شناسهٔ خبر: 69577496 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه اطلاعات | لینک خبر

فرهنگ عمومی را در فضای مجازی قربانی نکنید

زیست بوم های عمومی در حال جابجا شدن ازمرزهای واقعی به قلمرو فضاهای مجازی است که در صورت عدم درک ضرورت انطباق پذیری با تغییر رفتارها و ذائقه ها و تحولات نامحسوس و ناملموس اجتماعی،«فرهنگ عمومی»،قربانی اصلی و حقیقی، واقعیت های وضع شده خواهد بود.

صاحب‌خبر -

میثم نمکی آرانی: اقبال یا ادبار یک ملت زمانی رقم می خورد که زنجیره ارزش و ارزش گذاری مولفه های قدرت نرم مورد توجه یا بی توجهی قرار گیرد.

اگر یکی از مهمترین مظاهر قدرت نرم را «نرم افزارهای فرهنگی» مرتبط با فرهنگ جامعه و مورد استفاده جامعه  بدانیم ،شاید تکلیف و مسئولیت در قبال فرهنگ روشن تر شود. این نرم افزارها فارغ از تعریف اصطلاحی آن،روح حاکم برجامعه و جوهره هایی است که کالبد اجتماع برای حیات و جاندار شدن بدان سخت نیازمند است.

وقتی روح جامعه،زنده و سرزنده باشد در دیگر عناصر و ارکان اجتماع هم، لذت سرزندگی محسوس خواهد بود اما اگر روح و جوهره فرهنگ از بدنه اجتماع جدا انگاشته شود؛مسیر فرهنگ عمومی از قالب و قاعده تعریف شده اش  فاصله خواهد گرفت و درصورت چنین عارضه ای،آسیب های جدی تری، پیکره فرهنگ و اجتماع را تهدید خواهد کرد.

بنابراین می توان چنین استدلال کرد که فرایند تغییرات اجتماعی و ذائقه های عمومی تابع تغییرات فرهنگی خواهد بود و چنین تغییری، سبب تحولات فرهنگ عمومی وخارج شدن از چارچوبه های عرفی و رسمی فرهنگ و موجب تغییر ذائقه مندی ها و باورهای جامعه خواهد شد. با این اوصاف،«اصلاح فرهنگ عمومی » همان حرکت متوازن و رو به رشدی است که با تنظیم گری رفتارهای اجتماعی،زمینه باروری جلوه های فرهنگی فراهم  می شود و از رهگذر آن  با رشد سیستماتیک در بدنه اجتماع،حیات اجتماعی تضمین و تقویت می شود.

از سویی ،اگر سبک زندگی،زمان شناسی،قانونگرایی و نظم پذیری، احترام متقابل ودهها نمونه عینی دیگر ازاین قبیل در شمار شمایل و مظاهر فرهنگ عمومی محسوب شود،مفهوم اصطلاحی«اصلاح فرهنگ عمومی»معناپذیروملموس ترمی شود.

شاید یکی از دلایل مهم تعارضات اجتماعی و فرهنگی و کنشگری هایی که گسست اجتماعی و خطر تهی شدن جامعه ازسرمایه های اجتماعی را در پی داشته   باور ناپذیری ضرورت اصلاح فرهنگ عمومی است.  این اصلاح و هدایتگری با حرکت آرام توانمندسازی های عمومی از طریق آموزش،فرهنگسازی و تقویت سواد حقوق عمومی دست‌یافتنی تر است. در این میان تبیین و تحلیل نقش و جایگاه حکمرانی درتبدیل باورپذیری فرهنگ عمومی به عملگرایی در حوزه  عمومیت فرهنگی بسیار پر اهمیت است.

نقش و مسئولیتی که درحاکمیت برعهده برخی نهادهای تخصصی یا مشورتی گذاشته شده است و البته متاسفانه این موضوع هم دستخوش بی ثباتی های مدیریتی در ساختار سازمانی فرهنگ عمومی شده است و هم نگاه سلیقه محور،سبب دوری ماموریت های سازمان های متولی از اولویت ها،ضرورت ها و اقدامات مداخله گرانه هایی است که شریان حیات فرهنگی و اجتماعی جامعه به دست آنها رقم می خورد.

شاید اگرشبکه شوراهای فرهنگ عمومی سراسرکشور،حول محور «زیست فرهنگی اجتماع محور» و «زیست اجتماعی فرهنگ محور»  متمرکز شود امکان حصول اصلاح پذیری فرهنگ عمومی و تبدیل باورهای عمومی به فرهنگ عمومی استاندارد شده بیشتر فراهم آید.

ناگفته پیداست زیست بوم های عمومی در حال جابجا شدن ازمرزهای واقعی به قلمرو فضاهای مجازی است و همه چیز تحت تاثیر و سیطره شبکه های اجتماعی مجازی واقع شده است که در صورت عدم درک ضرورت انطباق پذیری با تغییر رفتارها و ذائقه ها و تحولات نامحسوس و ناملموس اجتماعی،«فرهنگ عمومی»،قربانی اصلی و حقیقی، واقعیت های وضع شده خواهد بود. برای پیشگیری از این اتفاق نامیمون ،تقویت مولفه های فرهنگ عمومی و نرم افزارهای فرهنگی مطابق تغییرات اجتماعی و همسویی با ارزشها و نگرش های واقعی و جاری جامعه شاید بتواند مفهوم« اصلاح فرهنگ عمومی» را ازغربت کلامی و تبدیل آن به یک ساخت ضروری اصلاح پذیرنده، نجات بخشد. 

میثم نمکی آرانی: اقبال یا ادبار یک ملت زمانی رقم می خورد که زنجیره ارزش و ارزش گذاری مولفه های قدرت نرم مورد توجه یا بی توجهی قرار گیرد.

اگر یکی از مهمترین مظاهر قدرت نرم را «نرم افزارهای فرهنگی» مرتبط با فرهنگ جامعه و مورد استفاده جامعه  بدانیم ،شاید تکلیف و مسئولیت در قبال فرهنگ روشن تر شود. این نرم افزارها فارغ از تعریف اصطلاحی آن،روح حاکم برجامعه و جوهره هایی است که کالبد اجتماع برای حیات و جاندار شدن بدان سخت نیازمند است.

وقتی روح جامعه،زنده و سرزنده باشد در دیگر عناصر و ارکان اجتماع هم، لذت سرزندگی محسوس خواهد بود اما اگر روح و جوهره فرهنگ از بدنه اجتماع جدا انگاشته شود؛مسیر فرهنگ عمومی از قالب و قاعده تعریف شده اش  فاصله خواهد گرفت و درصورت چنین عارضه ای،آسیب های جدی تری، پیکره فرهنگ و اجتماع را تهدید خواهد کرد.

بنابراین می توان چنین استدلال کرد که فرایند تغییرات اجتماعی و ذائقه های عمومی تابع تغییرات فرهنگی خواهد بود و چنین تغییری، سبب تحولات فرهنگ عمومی وخارج شدن از چارچوبه های عرفی و رسمی فرهنگ و موجب تغییر ذائقه مندی ها و باورهای جامعه خواهد شد. با این اوصاف،«اصلاح فرهنگ عمومی » همان حرکت متوازن و رو به رشدی است که با تنظیم گری رفتارهای اجتماعی،زمینه باروری جلوه های فرهنگی فراهم  می شود و از رهگذر آن  با رشد سیستماتیک در بدنه اجتماع،حیات اجتماعی تضمین و تقویت می شود.

از سویی ،اگر سبک زندگی،زمان شناسی،قانونگرایی و نظم پذیری، احترام متقابل ودهها نمونه عینی دیگر ازاین قبیل در شمار شمایل و مظاهر فرهنگ عمومی محسوب شود،مفهوم اصطلاحی«اصلاح فرهنگ عمومی»معناپذیروملموس ترمی شود.

شاید یکی از دلایل مهم تعارضات اجتماعی و فرهنگی و کنشگری هایی که گسست اجتماعی و خطر تهی شدن جامعه ازسرمایه های اجتماعی را در پی داشته   باور ناپذیری ضرورت اصلاح فرهنگ عمومی است.  این اصلاح و هدایتگری با حرکت آرام توانمندسازی های عمومی از طریق آموزش،فرهنگسازی و تقویت سواد حقوق عمومی دست‌یافتنی تر است. در این میان تبیین و تحلیل نقش و جایگاه حکمرانی درتبدیل باورپذیری فرهنگ عمومی به عملگرایی در حوزه  عمومیت فرهنگی بسیار پر اهمیت است.

نقش و مسئولیتی که درحاکمیت برعهده برخی نهادهای تخصصی یا مشورتی گذاشته شده است و البته متاسفانه این موضوع هم دستخوش بی ثباتی های مدیریتی در ساختار سازمانی فرهنگ عمومی شده است و هم نگاه سلیقه محور،سبب دوری ماموریت های سازمان های متولی از اولویت ها،ضرورت ها و اقدامات مداخله گرانه هایی است که شریان حیات فرهنگی و اجتماعی جامعه به دست آنها رقم می خورد.

شاید اگرشبکه شوراهای فرهنگ عمومی سراسرکشور،حول محور «زیست فرهنگی اجتماع محور» و «زیست اجتماعی فرهنگ محور»  متمرکز شود امکان حصول اصلاح پذیری فرهنگ عمومی و تبدیل باورهای عمومی به فرهنگ عمومی استاندارد شده بیشتر فراهم آید.

ناگفته پیداست زیست بوم های عمومی در حال جابجا شدن ازمرزهای واقعی به قلمرو فضاهای مجازی است و همه چیز تحت تاثیر و سیطره شبکه های اجتماعی مجازی واقع شده است که در صورت عدم درک ضرورت انطباق پذیری با تغییر رفتارها و ذائقه ها و تحولات نامحسوس و ناملموس اجتماعی،«فرهنگ عمومی»،قربانی اصلی و حقیقی، واقعیت های وضع شده خواهد بود. برای پیشگیری از این اتفاق نامیمون ،تقویت مولفه های فرهنگ عمومی و نرم افزارهای فرهنگی مطابق تغییرات اجتماعی و همسویی با ارزشها و نگرش های واقعی و جاری جامعه شاید بتواند مفهوم« اصلاح فرهنگ عمومی» را ازغربت کلامی و تبدیل آن به یک ساخت ضروری اصلاح پذیرنده، نجات بخشد. 

نظر شما