علت ناترازی، مخالفت با پالایشگاهسازی و نیروگاهسازی بود، نه مازوت!
جمعبندی این که نباید چالش تامین برق و گاز و بنزین در کشور را به ماجرای استفاده یا عدم استفاده از سوخت مازوت تقلیل داد، بلکه مسئله اصلی، اعتماد به مشورتهای غلط و دیکتههای سیاسی غرب است که موجب شده از ظرفیتهای ساخت پالایشگاه و نیروگاه (هستهای/ فسیلی) غفلت شود، ضمن این که موضوع مدیریت مصرف منابع از طریق هوشمندسازی سامانههای ذیربط نیز باید جدی گرفته شود.
صاحبخبر - شهدای ایران:سرویس اقتصادی/روزنامههای اصلاحطلب اذعان میکنند که کشور با ناترازی در تولید و مصرف گاز و برق و بنزین مواجه است، اما ریشه این ناترازی یعنی سوء مدیریت دولت روحانی را مسکوت میگذارند. محمد ایمانی در این زمینه نوشت:در حالی که برخی منابع از مشکل تامین گاز زمستانی خبر میدهند، برخی خبرها حاکی از این است که تعلل دولت در تامین سوخت نیروگاهها موجب ایجاد چالش دوباره در زمینه ناکافی بودن تولید برق کرده، اما مدیران دولتی سعی میکنند این کوتاهی را با ادعای توقف مازوتسوزی در برخی نیروگاهها توجیه بکنند! در این زمینه روزنامه سازندگی نوشت: مازوتسوزی در سه نیروگاه متوقف شد تا جان مردم بیشتر از این آسیب نبیند، اگرچه عوارض توقف مازوتسوزی، ممکن است خاموشی باشد! معاون اجرائی پزشکیان با بیان اینکه «پیشاپیش از مردم برای این خاموشیها عذرخواهی میکنیم»، افزود که وزارت نیرو ساعتهای خاموشی را تنظیم و به مردم اعلام خواهد کرد.». سازندگی افزود: کشور ما این ناترازی را با سوزاندن مازوت جبران میکند. اما مشکل ریشهدارتر این است که سبد سوختی ایران به شدت به گاز وابسته است. بیش از ۹۰ درصد برق کشور از طریق نیروگاههای حرارتی تولید میشود که عمده سوخت مصرفی آنها گاز طبیعی است. روزنامه هممیهن نیز از ناترازی گاز در زمستان خبر داده و نوشت: با وجود هشدارهای کارشناسان و تجارب سالهای گذشته، هنوز نشانهای از برنامههای کارآمد و فوری از سوی دولت برای مهار این ناترازی و جلوگیری از پیامدهای آن دیده نمیشود. ناترازی گاز، به ویژه بر صنایع بزرگ انرژیبر نظیر فولاد، پتروشیمی و سیمان، آسیبهای جدی وارد میکند. این صنایع سهم بزرگی در تولید و صادرات غیرنفتی دارند و کاهش یا قطع گاز، بازارهای صادراتی را با خطر از دست رفتن مواجه میکند.
ناترازی در تامین حاملهای مختلف انرژی، عوامل متعددی دارد اما شاید بتوان مهمترین علت آن را در اعتماد دولت روحانی به غرب و محروم ساختن همزمان کشور از انرژی هستهای و سوختهای فسیلی بر شمرد. در حالی که برنامه هستهای در هشت سال دولت روحانی رو به تعطیلی میگذاشت، گروگانگیری برجامی غرب موجب شد تعهدات محدودیتآفرین دیگری در قالب توافق آب و هوائی پاریس پذیرفته شود که استفاده از سوختهای فسیلی را در نیروگاهها محدود میکرد. در کنار این دیکته خارجی، اظهار گزارههای مسموم و غلطی مانند «پالایشگاه سازی کثافت کاری است» و «به خاطر ۲۰۰ مگاوات برق زیر بار نیروگاهسازی نمیرویم» از سوی وزارت نفت و نیروی وقت، موجب تشدید ناترازی در تامین و مصرف حاملهای انرژی شد و حال آن که طبق برنامه توسعه و سیاستهای اقتصاد مقاومتی، کشورمان باید به صادرکننده منطقهای در این حوزه تبدیل میشد.
دولت یازدهم و دوازدهم، با برجام، تولید برق هستهای را متوقف کرد و با توافق آب و هوائی پاریس، تولید برق در نیروگاهها (با سوخت فسیلی) را به محاق برد و بیشترین رکوردهای قطع برق منازل و کارخانهها را به ثبت رساند. در موضوع تولید و مصرف برق گفتنی است که مصرف برق در کشور از ۶۲- ۶۱ هزار مگاوات در اوایل مرداد ۱۴۰۰ (آخرین ماه فعالیت دولت روحانی)، به بیش از ۷۹ هزار مگاوات در اوایل مرداد ۱۴۰۳ رسید. مصرف برق در ۴ مرداد ۱۴۰۰، معادل ۶۱۴۳۰ مگاوات، و در ۵ مرداد همان سال، معادل ۶۰۶۷۵ بود. مصرف برق در سه سال اخیر، به موازات موفقیت دولت شهید رئیسی در مهار کرونا (افزایش فعالیت کارخانهها و شرکتها)، احیای هشتهزار کارخانه تعطیل و نیمه تعطیل، و همچنین افزایش قابل توجه دمای تابستانی، ۱۸ تا ۱۹ هزار مگاوات افزایش داشته است. اما با این وجود، به اعتبار همت وزارت نیرو در دولت شهید رئیسی، ناترازی تولید و مصرف و قطعی برق (در مقایسه با دولت روحانی) به حداقل رسید. جمعبندی این که نباید چالش تامین برق و گاز و بنزین در کشور را به ماجرای استفاده یا عدم استفاده از سوخت مازوت تقلیل داد، بلکه مسئله اصلی، اعتماد به مشورتهای غلط و دیکتههای سیاسی غرب است که موجب شده از ظرفیتهای ساخت پالایشگاه و نیروگاه (هستهای/ فسیلی) غفلت شود، ضمن این که موضوع مدیریت مصرف منابع از طریق هوشمندسازی سامانههای ذیربط نیز باید جدی گرفته شود.∎