علی بیگدلی کارشناس مسائل بین الملل طی گفت گویی تصریح کرد: با بازگشت ترامپ به کاخ سفید یک گزاره قابل پیشبینی است و آن تداوم جنگ در غزه و لبنان خواهد بود. از همین رو باید گفت ادعای مطرح شده در باب خواست ترامپ از نتانیاهو در باب پایان یافتن جنگ تا پیش از ورود رییسجمهوری به کاخ سفید بعید است محقق شود. بالاخص آنکه ادامه حیات سیاسی نتانیاهو در گرو ادامه جنگ است.
به گزارش روزنامه اعتماد بخش هایی از گفت وگوی بیگدلی را در ادامه می خوانید:
- نخستوزیر اسراییل در درون این رژیم با مشکلات و چالشهای متعددی روبهرو است. ازجمله آن پرونده اقتصادی او و همسرش در دادگاه است. همچنین مساله تغییر نظام قضایی این رژیم که یکی از دلایل برکناری یوآوو گالانت بود نیز برای نخستوزیری مشکلساز شده است. مساله گروگانها دیگر چالش نتانیاهو است که در شرایط فعلی با آن مواجه است. بنابراین ورود ترامپ به کاخ سفید نیز عملا بر سیاستهای اسراییل در منطقه تاثیری نخواهد داشت. از همین رو باید گفت، تاکید ترامپ مبنی بر پایان یافتن درگیریها صرفا ژست تبلیغاتی بوده و اسراییل ظاهرا تا زمانی که تمامی اهدافش در غزه و لبنان محقق نشود به این رویارویی پایان نمیدهد.
- نکتهای که ذکر آن در شرایط کنونی اهمیت دارد، تعریف استراتژی معین برای دولت جدید ایالاتمتحده به رهبری ترامپ است. این گزاره از آنجایی با اهمیت است که به واسطه نزدیکی رهبران اسراییل و امریکا احتمال گسترش دامنه جنگ و رویارویی افزایش خواهد یافت. از همین رو مقامهای رسمی کشورمان باید افکار عمومی را برای تبیین استراتژی منطقی و درست در مواجهه با سیاستهای احتمالی واشنگتن و تلآویو آگاه کنند، چراکه واضح است کشور ظرفیت پذیرش تشدید درگیریها را ندارد. اقتصاد ما نیز قادر به تحمل بار سنگین درگیریها در منطقه و کشاندن احتمالی آن به درون کشور نیست. تلآویو براساس آخرین آمار نزدیک به 273 میلیارد دلار هزینه نظامی برای این درگیریها صرف کرده است. این گزاره از آن جهت اهمیت دارد که ظاهرا اسراییل به دنبال تحمیل رویارویی با ایران است؛ تلهای که ایران نباید در آن گرفتار شود، چراکه برای کشورمان بسیار پرهزینه خواهد بود.
- درباب تعاملات میان تهران و واشنگتن با بازگشت ترامپ به کاخ سفید، ذکر این نکته اهمیت دارد، تاکید ترامپ مبنی بر توافق با ایران میتواند صرفا یک ژست تبلیغاتی باشد. با این همه در شرایط فعلی نمیتوان رویکرد او را پیش بینی کرد. اما واقعیت این است که احتمالا او همان رویه 2017 را در مقابل ایران ادامه خواهد داد. ترامپ زمانی که از برجام خارج شد در یک مصاحبهای مدعی شد واشنگتن با تهران مشکلات فراوانی دارد؛ ازجمله مسائل موشکی و همچنین سیاستهای منطقهای ایران و نیز خصومت با اسراییل؛ بنابراین میتوان گفت که ایران و امریکا در باب طیف وسیعی از مسائل با یکدیگر اختلاف نظر دارند و اختلافهای دو بازیگر محدود به برجام و برنامه هستهای ایران نیست. در شرایط کنونی نیز به واسطه درگیریها در خاورمیانه و رویارویی تهران و تل آویو معادلات میان دو بازیگر پیچیدهتر هم شده است.
- حال سوال این است، ایران باید چه استراتژی را در این بازه زمانی اتخاذ کند؟ واقعیت این است که ایران با بحران اقتصادی روبهرو است. به نظر میرسد یکی از راههای کنترل این شرایط حل مساله افایتیاف است. در این زمینه نیز باید در سیاستهای خود انعطاف بیشتری از خود نشان دهیم. ترامپ به لحاظ شخصیتی عملگراست و تفکرات تاجرمآبانه دارد. اما نگاه جمهوریخواهان به صورت عمومی به درون امریکاست و این نگاه به درون نیز ترامپ را به پیروزی رساند. بنابراین این نگاه به درون از این جهت با اهمیت است که میتواند منافع این حزب و شخص ترامپ را محقق کند. فارغ از این ذکر، این نکته اهمیت دارد که روابط نزدیک ترامپ با نخست وزیری اسراییل در کنار پیروی هر دو از سیاستهای یکسان افراطی میتواند شرایط را سختتر کند. از همین منظر بازگشت ترامپ به کاخ سفید شرایط را برای ایران پیچیده کرده است. قطعا رویکرد ترامپ با بایدن متفاوت است. بایدن شاید عملکرد درستی نداشت، اما نتانیاهو را در زمینههای مختلف کنترل میکرد که حداقل جنگی فراگیر در منطقه رخ ندهد. اما بازگشت ترامپ معنای دیگری برای خاورمیانه و ایران دارد.