شفقنا آینده- نشریه اینترنتی نیوعرب نوشت: اسرائیل خواهان برافروختن آتش جنگ داخلی در لبنان است، ولی به هدفش در این زمینه نخواهد رسید! سب شهادی در این مورد توضیح بیشتری داده و نوشته که رویای غرب و اسرائیل مبنی بر این که مردم لبنان به خاطر حملات اسرائیل به کشورشان و نسلکشی غزه در نهایت علیه حزبالله قیام خواهند کرد، یک فانتزی غربی است و خود نتانیاهو این را به خوبی میداند.
به گزارش سرویس ترجمه شفقنا؛ سب شهادی در نشریه اینترنتی نیوعرب نوشته: در جنگهای مدرن معمولاً پیش از آغاز جنگ چه چیزی- اتفاقی- روی میدهد؟ جواب این سوال در اغلب موارد یک سخنرانی طولانی و سنگین از یک رئیسجمهور غربی بوده است. مثل سخنرانی لیندون بی جانسون در سال 1964 در کنگره (پیش از جنگ ویتنام). یا مثل سخنرانی جورج دبلیو بوش در سال 2003 (قبل از حمله آمریکا به عراق). و حتی سخنرانی باراک اوباما در سال 2011 درباره لیبی. این فهرست را ظاهراً همچنان میتوان ادامه داد.
تمام این سخنرانیها و لفظپراکنیها از نظر مکانیسم و پیامی که منتقل میکنند، با هم مشترک و متحدند: ما میخواهیم شما را از دست خودتان نجات دهیم، میخواهیم شما را از شر ویتکنگهای کمونیست نجات دهیم، یا این که شما را از دست صدام حسین و قذافی نجات دهیم. غرب این بازی مبتنی بر روابط عمومی به تسلط و مهارت خوبی دست یافته است.
جدیدترین نمونهای که میتوان به این رزومه طویل اضافه کرد، پیام بنیامین نتانیاهو به مردم لبنان است که از نظر نمایشی و اخلاقی در راستای سخنرانیهای آغاز کننده جنگ قرار میگیرد: «به مادران و پدران لبنانی میگویم که راه [زندگی و آینده] بهتری برای فرزندان شما وجود دارد. برخیزید و کشورتان را [از دست حزبالله مورد حمایت ایران] پس بگیرید. فرصتی که در حال حاضر دارید تا لبنان را از ویرانی و رنجی که در غزه میبینیم نجات دهید، از آن فرصتهایی است که هر ده سال یک بار به دست میآید».
تصور کنید که یک نفر بعد از قصابی و سلاخی بیش از 17000 کودک غزهای- و البته صدها کودک لبنانی در هفتههای اخیر- بخواهد توصیههای خیرخواهانه به والدین لبنانی بدهد! با این حال پیام نتانیاهو [ربطی به توصیههای خیرخواهانه ندارد] و حال و هوای مغرورانه یک ناجی سفید را از جز به جز آن میتوان استنشاق کرد. در کل پیام نتانیاهو را میتوان به این شکل خلاصه کرد: «اگر شما شروع به کشتن یکدیگر نکنید، من این کار را برای شما خواهم کرد».
در واقع این سخنرانی که تحت پوشش یک پیشنهاد انجام گرفته، چیزی بیش از یک توجیه کاملاً آشنا- و البته کاملا ابزورد و پوچ- برای جنگ نیست.
برای روشنتر شدن این موضوع باید به این موضوع اشاره کرد که در جهانی که گزینههای بسیار زیادی پیشروی هر کسی قرار دارد، نتانیاهو تنها دو گزینه را به مردم لبنان ارائه میکند: «یا سرنوشت غزه را بپذیرید و یا این که مثل سالهای ۱۹۷۵ تا ۱۹۹۰ درگیر جنگ داخلی شوید- که لبنان را ویران کرد و همچنان هم تاثیراتش کاملا برطرف نشده است». دو راه و مسیری که هر دو در راستای استراتژی نتانیاهو برای وقوع و ادامه یک جنگ ابدی در منطقه است و هر نوع احتمال و امکانی برای دستیابی به صلح منطقهای را به تاخیر میاندازد.
در طول جنگ داخلی لبنان، دولت اسرائیل نقش بزرگی در دامن زدن به اختلافات فرقهای لبنان ایفا میکرد- و این کار را هم با تأمین مالی و تسلیح نظامی همزمان ارتش جنوب لبنان و فالانژیستهای لبنانی به انجام میرساند- که اولی بیشتر تحت سلطه اقلیت مسیحیان لبنان بود و دومی هم شبهنظامیانی بودند که با ارتش اسرائیل همکاری میکردند و جنایات متعددی مانند قتل عام فلسطینیان در اردوگاههای آوارگان صبرا و شتیلا به نامشان ثبت شده است.
امروزه روز بر کسی پوشیده نیست که حزبالله بهویژه در میان برخی گروههای سیاسی مسیحی لبنان مخالفانی دارد.
برای همین هم ارتش اسرائیل اگر چه حملات خود را بر بخشهای شیعهنشین لبنان متمرکز کرده است که اکثر آنها از حزبالله حمایت میکنند، اما بیشتر بخشهای مسیحی کشور (و همچنین محلههای سنیها و دروزیها) را نیز بمباران میکند که میتواند جناحهای مختلف سیاسی را علیه حزبالله متحد کند.
ولی با این حال اتحاد این گروهها و به خصوص قیام مردم لبنان علیه حزبالله یک فانتزی غربی است. در واقع حتی اگر گروههای خاصی چنین اقدامی را در نظر بگیرند، کتمان نمیتوان کرد که آنها به هیچ وجه از حمایت مردمی برای انجام این کار برخوردار نخواهند شد.
متن کامل خبر را در نشریه نیوعرب بخوانید