سرپرست دادسرای جنایی تهران از قتل «منصوره قدیریجاوید» خبرنگار ایرنا به دست همسرش خبر داد.
به گزارش ایسنا، قاضی محمد شهریاری در این باره اظهار کرد: این قتل به پلیس گزارش شد و بلافاصله ماموران به محل وقوع جرم اعزام شدند.
وی افزود: تیم جنایی به محض ورود به خانه موردنظر با جسد زن جوانی مواجه شدند که از ضربات دمبل و چاقو به قتل رسیده بود.
شهریاری گفت: متهم که همسر مقتول است خودش را معرفی کرده و دلیل قتل، اختلافات خانوادگی عنوان شده است.
وی در پایان گفت: تحقیقات در این زمینه ادامه دارد.
جزییات بیشتری از جنایت
قوه قضاییه نیز در این باره اعلام کرد: روز گذشته یک خانم که سابقه خبرنگاری در یکی از رسانههای کشور را داشت در درگیری و مشاجره با همسرش و با ۴ ضربه چاقو و دو ضربه دمبل ورزشی به قتل رسید.
قاتل پس از دستگیری در رابطه با علت قتل همسرش گفته است که از صبح روز گذشته به دلیل اختلافات خانوادگی، درگیری و مشاجره با همسرم شروع شد که با چاقو و یک دمبل که برای ورزش در خانه وجود داشت ضرباتی به وی زدم که منجر به فوت او شد.
در بررسیها و تحقیقات انجام شده، همسایگان این خانواده اعلام کردند که صدا درگیری این زوج را حدود ۸ تا ۹ صبح روز گذشته شنیدهاند که بعد از گذشت مدتی صدای درگیری آنها تمام میشود. بعد از گذشت مدتی همسایگان متوجه میشوند که پدر خانواده در کیسههای زبالهای از خانه خارج میکند که به وی مشکوک میشود.
در نهایت در حوالی عصر برادر قاتل به منزل آنها مراجعه میکند که متوجه قتل میشود و موضوع را به پلیس گزارش میکند. در تحقیقات قاتل اعلام کرده که قصد داشته اواخر شب جسد را از منزل خارج کند که موفق به این کار نشده است.
این خانواده دارای یک فرزند ۱۵ ساله است که در زمان قتل در خانه حضور داشت و پدر خانواده با دادن حدود ۱۰ قرص خوابآور قصد داشت فرزند خود را نیز به قتل برساند که موفق به این کار نشد.
همچنین در بازرسی منزل تعدادی زیادی قرص خوابآور کشف شده است. قاتل دارای پروانه وکالت است، اما اقدامی به تمدید آن نکرده است.
گفتوگو با متهم
اعتیاد داری؟
نه، 49 سال سن دارم و تاکنون موادمخدری مصرف نکردم.
چه شغلی داری؟
در دانشگاه حقوق و وکالت خواندم اما در حال حاضر بیکار هستم.
همسرت چه شغلی داشت؟
خبرنگار یک خبرگزاری بود.
با همسرت چه مشکلی داشتی؟
چند سالی میشد که با همسرم اختلافات خانوادگی پیدا کرده بودم؛ از آن اختلافهایی که در همه خانوادهها وجود دارد.
در جریان این اختلافها چه تصمیمی گرفتی؟
تصمیم گرفتم تا همسرم را به قتل برسانم.
چه شد که این تصمیم را گرفتی؟
از زندگی خسته شده بودم. میخواستم ابتدا همسرم را به قتل برسانم سپس خودکشی کنم.
چرا تصمیم گرفتی پسر نوجوان مشترکتان را به قتل برسانی؟
یک تصمیم لحظهای بود که پشیمان شدم.
از نقشهات بگو؟
ابتدا به راهروی ساختمان رفتم و با یک چسب چشمی درب همسایه را پوشاندم و سپس به خانه رفتم.
بعد چه شد؟
به قصد ارتکاب قتل، با همسرم مشاجره کردم که در این میان با او درگیر و با ضربات چاقو و دمبل که برای ورزش در خانه وجود داشت، مرتکب جنایت شدم.
پس از ارتکاب جنایت چه کار کردی؟
پسرم از مدرسه به خانه آمد. چندین قرص را داخل آب حل کردم و به قصد جانش به او خوراندم اما پشیمان شدم. دقایقی بعد مأموران پلیس درب را بازکردند و دستگیرم کردند.
چه شد که پلیس متوجه شد در خانه جنایت رخ داده است؟
برادر همسرم زمانی که همسرم به تلفنش پاسخ نمیدهد و متوجه میشود که او به محل کار نرفته، به خانه ما میآید. وقتی درب میزند و من درب را باز نمیکنم، موضوع را به کلانتری اطلاع میدهد. که مأموران درب را باز میکنند.