عصر ایران؛ مهرداد خدیر- آرای الکتورال دونالد ترامپ از270 گذشت و بدین ترتیب دونالد ترامپ بار دیگر رییس جمهوری ایالات متحده است.
برخی البته معتقدند برای آمریکا نمیتوان مانند فرانسه تعبیر رییس جمهوری را به کار برد و در واقع او رییس ایالات متحد است. چون آمریکا یک کشور نیست. ۵۰ کشور است و تلقی ما که هر ایالت را مانند یک استان میدانیم نادرست است. آرای هر ایالت در الکتورال کالج به کارتهای الکتورال تبدیل می شود و در نهایت کسب ۲۷۰ حداقل نیل به پیروزی است.
بازگشت ترامپ به کاخ سفید را میتوان مرثیهای برای دموکراسی آمریکایی دانست و به حال مردمی که در رقابت دادستان و متهم به دومی رأی دادند افسوس خورد یا نوشت تنِ جورج واشینگتن در گور میلرزد که میبیند میراث او به دست کسی میافتد که در ذهن خود بیشتر شیفته دیکتاتور کره شمالی است تا رهبران دموکراتیک و میتوان جامعه آمریکا را در لایه های زیرپوستی سنتی دانست که دو بار فرصت ریاست جمهوری یک زن را نابود کردند اما سیاست علم واقعیتها و فن اولویتهاست و دموکراسی از آفت پوپولیسم برکنار نیست و در نهایت مردمان عادی اثرگذارند. اما چرا ترامپ پیروز شد؟
۱. در جهان امروز بیش از سیاستمداران و دانشمندان چهرههایی چون ایلان ماسک تعیین کنندهاند. حمایت ایلان ماسک از ترامپ یک رییس جمهور مجدد ساخت. چون اصل در دنیای سرمایهداری کسب و کار است و ماسک نماد سرمایهگذاری های مدرن و آینده تجارت و اقتصاد در جهان. او از ترامپ خواسته دولت را کوچک و کارآمد کند و کارآمد سازی دولت را هم به او بسپارند. در واقع به ایلان ماسک هم رأی دادند. برگ برنده ترامپ بی شک ایلان ماسک بود.
۲. شکست ترامپ در ۴ سال قبل به نوع عملکرد و باور او در قبال ویروس کرونا نسبت داده شد. در واقع ۴ سال قبل هم در وضعیت غیر کرونایی برنده میشد و حال در جهان بعد از کرونا به کاخ سفید بازمیگردد.
۳. عملکرد بین المللی بایدن فاجعهبار بود. بیعملی مفرط و گیجی به وجهه دموکراتها آسیب رساند و کامالا هریس هم در ۴ سال بایدن در سایه بود و در زمان کم نتوانست خود را بشناساند. ضمن این که به هر رو ریشه مهاجر دارد. تمایل به ترامپ میل به برتری آمریکایی است و رگه هایی از فاشیسم در آن دیده می شود. فاشیسم هیتلر هم از دل دموکراسی برآمد.
هر ساختاری نقایصی دارد. ظهور و پیروزی ترامپ نشان از نقص و کاستی دموکراسی آمریکایی دارد. اگر این نقص ها و حفره ها نیود هیچ امپراتوری یی فرو نمی پاشید. این که چه بر سر دموکراسی آمریکایی می آورد روشن نیست.
۴ . هریس از ترامپ مدرنتر است ولی بافت جامعه آمریکا مانند اروپا نیست و هنوز به زنان اعتماد ندارند. درست است که نزدیک به نیمی از جامعه به هریس رأی دادند ولی شکست او نشان داد سنتگراها و نگاههای محافظه کارانه همچنان نفوذ دارند. هر چند ترجیح مردی زنباره بر زنی مبادی آداب اجتماعی میتواند موضوع بررسیهای جامعهشناختی و حتی روانشناختی باشد!
۵ . حزب دموکرات که ۴۸ سال قبل در چنین روزهایی یک صاحب مزرعه بادام زمینی را به ریاست جمهوری رسانده بود ( جیمی کارتر) اکنون بیش از هر زمانی نخبهگرا و از مردمان عادی دور شده و نتوانستند با تودهها که رأی دهندگان اصلیاند ارتباط موثر برقرار کنند.
۶. درست است که ترامپ نامزد حزب جمهوری خواه بود اما از نگاه برخی کاندیدای جریان سوم به حساب میآمد چون از جمهوری خواهان کلاسیک فاصله گرفته است و همین به سود او تمام شد. هر چه جمهوری خواهان قدیمی از او فاصله گرفتند او خرسندتر شد چون به روش دیگری نمیتوانست خود را از آنان متمایز نشان دهد.
۷ . شهرت ترامپ به این است که مردد نیست. یا زنگی زنگ یا رومی روم. خاورمیانه در آتش میسوزد و بایدن نتوانست کاری انجام دهد. هواداران ترامپ امیدوارند او تکلیف جنگهای خاورمیانه و اوکراین را روشن کند. الزاما نه به نفع مردمانی که مورد ظلم قرار گرفته اند که به سود دلارهای آمریکایی. یعنی ناگهان کمک به اوکراین را قطع کند یا با پوتین وارد مذاکره شود. به هر حال تصمیم میگیرد و مثل بایدن مردد نیست. اوحتی در اوکراین هم به رغم کمک ها ولی این اواخر دچار تردیدهایی شده بود. در ماجرای اسراییل هم از چشم حامیان آرمان فلسطین و حتی راه حل دو دولتی افتاد و این رویکرد به هریس هم نسبت داده شد.
۸. از ویژگی های ترامپ این است که اصل مشکلات زیست محیطی و گرمایش زمین را انکار میکند و از این نظر دغدغه آدمهایی را که حوصله اندیشیدن و تفکر ندارند رفع میکند. پوپولیسم یعنی راه حل آنی و سریع. او از کلمات ساده استفاده می کند و جهانی که ترسیم می کند باب میل آدمهایی است که زیاد اهل تعمق و تأمل نیستند.
۹. برای آمریکاییها دلار و اقتصاد مهم تر است. وقتی برای ما که مدعی معنویترین جامعه جهان هستیم اقتصاد و قیمت دلار آمریکا به ریال ما مهمترین دغدغه شده برای خود جامعه کاپیتالیستی هم طبعا چنین است! با یان نگاه چرا آقای دلار را به خانم دادستان ترجیح ندهند؟
۱۰. با نگاهی فراتر و انسانیتر از دیگ دموکراتها برای نجات فلسطینیهای مظلوم آبی گرم نشد. درست است که ترامپ به نتانیاهو نزدیکتر است اما شاید و فقط شاید انگیزه برخی از رأی به او این باشد که برای خاورمیانه کاری کند تا از این وضعیت نجات یابند. تصور آنها را میگویم وگرنه روشن است که طرف کیست.
به هر رو ترامپ اکنون بار دیگر رییس جمهوری آمریکاست. رییس جمهوری ایران به جای این که حس کند به گرفتاری حسن روحانی دچار شده و حتی بداقبال تر از اوست چون او ۳ سال اول را بی ترامپ سر کرد و به جای تکرار ادبیات تکراری برای ما فرقی نمی کند سراغ واقعیت ها برود و فارغ از شعار ببیند کدام رویکرد واقعی و به سود ایران است. فراموش نکنیم یکی از اضلاع سیاست خارجی ما «مصلحت» است.