فائزه تفضلی، کارشناس مسئول بازاریابی و تجاریسازی صنایعدستی استان گیلان در یادداشتی نوشت: دستبافتههای ایران از نقوش مختلف و بویژه نقشمایههای گیاهی برخوردارند. برخی از این نقوش نظیر درخت ریشه مشترک در فرهنگ و تمدن دارد. نقش درخت در زندگی آدمی همیشه دارای اهمیت بوده زیرا از طریق آن میتوانستند نیازهای خود را تأمین کنند. درخت یکی از اصلیترین نقوش رایج در دستبافتههای (فرش، گلیم، قالی و ...) ایرانی است که به گونههای مختلف یا به صورت نقش اصلی یا در متن و بافت طرح به کار میرود.
نقوش دست بافتهها گاهی پیامدار نوع فرهنگ جاری، تاریخ، معماری، اقلیم و زمان بافت آن است. طرح و نقشه در دست بافتهها، نشانگر نوع نگاه هنرمندان به محیط و اقلیم و طبیعت پیرامون است.
نقوش دست بافتههای ایرانی مملو از جهان بینی فلسفی و معنویت صاحب اثر در نهایت سادگی، زیبا جلوه میکند. هنرمندان علاوه بر بکارگیری عناصر طبیعی و یا خیالی، عوامل و پدیدههای مؤثر در زندگی بشری اعم از وقایع تاریخی، حوادث طبیعی، معماری و غیره را به زبان نقش و نگار با مهارت و چیره دستی خاصی به تصویر میکشند. نقوش و طرحهای دست بافتهها، هرکدام نماد و پیامدار معنویت و زمان هستند.
دستبافتههای ایران از نقوش مختلف و بویژه نقشمایههای گیاهی برخوردارند. برخی از این نقوش نظیر درخت ریشه مشترک در فرهنگ و تمدن دارد. نقش درخت در زندگی آدمی همیشه دارای اهمیت بوده زیرا از درخت میتوانستند نیازهای خود را تأمین کنند. در جاهایی که درخت نبوده مانند اقلیم کویری و خشک، افراد آن مرز و بوم تصویر آن را بر روی صنایعدستی بافتهها میآفریدند.
نقش درخت یکی از اصلیترین نقوش رایج در دستبافتههای (فرش، گلیم، قالی و ...) ایرانی است که به گونههای مختلف یا به صورت نقش اصلی یا در متن و بافت طرح به کار میرود. این نقش از جمله نقوش اساطیر مهمی است که راز و رمز به کارگیری آن توسط اسطورهپردازان بزرگ تحریر شده است.
نقش درخت که اکثراً به صورت درخت سرو طراحی میشود، در انواع طرحهای درختی، گلدانی (نقش ناظم) متن نقش محرمات، طرح گلستان یا باغی با بهشت و پالیز، در انواع بافت قاب قابی یا خشتی بوته، به کار میرود.
در گیلان باستان نیز، درخت مورد توجه مردم منطقه بوده است. گواه این مطلب، نقشمایههای گیاهی آثار بدست آمده از کاوشها و نظریات باستانشناسی در مناطق مختلف گیلان و همچنین اسناد مدارک و مکتوب به جا مانده از تمدن دوران باستان گیلان است. این نقشمایهها بیانگر تمدنی پیشرفته در حاشیه رودخانه سفیدرود و اطراف رودبار، از جمله چراغعلی تپه مارلیک، املش و تالش است. این تمدن متعلق به اواخر هزاره دوم و اوایل هزاره اول قبل از میلاد بوده است.
از جمله اشیای بدست آمده جامهای زرین مکشوفه در آرامگاه مارلیک است که بر روی بعضی ازآنهاد درخت مقدس زندگی، با ظرافت و زیبایی ویژه ای حکاکی شده است. درختان مقدس در گیلان حتی در عمران و آبادانی منطقه تالش نقش بسزایی داشته و با بعضی از حوادث تاریخی داستان های عامیانه و باورهای مردم در آمیخته است.
درخت به عنوان یکی از نقوش به کار رفته در نقوش گیاهی و دستبافتهها دارای ارزش مذهبی غیرقابل تردیدی است و خاستگاه آن بسیار قدیمی و کهن هستند و از میان این نقوش گیاهی، سابقه استفاده از نقوش درخت سرو نیز به سدههای پیشین و به سده دوره قبل و بعد از اسلام بر میگردد.
نقش سرو از جمله نقوشی است که علاوه بر قالی، در بافت پارچه نظیر ترمه و چاپ قلمکار قلمزنی بر فلز و سنگ و در انواع هنرهای سنتی ایرانی کاربرد فراوان دارد . همین پراکندگی کاربرد و اعتبار دراز مدت نقش است که شکل آن را دگرگونی وسیعی داده و باعث شده تا اقسام این نگاره امروزه حد بیش از ۶۰ صورت متفاوت داشته باشد.
سرو به معنای مساوی مشتق شده و Parsio به معنای تولید و Kuo نام علمی سرو از نام قدیمی یونانی آن اقتباس شده است و از ۲ واژه به مناسبت تقارن شاخهها و تاج درختانی آن است. درختان همیشه بهار مانند سرو و سرو آزاد و کاج، نزد بسیاری ازاقوام مدیترانهای و آسیایی نماد جاودانگی، معنی حیات پس از مرگ است.
درختان سرو منقوش بر دیوار نگارههای تخت جمشید از جمله آثاری است که بیانگر اهمیت و اعتبار این آفریده پروردگار در میان هنرمندان و شاهان هخامنشی در ایران است.
در بررسی زمان و نحوه انتقال تصویر درخت برروی دست بافتههای گرهدار به پاسخ روشن و قاطعی نخواهیم رسید. قدیمیترین و شاید نابترین نوع منقوش درخت سرو بر روی فرش گرهدار را میتوان بروی گروهی از قالیچههای بلوچ خراسان مشاهده کرد که به قالیچههای سجاده بلوچ شهرت دارد و دقیقا معرف نقش درخت سرو هستند، اما گروه دیگری که هم اکنون نیز به مقدار زیاد در تربت جام و حیدریه عرضه میشوند و با نقش برگ تاکی شهرت دارند احتمالا دارای سوابق بیشتری نسبت به قالیچههای گروه اول هستند.
نشان دادن سرو بروی مقابر به منظور تقدسی کاملا نمادین انجام میشد و این تفکر اسلامی به نام درخت طوبی و در تورات درخت حیات و در مسیحیت در آغاز سال نو میلادی به صورت تزئین کاج ظهور یافت در مراسم عزاداری عاشورا، تمام علمها توقها از نقش سرو مقدس الهام گرفتهاند.
اثر معنوی درخت سرو که نشانه نامیرایی، خرمی، پایندگی، آرامش و زیبایی است در همه مظاهر و تمدن ایرانی دیده میشود.
نقش درخت، نقشمایه ای گیاهی است که با خطوط منحنی وشکسته در بسیاری از قالیهای ایرانی بکار میرود. حضور درخت در طرح قالی و دستبافتهها به شیوههای مختلف دیده میشود، درختها اغلب به صورت بید مجنون و یا سرو بکار رفتهاند. درخت سرو در شکل تجریدی خود، گاه مانند مثلثی ساده به پایه (ساقه) وصل میشود و گاه مانند مخروطی به شکل شعله شمع که گلی در وسط دارد نمایش داده میشود.
درخت سرو از جمله نقوش گیاهی است که در دستبافتههای شهری و روستایی ایران فراوان بچشم میخورد، دستبافتههای روستایی بدون تغییر و دست نخورده با الهام از خلاقیت ذهنی و در دست بافتههای شهری با کمی تغییر و نوآوری، بافتههای زیبایی ارائه میشود.
درخت سرو مظهر راز آینده، شعله آتش آتشکدههای زرتشتی، تمثیل شکل بادام یا گلابی، تجسمی شیوه یافته از گیاهی هندی که از همانجا نیز به ایران راه یافته است و شاید زیباترین و نزدیکترین تعریف به معنای شکل بوته سرو تار خمیده از باد موجود در طبیعت باشد. تحول و تبدیل سرو به بوته به دوره قبل و بعد اسلام قابل تفکیک است.
در ابتدا سرو، درختی مقدس، مذهبی و نشانی از خرمی، همیشه بهاری و مردانگی است. در این مرحله سرو به صورت حیات اصلی و طبیعی در تمدن آشور و هخامنشی خود را نشان میدهد و حالت نگاره تزئینی ندارد؛ نگارگری آن در اینجا مقطعی بوده و برش عمودی درخت را با شاخههای افقی مجسم میسازد که در سنگ نگارههای تخت جمشید در نهایت دقت و ظرافت بکار میرود.
در ادامه دوره اول، نقش سرو در هنر پارتی و ساسانی یگانه درخت مقدس نیست هر چند منزلت آن، همچنان مستدام باقی میماند، لیکن این منزلت دیگر بار وجهه مذهبی ندارد و صرفا مداومت یک نقشمایه سنتی است. در دو بین تطور درخت سرو، هم زمان با نفوذ تمدن اسلامی سرو از ریشههای باستانی جدا شده و به نگارههای زینتی مبدل و از ماهیت مذهبی خود دور میشود. هر چند براساس شواهد بدست آمده این اعتقاد همچنان پا برجاست که تا سده دوازدهم هجری سرو مظهر و نماد خرمی جاویدان درخت زندگی بوده است از این جاست که سرو به صورت ساده به شکل بته جقه تصویر شده و به نگاره زینتی نزدیکتر میشود. از سده ششم به بعد سرو بته و سرو نقش از صورتهای ساده نخستین بیرون میآید و بته جقهای، شکل شیوه یافته کامل و نهایی خود را مییابد.
پیدایش بته بر دستبافته (فرش، گلیم، قالی) ایران زمانی انجام میشود که نمادها تنها بازتاب نیازها و باورهای اشتراکی نبودند، بلکه جنبه زیبایی شناختی و تزئینی داشتند (نقش افشان).
همچنین از بین نقشمایهها، گل بوته سه شاخه یا سه گل که در آن میانه بلندتر از سطح هم ردیف دو گل بوته دیگر است، نشانگر طلوع خورشید، اوج نیمروزی و غروب آن است، دو جفت مرغی که از درخت مقدس پاسداری میکنند، گلهای انار، هشت پر و.... قابل ذکر است که در آنها هر یک به نوعی این گیاه و درخت نماد بیپایانی، جاودانگی و سلسله ناگسستنی هستی است.
نقش درخت نقشمایای گیاهی است که با خطوط منحنی و شکسته در بسیاری از قالیهای ایرانی بکار میرود. حضور درخت در طرح قالی و دستبافتهها به شیوههای مختلف دیده می شود، درختها اغلب به صورت بید مجنون و یا سرو بکار رفتهاند. درخت سرو در شکل تجریدی خود گاه مانند مثلثی ساده به پایه (ساقه) وصل میشود و گاه مانند مخروطی به شکل شعله شمع که گلی در وسط دارد نمایش داده میشود.
این نگاره یا به صورت مستقل بکار میرود و یا از گلدانی سر برآورده و بر روی شاخهاش نشستهاند و یا مانند قالیهای منطقه فارس همراه با دو مرغ در دو سو نقش میشود.
عمده قالیهایی که در آنها نقش درخت بطور شاخصی بکار رفته، نقشههای باغی هستند که تاریخ بافت آنها به سدههای یازده و دوازده هجریقمری، هفده و هجده میلادی بر میگردد و اصل آنها را از کرمان میدانند.
بسیاری از صاحبنظران بر این عقیدهاند فرش ایرانی، سراسر باغ رنگین و با شکوهی است که تداعی کننده بهارستان رضوان و گلستان ارم است.
درخت در قالیهای باغی یا نقشه گلستان با بهرهگیری از نقشه باغ در معماری و فضاهای بخشبندی و عناصر و جزئیات باغهای ایرانی تصویر شده و در گونهای که متعلق به منطقه چهار محال بختیاری است، درختان در فضاهای مربع، مستطیل با تنوع رنگی بسیار به کار رفتهاند. تقارن، تعادل و نظم با در نظر گرفتن تنوع و تناسب در دامنه رنگهای بکار رفته ای بسیار چشمگیری از این طرح و نقش را در قالیهای ایران آفریده است.
انتهای پیام/