در ابتدای این نشست، حسین عبدهتبریزی گفت: این روزها، صحبتهای فراوانی در مورد وضعیت بازار سرمایه و مشکلات آن مطرح میشود، این در حالی است که برای بسیاری از ما بخشهای قابلتوجهی از این مسائل قابل فهم است. البته زمانی که از مشکلات بازار سرمایه صحبت میکنیم، بیشتر به بازار سهام اشاره داریم؛ چرا که این بخش، نقش عمدهای در بازار سرمایه ایفا میکند. در حالی که دیگر بخشهای بازار سرمایه در ۳سال اخیر، با مشکلاتی که بازار سهام با آن روبهرو بوده است، مواجه نبودهاند. بیشتر سرمایهگذاران نیز زمانی که از وضعیت بازار سرمایه شکایت میکنند، منظورشان مشکلات موجود در بازار سهام است. این نکته را باید لحاظ کنیم که نتایج انتخابات ریاست جمهوری آمریکا تاثیر زیادی بر وضعیت دلار و به تبع آن بر قیمت سهام و سایر متغیرهای بازار سهام خواهد داشت. لذا، مساله دلار و قیمت آن، برای بازار سهام و متغیرهای مرتبط، امری بسیار مهم به شمار میرود.
امیرتقیخان تجریشی، رئیس هیات مدیره «گروه مالی فیروزه» در ادامه این نشست با اشاره به انتخابات آمریکا گفت: در روزهای پس از نتایج انتخابات، بازارها دچار سردرگمی شدند که این وضعیت نه تنها در بورس تهران، بلکه در بازارهای جهانی نیز مشهود بود. ابتدا شاخص دلار تقویت شد و طلای جهانی کاهش یافت، اما پس از چند ساعت، این تغییرات معکوس شد. این روند در بازار تهران نیز دیده شد و دلار و بازار سهام نوسانات زیادی داشتند. معاملهگران با واکنشهای مختلف، برخی ترسیدند و برخی دیگر قدرت خرید را افزایش دادند. در نهایت، پیشبینیها اشتباه بود و سردرگمی در بازارها ایجاد شد. در ادامه، بررسی وضعیت اقتصادی ایران نشان میدهد که پس از فشارهای تحریمی، فروش نفت کاهش و قیمت دلار افزایش یافت، این در حالی است که در دوره دوم ریاست جمهوری ترامپ، با افزایش فروش نفت و منابع ارزی، قیمت دلار کنترل شد.
سپس عبدهتبریزی بیان کرد: قیمت دلار تا پایان سال ممکن است کمی افزایش یابد، سوال اینجاست که آثار این افزایش را در بازار سرمایه چگونه باید ارزیابی کرد؟ در گذشته، معمولا زمانی که قیمت دلار افزایش مییافت، قیمت سهام نیز به تبع آن افزایش مییافت، اما مدتی این رابطه قطع شده بود. سوال این است که چرا رابطه بین «قیمت دلار» و «بازار سهام» قطع شد و اکنون باید شاهد چه تغییراتی در بازار سرمایه باشیم؟
گشایش در بازار، چگونه؟
در ادامه این نشست سعید اسلامیبیدگلی، کارشناس ارشد بازار سرمایه با خطاب قرار دادن امیرتقیخان تجریشی، رئیس هیات مدیره «گروه مالی فیروزه» گفت: آقای دکتر تجریشی در پاسخ به عدم جهش قابلتوجه در بازارها به این نکته اشاره کردند که: «تنشهای سیاسی اخیر در ایران باعث شده ریسک درک شده در بازار ایران بیشتر از بازارهای جهانی باشد.» این موضوع تغییرات کمی در ریسک ایجاد کرده است. همچنین، بازار سرمایه در ابتدا تحت تاثیر ترس از ورود آقای ترامپ به سیاستهای آمریکا قرار گرفت، اما وضعیت اقتصادی هنوز دچار گشایش جدی نشده است. ارتباط درآمد شرکتها با قیمت دلار در داخل قطع شده و این باعث شده افزایش دلار تاثیر زیادی بر سود شرکتها نداشته باشد. اگر دولت سیاستهای مناسب اتخاذ کند، ممکن است برخی مشکلات از جمله «قیمتگذاری دستوری» حل و گشایشهایی در بازار ایجاد شود.
پس از حسین قربانزاده، عضو شورای عالی هماهنگی اقتصادی ادامه داد: از زمانی که جنگ رخ داد، به نظر میرسد که مناسبات اقتصادی و سیاسی کشور به شکلی فعالتر رصد شود و سیاستگذاران بهویژه در مواجهه با بازارهای داخلی، روندی تدریجی را طی کردند که به انتخابات امروز رسید. اکنون نوسانات در فضای سیاسی و بینالمللی در ماههای اخیر افزایش یافته و به نظر میرسد که این اتفاقات هیچگونه نقطه عجیب و غریبی را رقم نزدهاند. البته این اتفاقات اهمیت خود را دارند، اما به نظر میرسد که قابل پیشبینی بودن آن، این اطمینان را به وجود آورده که توجهها بیشتر معطوف به مسائل امنیتی و تقویت جمهوری اسلامی است. در این شرایط، سیاستگذاران بیشتر به مسائل امنیتی و حفظ ثبات جمهوری اسلامی فکر میکنند تا اینکه به تغییرات آنی و غیرمنتظره در بازار واکنش نشان دهند.
وی افزود: در حال حاضر تفاوتهایی در شرایط اقتصادی وجود دارد که برخی از آنها قابل ارزیابی است. تغییرات اخیر، مانند افزایش نرخ ارز از ۶۰هزار تومان به ۷۰هزار تومان، پیشبینیشده بود و بسیاری از فعالان اقتصادی انتظار این رخداد را داشتند. در جلسات مقامات پولی نیز سیاستهای غیرمعمول برای مقابله با این نوسانات مطرح نشده است. به طور کلی، تغییرات بازار در شرایط سیاسی و اقتصادی فعلی قابل پیشبینی است و درک صحیح از وضعیت میتواند به تحلیل و تصمیمگیریهای آتی کمک کند.
عبده تبریزی نیز گفت: اکنون فرصت خوبی است که سیاستگذاران از این موقعیت در بازار سرمایه استفاده کنند، چرا که به نظر میرسد اتفاقات کنونی دیگر از این بزرگتر نخواهند بود. بهعنوان مثال، میتوان برخی از قیمتها را آزاد کرد یا اقدامات دیگری را در راستای تسهیل شرایط انجام داد. تحولات بزرگتری مانند احتمال جنگ یا ورود ترامپ به سیاستهای جهانی، دیگر تاثیر عمیقتری در داخل کشور نخواهند داشت.
وی در ادامه با طرح سوالاتی گفت: با توجه به این شرایط، به نظر شما در باقیمانده سالجاری، برخی از خواستههای سهامداران مانند برداشتن قیمتهای دستوری، آزاد گذاشتن ارز برای فروش و اقدامات مشابه، محقق خواهد شد؟ آیا فکر میکنید که مقامات ما اجازه خواهند داد این تغییرات اعمال شود؟
سیاستگذار ناگزیر به اصلاح روابط با جهان
اسلامیبیدگلی، کارشناس ارشد بازار سرمایه در پاسخ به این سوالات گفت: سیاستگذار ایران ناگزیر خواهد بود که روابط خود را با جهان اصلاح کند، زیرا به احتمال زیاد در کوتاهمدت تعاملات با آمریکا دشوارتر خواهد شد. این در حالی است که وضعیت ایران نسبت به یک سال پیش در روابط بینالمللی هم در روابط با اروپا و هم با کشورهای هممرز و چین و روسیه ضعیفتر شده است. با این حال، رئیسجمهور در حضور مقام رهبری تاکید کردند که باید روابط با همسایگان و کشورهای اروپایی تقویت شود. به نظر میرسد که ایران باید با سرعت بیشتری وارد تعاملات بینالمللی شود. در سیاستگذاری اقتصادی داخلی، برخی از اقدامات مانند قیمتگذاری دستوری میتوانند بخشی از مشکلات اقتصادی را کاهش دهند. اخیرا وزیر صنعت اعلام کردهاند که قصد ندارند خودرو را در بورس کالا عرضه کنند، و استدلالشان این بود که در کجای دنیا خودرو را در بورس عرضه میکنند؟ و این سوال را مطرح کردند که در کجای دنیا خودرو را از طریق لاتاری میفروشند؟ این روش بهعنوان جایگزینی برای بازار آزاد پیشنهاد شده است، اما اگر واقعا امکان فروش خودرو در بازار آزاد با قیمتهای واقعی وجود دارد، دیگر نیازی به عرضه آن در بورس نیست.
معاون سرمایهگذاری گروه مالی فیروزه نیز بیان کرد: در سالجاری، تحولات اقتصادی داخلی و بینالمللی ممکن است روند متفاوتی از سه سال گذشته ایجاد کند. روابط پیچیده با آمریکا و بحرانهای جهانی نظیر اوکراین و چین ادامه خواهد داشت، در حالی که نفوذ آمریکا در مقابل چین کاهش یافته است. در داخل کشور، نگرانیها درباره ارزش ریال و تاثیر آن بر بازار سرمایه وجود دارد و تغییرات در سیاستهای بانک مرکزی و نرخ بهره ممکن است اثرات منفی بر بازار بگذارد. تنشهای بینالمللی و بحرانهای اقتصادی میتوانند تاثیرات منفی بر اقتصاد ایران داشته باشند، اما ایران تلاش میکند سیاستهای خود را حفظ کند و از درگیریهای جدی اجتناب کند.
واکنش مثبت بازار سهام به خبر «عرضه خودرو در بورس کالا»
عبدهتبریزی، مدیر این پنل پس از آن گفت: بازار سهام واکنش مثبت به خبر «احتمال عرضه خودرو در بورس کالا» نشان داد. این خبر باعث شد که خودروسازها از تفاوت قیمت بهرهمند شوند و به جای اینکه این تفاوت قیمت به دست واسطهها بیفتد، به خودروساز برسد. نتیجه این شد که حتی سهمهای بورس کالایی هم اصلاح شد و روند مثبتی را طی کرد. اما امروز خبری که اعلام شده تغییراتی در این جهت نمیبینیم. سوالی که مطرح میشود این است که سیاستگذار از چه چیزی میترسد که به بهانه اینکه این مدل در دنیا مرسوم نیست، مخالفت میکند؟ برخی افراد که شاید منافع خود را در اینجا ببینند، ممکن است در برابر این تغییرات واکنش نشان دهند. در این شرایط ممکن است ذینفعها فشار بیاورند تا منافعشان حفظ شود و این فشارها به سیاستگذار منتقل میشود. با توجه به پیچیدگیهای سیاسی و اقتصادی، ممکن است سیاستگذاران از تاثیرات منفی این تغییرات یا مقاومت منافع خاص هراس داشته باشند و به همین دلیل این موانع را ایجاد کنند. البته حدسهایی در این مورد وجود دارد، اما اطلاعات دقیقتر به عوامل پشت پرده نیاز دارد که در حال حاضر نمیتوان بهطور قطعی از آنها سخن گفت.
قربانزاده، عضو شورای عالی هماهنگی اقتصادی در پاسخ به این موضوع گفت: مسوولان کلیدی وزارتخانهها معمولا به مسائل کلان اقتصادی توجه نکردهاند و بیشتر به تقویت تولید داخل و بنگاهداری پرداختهاند. این سیاستها معمولا به راهحلهای غیرواقعی منجر شده و مشکلات اساسی را حل نکرده است. در این میان وزارت صنعت باید تصمیم گیری کند که آیا به سمت مدل ساختمحور حرکت کند یا نه؟ در پاسخ باید گفت: «این نیازمند تغییرات اساسی در رویکرد صنعتی است.» مشکلات صنعت خودرو نشان میدهد که اقدامات موقت، مانند فروش خودرو در بورس کالا، کافی نیستند. برای حل پایدار مشکلات، باید ساختار مدیریتی و مالکیتی صنعت خودرو بازنگری شود و دخالتهای دولت کاهش یابد. اختلافات بین وزارتخانهها نیز باید در سطح بالاتری حل شود تا به اصلاحات ساختاری موثر دست یابیم.
فضای رقابتی مهآلود است
عبده تبریزی اقتصاددان ادامه داد: یکی از سادهترین و اساسیترین اقداماتی که دولت میتواند در راستای اصلاحات اقتصادی انجام دهد، این است که در فرآیند فروش و قیمتگذاری، تنها منافع شرکتهای خودروساز را در نظر نگیرد. به عبارت دیگر، اگر من به عنوان مصرفکننده قصد خرید کالایی را دارم، باید قیمت واقعی آن کالا را پرداخت کنم، نه بیشتر و نه کمتر. در صورتی که این فرآیند به درستی مدیریت نشود، و دولت نتواند این سادهترین اقدامات را انجام دهد، چگونه میتوان از آن دولت توقع داشت که به سایر مشکلات اقتصادی رسیدگی کند؟
قربانزاده، عضو شورای عالی هماهنگی اقتصادی گفت: در این میان، بحثهای مربوط به «ارزش مبادله» و «مطلوبیت نهایی کالا و خدمت برای مصرفکننده» به میان میآید. مشکل اصلی در این است که سیاستگذاران و تصمیمگیرندگان گاهی تصور میکنند که هزینههای تولید و سرمایهگذاری باید بهطور مستقیم در قیمتگذاری لحاظ شود، در حالی که قیمت واقعی کالا باید در فضای رقابتی و مطابق با ارزش واقعی آن برای مصرفکننده تعیین شود. این تفاوت نگاه در نحوه محاسبه قیمتها، منجر به مشکلاتی میشود که در نهایت به زیان مصرفکنندگان و بازار میانجامد. بنابراین، درک اینکه قیمتگذاری بر اساس ارزش نهایی مصرفکننده انجام شود، نه بر اساس هزینههای اولیه تولید، یکی از چالشهای اصلی است که دولت و سیاستگذاران باید با آن مواجه شوند. زمانی که تصور میشود که این کالاها یا خدمات، متعلق به شرکتهایی چون ایرانخودرو و سایپا است و بهطور مصنوعی قیمتها تعیین میشود، مشکلات و نارضایتیها بیشتر خواهد شد. اگر قرار است روندی شفاف و منصفانه برای قیمتگذاری ایجاد شود، باید از تفکرات سنتی و سیستمهای معیوب عبور کرد و در جهت تحقق سیاستهای بازار آزاد و رقابتی حرکت کرد.
فعال شدن مکانیزم رانتی
اسلامیبیدگلی، کارشناس ارشد بازار سرمایه نیز گفت: مساله اصلی به منافع گروههای خاصی برمیگردد که از وضعیت موجود منتفع میشوند و حاضرند مبالغ هنگفتی برای جلوگیری از تغییرات اقتصادی هزینه کنند، بهانهها و توجیهات پوپولیستی بیشتر پوششی برای حفظ این منافع هستند. این جریانات قدرتمند به راحتی از تصمیمات درست اقتصادی میترسند و همچنان در تلاشند تا موقعیت خود را حفظ کنند، حتی اگر به هزینههای زیادی نیاز داشته باشند.
تجریشی، رئیس هیات مدیره گروه مالی فیروزه، نیز در پایان این نشست گفت: وقتی یک مکانیزم رانتی فعال میشود، هرچه دیرتر حل شود، سختتر میشود؛ زیرا شبکهای از ذینفعان شکل میگیرد که از آن رانت بهره میبرند. این شبکه با «بهانههای پوپولیستی» که همه میدانند کذب است، مانع واقعی شدن قیمتها میشود. این شبکهها که در عرصههای مختلف نفوذ کردهاند، از بالا نگه داشتن قیمتها نفع مالی میبرند و با استفاده از منابع مالی خود میتوانند هزینههای زیادی برای حفظ وضعیت موجود بپردازند. اگر بخواهیم مسائل را در افقهای مختلف، بررسی کنیم، در «کوتاهمدت»، قیمتگذاری دستوری میتواند اثرگذار باشد. در «میانمدت»، آزادسازی و کاهش فاصله قیمت دلار نیما و آزاد اهمیت دارد. در «بلندمدت»، مساله مهمتر، بودجه و تاثیر آن بر سرمایهگذاری است که بر رشد اقتصادی تاثیر مستقیم دارد. شرکتها با کاهش سود و سرمایهگذاری، در حال مصرف آنچه دارند هستند .
کسری بودجه و بیانضباطی مالی، باعث شده دولت از بازار و بانکها تامین مالی کند، که نرخ بدهی و فشار بر بنگاهها را افزایش میدهد. در حال حاضر شرکتها از نظر ارزش ذاتی و بنیادی به قیمتهای جذابی رسیدهاند و جذابیت برای خرید دارند، اما تصمیمات اشتباه باعث میشود که این فرصتها از دست برود.