در سال‌های پس از اوجش روبه‌رو می‌شود. یک فیلم همه‌چیز‌تمام (اکشن، معمایی، داستانی، انیمیشن و حتی جنگی) در این ژانر که هم داستان درگیرکننده‌ای دارد، هم بازی‌های خوب و هم محتوایی به اندازه و دقیق!
این فیلم که برگرفته از رمانی به همین نام نوشته علی‌اصغر عزتی‌پاک است، سال ۱۴۰۲ تولید شده و در چهل‌ودومین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم فجر به نمایش در‌آمد.

این اثر که محصول مشترک کانون‌ پرورش فکری کودکان و نوجوانان و باشگاه فیلم سوره است، نگاه تازه‌ای به موضوعات جنگ و تاثیرات آن بر نوجوانان دارد. باغ کیانوش با توجه به فضای تاریخی و جنگی‌اش، بستری مناسب برای گفت‌وگو میان والدین و نوجوانان درباره زندگی در دوران جنگ فراهم می‌کند. داستان فیلم به موضوعاتی چون فقدان، شجاعت و پذیرش غم و از دست دادن می‌پردازد. باغ کیانوش داستان نوجوانان روستایی است که در دل جنگ زندگی روزمره خود را می‌گذرانند اما با فرود دو خلبان بعثی در روستا همه‌چیز به‌هم می‌ریزد به‌خصوص که هیچ‌کس حرف بچه‌ها را باور نمی‌کند! این سینمایی سرشار از لحظات طنز است اما میزان خشونت و ترس اثر سبب می‌شود تا تماشای آن برای نوجوانان زیر ۱۲ سال ممنوع و برای بالای ۱۳ سال به انتخابی حساس تبدیل شود! اساسی‌ترین عنصر فیلم باغ کیانوش، خیال است که می‌توان آن‌را اساسی‌ترین رکن هر اثر هنری در‌نظر گرفت‌. این فیلم به معنای واقعی کلمه(سینما) و اصلی‌ترین وظیفه‌اش سرگرم کردن مخاطب است. ایده مرکزی فیلم بسیار دوست‌داشتنی، شریف و ملی است. بچه‌های یک روستا در زمان جنگ تحمیلی به‌دنبال شنیده‌های‌شان از مردی به نام کیانوش، از او شخصیتی مرموز ساخته‌اند که باغ میوه‌اش به‌مثابه همان قلعه‌های سیاه روی قله‌های نوک‌تیز در فیلم‌های ترسناک و فانتزی است. آنها خرده‌قصه‌هایی مرموز و ترسناک از کیانوش دارند و باغ اورا باغ پر‌رمز‌و‌رازی می‌دانند که حتی (موز)دارد! آنها به طمع خوردن موز وارد باغ کیانوش می‌شوند و همان‌جا است که رویا‌پردازی‌ها و باغ پررمز و رازشان دود می‌شود و به هوا می‌رود! شاید برای شما هم اتفاق افتاده باشد که هنگام تماشای یک سکانس تعقیب‌و‌گریز، به‌دلیل عدم موفقیت فیلمساز در خلق (جغرافیای سینمایی) به‌دنبال آن عدم فهم و حس جغرافیا توسط شما، امکان مشارکت در آن سکانس برایتان فراهم نشده باشد‌. این که اساسا چرا شخصیت فرار‌کننده، یک مسیر خاصی را برای فرار انتخاب می‌کند و راه‌های دیگر را رها می‌کند؟ برگردیم به فیلم باغ کیانوش و این‌که چگونه رضا کشاورزحداد توانسته با خلق جغرافیای سینمایی، این جنبه را به یکی از نقاط قوت اثر خود تبدیل کند‌. در همان ابتدای فیلم و بدون اتلاف‌وقت، حادثه محرک رقم می‌خورد و بچه‌ها راغب می‌شوند در یک رقابت که با احوالات آنها تناسب دارد، قدم در باغ کیانوش بگذارند‌. در اینجا بارقه‌های خلق جغرافیای سینمایی را می‌توان دید و هر گروه از بچه‌ها در برنامه‌ریزی‌شان برای ورود به باغ و خروج موفق از آن، نسبت خود را با جغرافیای باغ معین می‌کنند و بر این اساس تصمیم می‌گیرند چگونه وارد باغ شوند‌. پرداخت متناسب فیلمنامه به هرکدام از این کاراکترهای نوجوان تشخص می‌دهد و در نتیجه به‌نظر نمی‌رسد که هیچ‌کدام اضافی باشند! همین کافی است تا جمع آنها به یک کاراکتر منسجم، دوست‌داشتنی و فعال تبدیل شود.

فیلمساز گرچه وقت مخاطب را تلف نمی‌کند و دائما در حال پیش بردن داستان است اما پرداخت ناکافی به زمینه‌هایی همچون چرایی شگفت‌انگیزی موز برای شخصیت‌ها و زمینه‌های رقابت میان آنها و نسبت بچه‌ها با دیگر افراد روستا و حتی خانواده‌های‌شان که عنصر مغفول‌مانده فیلمنامه است و عدم خلق کامل‌تر فضای روستایی در دهه 60‌، به ایجاد فاصله میان اثر و مخاطب اصلی خود، تا حدودی دامن می‌زند. به‌نظرم فیلمساز می‌توانست از جغرافیای فیلم، کار بیشتری بکشد و فیلم را بومی‌تر کند! با توجه به این‌که اکثر فیلم‌های دفاع‌ مقدس در جنوب اتفاق می‌افتند، فرصت خوبی بود تا فیلم از تمایز منطقه جغرافیایی‌اش بهره ببرد و راهی تازه را پیش‌روی علاقه‌مندان سینمای جنگ باز کند. علاوه بر این ورود خلبان دوم به داستان فیلم، نقطه اوج را دچار دوگانگی کرده در حالی‌که فیلمساز می‌توانست فیلم را با بسته شدن پرونده خلبان اول، به اتمام برساند. با وجود این‌، باغ کیانوش نشانه خوبی از پیوند ادبیات و سینما در ایران است و گامی مهم در تولید محتوا برای گروه سنی نوجوان به‌شمار می‌آید.