شناسهٔ خبر: 69597960 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه قدس | لینک خبر

بازخوانی مواضع رهبر معظم انقلاب درباره رویکرد رؤسای‌جمهور آمریکا پس از انقلاب اسلامی به‌بهانه اعلام نتایج انتخابات در ایالات‌متحده

هشت نفرت‌انگیز

صاحب‌خبر -

انتخابات آمریکا تمام شد و 75 روز دیگر رسماً دونالد ترامپ کارش را به عنوان رئیس جمهور جدید آغاز خواهد کرد. این تغییر و جابه‌جایی قدرت میان دو حزب حاکم در آمریکا و جایگزینی یک جمهوری‌خواه به جای یک دموکرات در قامت ریاست جمهوری اما چیزی نیست که کسی امروزه در جهان باور داشته باشد که می‌تواند در سیاست‌های راهبردی آمریکا تغییری ایجاد کند. در واقع همه متفق‌القول هستند آنچه در نسبت سایر مردم جهان با آمریکا قرار است پیگیری شود، همان سیاست‌های همیشگی خواهد بود و  فیل و الاغ بر سر مسائلی که ناموس آمریکا در روابط‌شان تلقی می‌شود، اندک تغییر و تبدلی به‌وجود نخواهند آورد. حتی اگر هشدار و انذاز اندیشمندان آمریکایی مبنی بر زوال آمریکا را هم نادیده بگیریم، مرور شعارهای رئیس جمهور برگزیده این دوره یعنی دونالد ترامپ بهترین گواه بر روند رو به زوال آمریکا و تقلا برای بازگشت از مسیری است که نشانه‌های غرق شدن تایتانیک‌وار آن به عنوان یک غول به ظاهر شکست‌ناپذیر  نمایان شده است. ترامپ پس از آنکه در سال 2016 با شعار « عظمت را به آمریکا بازگردانیم» به کاخ سفید رفت، این بار و با گذشت هشت سال، شعار «آمریکا را نجات بدهید» را هم به کمپین انتخاباتی‌اش اضافه کرد تا به همه یادآور شود قصه دیگر بیخ پیدا کرده و بحث دیگر از بازگرداندن آمریکا و این‌ها فراتر رفته است.  بی‌شک با سقوط شوروی در سال‌های ابتدایی پس از انقلاب اسلامی و تبدیل نظام دو قطبی جهان به نظمی تک‌قطبی، بسیاری حتی تصور هم نمی‌کردند این نظم تک‌قطبی این قدر زود با نشانه‌های ضعف و زوال روبه‌رو شود. در آن سال‌ها تنها چهره شاخصی که با اطمینان از فروپاشی شوروی حرف زد و پای حرفش ایستاد، امام خمینی(ره) رهبر کبیر انقلاب اسلامی بود. با فروپاشی شوروی و شروع عصر یکه‌تازی ایالات متحده نیز کسی باور نمی‌کرد در نظم مورد نظر آمریکا خدشه‌ای وارد شود و حرفی غیر از آنچه آمریکایی‌ها می‌گویند را به کرسی بنشاند. جمهوری اسلامی مهم‌ترین نیرویی بود که دوران پس از جنگ سرد و سلطه ایالات متحده این کار را انجام داد و سیاست تمام هشت رئیس جمهور آمریکا در سال‌های پس از انقلاب را به شکست کشاند و در این مسیر باوجود همه فشارها، سر تسلیم فرود نیاورد. نه جنگ تحمیلی، نه محاصره نظامی و نه حتی تحریم اقتصادی و شدت بخشیدن به سویه‌های جنگ اجتماعی که با تحت فشار قراردادن مردم عادی دنبال شد، نتوانست اراده آمیخته به ایمان مذهبی ملت ایران را ضعیف کند. 
مرور آنچه هشت رئیس جمهور آمریکا در سال های پس از  انقلاب در قبال ایران و منطقه خاورمیانه در پیش گرفتند، می‌تواند به ما در فهم بهتر این موضوع و پیش چشم آوردن مصادیق عینی آن کمک کند. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای همچون امام خمینی(ره) در تمام این سال‌ها شاخص‌ترین چهره‌ای به‌شمار می‌رود که با نگاهی کلان و در عین حال دقیق، پنجه در پنجه سکانداران کاخ سفید انداخته و روند رو به زوال آمریکا را بیش از هر اندیشمند دیگری در جهان، از سالیان دور یادآور شده است.
 بی شک دلیل این توفیق یکی این است که رهبر معظم انقلاب، مثل همیشه و از دریچه مطالعه و از زاویه دید خود آمریکایی‌ها، این زوال را به تماشا نشسته است. برای مثال رهبر فرزانه انقلاب در تبیین افول جایگاه زن در غرب به کتابی از رئیس جمهور ایالات متحده در سال‌های اولیه انقلاب اشاره می‌کنند:«کتابى از جیمى کارتر رئیس جمهور پیشین آمریکا، [منتشر شده‌] به اسم «تقاضایى براى اقدام» که به موضوع نقض حقوق بشر و تجاوزات وحشتناک علیه زنان پرداخته. جیمى کارتر در این کتاب می‌گوید: هر ساله صدهزار دختر به‌عنوان برده در آمریکا فروخته می‌شود...».(30 فروردین 93)
مضاف بر این مورد، نمی‌شود زیرنظر داشتن حرکت مهره‌های شطرنج سیاست و بازی رؤسای جمهور آمریکا در مقابل ایران را به عنوان یک مؤلفه مهم دیگر نادیده گرفت. روی همین حساب است که ایشان این‌گونه شکست دشمن در برابر اراده ملت در همه این سال‌ها را یادآور می‌شوند:« در طول سال‌های بعد از پیروزی انقلاب اسلامی همه رؤسای جمهور آمریکا اعم از کارتر، کلینتون و اوبامای دموکرات، و ریگان، بوش و آن سبک مغز قبلیِ جمهوری‌خواه تا رئیس جمهور فعلی بی‌هوش و حواس که می‌خواهد مردم ایران را نجات دهد، همه در مقابل جمهوری اسلامی ایران ایستادند و از هرکسی هم که توانستند از جمله رژیم صهیونیستی به عنوان سگ هار و زنجیری خود و برخی کشورهای منطقه کمک گرفتند... اما مجموعاً ناکام ماندند، نتوانستند متوقف کنند جمهوری [اسلامی] را...». (28 آبان 1401)
تمیز دادن اینکه تمایزی میان هشت رئیس جمهور نفرت‌انگیز آمریکا در رویکرد خصمانه‌شان در قبال ایران و ایرانی وجود ندارد، از دیگر نمودهای این شناخت است که با گذشت 46 سال از انقلاب امروزه برای همه ما محرز شده است:«آمریکای دوران ریگان و آمریکای دوران بوش با آمریکای امروز هیچ فرقی ندارند، هیچ تفاوتی ندارند. همچنان‌که آمریکای دوران ریگان یک‌وقتی لازم دانست و مناطق ما را در خلیج فارس، از روی حقد و غضب بمباران کرد، امروز هم [اگر] بتوانند همین کار را می‌کنند».(30 دی 94)
تبیین افق پیش‌رو در این مسیر هم شاید  از لنز همین نگاه بتواند سال‌های آتی را با روی کار آمدن ترامپ برای ما مشخص کند:« ریگان از ترامپ، هم قوی‌تر بود، هم عاقل‌تر بود؛ عملاً هم علیه ما اقدام کرد، حالا با تهدید و هیاهو. او هنرپیشه بود، بازیگری‌اش هم بهتر از این بود،عملاً هم علیه ما اقدام کرد و آن هواپیمای ما را زدند و آن کار را کردند؛ امروز ریگان کجاست، جمهوری اسلامی کجاست؟ امروز جمهوری اسلامی چند برابر زمان ریگان پیشرفت کرده، رشد کرده؛ در همه‌ قسمت‌ها. او در عذاب الهی الان گرفتار است، جسمش پوسیده و خاک شده است، روحش هم علی‌القاعده طبق ضوابطی که ما داریم، مشغول مؤاخذه پس دادن به دستگاه عدل الهی است؛ این‌ها هم همین‌جور هستند. جمهوری اسلامی به توفیق الهی سرِ پا خواهد ماند و این‌ها هم داغ ضعیف شدن یا از میدان خارج شدن جمهوری اسلامی بر دلشان خواهد ماند...».(6 دی96)

نظر شما