فرارو– بعد از مشخص شدن ساکنِ کاخ سفید برای چهار سال پیش رو، صحبتهای زیادی درباره اهمیت این انتخاب و تاثیر آن بر مسائل ایران مطرح میشود. دونالد ترامپ یک بار در سالهای ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۰ رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا بود و حالا با یک فاصله چهار ساله به دفتر بیضیشکل برمیگردد. برخوردهای پیشین میان ایران و آمریکا در دولت اول ترامپ این مساله را برجسته میکند که ایران باید در دوران جدید چه سیاستی را در پیش بگیرد.
به گزارش فرارو، اگر چند هزار کیلومتر میان ایران و آمریکا از لحاظ جغرافیایی فاصله وجود دارد، اما دو کشور در حوزه خاورمیانه دچار برخورد و تضاد منافع هستند. همین تضاد منافع باعث میشود که دو کشور روابط پرفرازونشیبی با یکدیگر داشته باشند که پروندههای حلنشده زیادی در آن وجود دارد. برای بررسی سیاست ایران در قبال دولت جدید ترامپ، با نصرتالله تاجیک دیپلمات، سفیر پیشن و تحلیلگر حوزه سیاست خارجی گفتگو کردیم که به خاطر گستردگی بحث در دو بخش تقدیم شما میشود.
فرارو: مسالهای که برخی در داخل به آن دامن میزنند، اما تحلیلگران شناختهشده حوزه آمریکا آن را رد میکنند، این است که سیاست خارجی تا آن حدی که گفته میشود، در انتخاب آمریکاییها تاثیر ندارد.
تاجیک: این تا حدی درست است و انتخابکنندگان آمریکایی بیشتر به مسائل داخلی و مخصوصا اقتصادی توجه میکنند؛ این پاشنه آشیل ترامپ است که باید سیاست خارجی خود را بر این اساس تنظیم کند. پس ترامپ زخم خورده مسائل داخلی خود است. درست است که الان کنگره هم به دست جمهوریخواهان افتاده و دموکراتها فقط ریاستجمهوری را نباختند؛ این مساله در انتخاب دادستانها، دادگاهها و قوه قضائیه هم تاثیرگذار است. جمهوریخواهان در حال حاضر این دست بالا را دارند و به نظر میرسد دموکراتها که در حال حاضر شکستی را متحمل شده اند، اما آنها پس از بازیابی خود شروع میکنند به برنامهریزی و سیاستگذاری و لذا جمهوریخواهان ناچارند خود را برای رویارویی مجدد با دموکراتها در انتخابات آینده دو سال دیگر مجلس و چهار سال دیگر ریاست جمهوری هم آماده کنند.
ممکن است در این میان، بعضی از محورها یا سیاستهای جمهوریخواهان با خواستهای ترامپ همخوانی نداشته باشد. البته فعلا نباید این را به عنوان یک مساله خیلی مهمی جلوه بدهیم، اما واقعیت امر این است که چنین پارامتری وجود دارد. این طور نیست که ترامپ با انبساط خاطر به ریاستجمهوری رسیده باشد. بیشتر رایدهندگان آمریکایی به خاطر مشکلات داخلی این کشور به ترامپ رای دادند و او اگر نتواند بخشی از این مطالبات را حل کند، مخصوصا بار سنگین جنگهای خاورمیانه و اوکراین روی دوش مالیات دهندگان، مسائل داخلی آمریکا تشدید شود.
نکته دوم، تشدید دو قطبیها و گسلها در جهان است. ما شخصیت ترامپ رو میشناسیم. مشکلاتش با اروپا: از جمله آلمان و فرانسه، نگرانی فرا آتلانتیکی آنها در مورد امنیت اروپا و نزدیک شدن این دو به یکدیگر، چین و قضیه تعرفههای تجاری را میدانیم. بخشی از مشکلات هم به مسائل بینالمللی برمیگردد. ما باید به این موضوع توجه کنیم که نباید وسط دعوای احتمالی ترامپ با کشورها و مسائل بینالمللی و کشورهای دیگر شویم. نباید خودمان را طرف دعواهای دیگر قرار بدهیم چرا که با توجه به آن مثلثی که عرض کردم، همین الان با آمریکا دچار تضاد منافع و رویارویی در خاورمیانه هستیم.
ترامپ در پیام پیروزیاش از مسلمانان و اعراب تشکر کرد که به او رای دادند و بارها گفته من این جنگ را تمام میکنم. مهم است که این جنگ را چگونه تمام خواهد کرد. یک سال است که جنگ و جنایت و نسلکشی به خصوص در غزه جریان دارد. لبنان درگیر جنگ است. مقاومت لبنان در نبرد زمینی مقابل اسرائیل ایستاده و آنها توفیقی در این جبهه به دست نیاورده اند. نه گروههای مقاومت دستشان را به نشانه تسلیم بالا بردند نه اسرائیل کوتاه آمده است. اینکه آقای ترامپ میتواند از قدرت تاثیرگذاریش روی اسرائیل استفاده و آنان رو متقاعد کند که شرایط مذاکره را بپذیرند، جای بحث است. اما اسرائیل به هر صورت با سیاست مشت آهنین دنبال خلع سلاح حزب الله است و حزب الله نه تنها به این تن نمیدهد بلکه همچنان در جنوب لبنان میجنگد؛ لذا این مسائل مقداری نیاز به زمان دارد و این که ببینیم ترامپ کدام افراد را بکار میگیرد و چه رویکردی را انتخاب میکند.
منبع: fararu-796331