"18 تبعه تاجیک – افغان که در عملیاتهای راسک، چابهار و پارود کشته شدند، انتحاری بودند که در پوشش سوختبران از مرز عبور میکردند."
روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: این خبر هم ترسناک است و هم دقیق. ترسناک از این جهت که جمعیت مهاجران اتباع از فراوانی بسیاری برخوردار است به ویژه افراد بیهویت که بیحساب و کتاب آمدهاند. دقیق هم به این خاطر که یک مقامِ رسمی نظامی که اشراف قطعی به ماجرا دارد اعلام میکند.
فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، با تأکیدبر اینکه تحرکات اشرار مزدور دشمن در منطقه جنوب شرق کشور همراه با رژیم جنایتکار صهیونیستی است، گفت: هر زمان این رژیم اقدامی انجام داد مزدوران آنها نیز در جنوب شرق اقدامی تروریستی را علیه مردم عزیز ما رقم زدند. این دقیق است اما ترسناک هم این که سردار پاکپور در همایش سران طوایف در زاهدان تصریح و تأکید میکند: "اطلاع دقیق داریم سرویسهای اطلاعاتی دشمن با برگزاری جلسات مختلف در برخی کشورهای منطقه، گروهکهای تروریستی را مامور اقدام در جهت بیثباتسازی منطقه کردهاند."
با همین گزارههای خوانده شده و فراوان خبرهای قطعی ازحضور میلیونها تبعه خارجی بیهویت و غیرقانونی، آن ترس تکرار میشود. این ترس هم نه نشان ضعف- که ایرانی با آن بیگانه است- بلکه به رویکرد آینده پژوهی و مسئله خوانی امروزمربوط است.
وجود بیگانه در معادلات همواره کفه ترازو را به سمت بیاعتمادی سنگین میکند. بیاعتمادی هم ناامنی روانی به همراه میآورد. روان که احساس ناامنی کند، به ظهور رساندن استعدادها یک آرزوی گرفتار حسرت بیشتر نخواهد بود. به ویژه که بعد از ماجرای طالبان آنانی که بیحساب و کتاب میآیند معلوم نیست حساب و کتابی جداگانه در ذهن نداشته باشند. بیگانه هم اگر بخواهد برای نفوذ و جنایت حساب کند قطعا راحتتر میتواند بار را بر شانه کسانی بگذارد که در این خاک ریشه ندارند.
صحبتهای سردار از انتخاریهای تاجیک - افغان بسیار مهم است. باید هم مهم شمرده شود. اگر در مواجهه منطقی با پدیده اتباع، تعلل کنیم، به هزار علت گرفتار اقدامات غیرمنطقی مواجه خواهیم شد. ماجرا را جدی بگیریم. این خبرها را هم چون خطوط هشدار دهنده و عبرت آموز بخوانیم پیش از این که- خدای نخواسته- خود به عبرت تبدیل شویم.
نظرات کاربران