شفقنا رسانه- این روزها اخبار جنگ و تحولات منطقه در صدر اخبار قرار دارد و طبیعتا رسانه بنا به رسالتی که دارد مشغول انتشار تصاویر و اخبار مربوط به جنگ است. اما آنچه در این میان مهم به نظر می رسد دریافت این دسته از اخبار توسط مخاطبانی به نام کودکان است که حتما باید پروتکل های خاصی را برای محافظت از آنها در برابر این اخبار در نظر بگیریم. یک روانشناس حوزه سلامت می گوید: وقتی کودک صحنه های جنگ را زیاد ببیند و زیاد درباره آن بشنود، مغزش شروع به تصویرسازی درباره آن می کند و به صورت ذهنی خود را در آن موقعیت قرار می دهند و بارها و بارها به آن فکر می کند. وقتی هم یک مسئله بیشتر از 7 بار در ذهن تکرار شود، فرد آن را خاطره واقعی خود تصور می کند و این بزرگترین آسیب برای کودکانی است که بدون قرار گرفتن در معرض جنگ دچار استرس پس از سانحه می شوند.
سلاله سادات اصل علوی پایدار، دکتری روانشناسی سلامت درباره تاثیر اخبار جنگ بر سلامت کودکان به شفقنا رسانه می گوید: اخبار جنگ تاثیرات متعددی بر سلامت روان افراد دارد. یکی از اولین و مهمترین آن، افزایش اضطراب و ترس در کودکان است. خصلت جنگ به گونه ای است که غیرقابل کنترل است و حتی بزرگترها هم نمی توانند آن را کنترل کنند. به عبارتی کودکان نگران امنیت خود و خانواده هایشان می شوند، به شدت ترس از دست دادن والدین در ذهن آن ها پررنگ می شود که این ترس و اضطراب به شیوه های مختلفی خود را در کابوس های شبانه، شب ادراری، ناخون جویدن، چسبیدن به والدین و… نشان می دهد.
او ادامه می دهد: مغز کودکان زمانی که اخبار جنگ را می شنوند، شروع به طراحی راهکار مقابله ای می کند و اولین راهکار مقابله که به صورت ناخودآگاه انجام می دهند، انکار است. وقتی کودکان صحنه های خشونت جنگ را زیاد ببینند، یا والدین زیاد درباره اخبار جنگ صحبت کنند و… مغزشان شروع به انکار می کند. پیامد این مسئله هم پایین آمدن همدلی کودکان، احساس خوب نسبت به خشونت و … است که در سنین کودکی خیلی شاهد این مسئله هستیم.
این روانشناس سلامت هشدار می دهد: وقتی کودک صحنه های جنگ را زیاد ببیند و زیاد درباره آن بشنود، مغزش شروع به تصویرسازی درباره آن می کند و به صورت ذهنی خود را در آن موقعیت قرار می دهند و بارها و بارها به آن فکر می کند. وقتی هم یک مسئله بیشتر از 7 بار در ذهن تکرار شود، فرد آن را خاطره واقعی خود تصور می کند و این بزرگترین آسیب برای کودکانی است که بدون قرار گرفتن در معرض جنگ دچار استرس پس از سانحه می شوند. پیامد این مسئله هم پایین آمدن توجه و تمرکز کودک است و گاهی چون نمی توانند درباره اضطرابشان صحبت کنند منزوی و افسرده می شوند.
با این اوصاف والدین چگونه میتوانند در این زمینه به کودکان کمک کنند ؟ اصل علوی پایدار پاسخ می دهد: والدین اولین الگوی کودکان برای مقابله با اضطراب هستند. وقتی کودک می بیند والد با اضطرابش به خوبی مقابله می کند، کودک هم آن را به صورت مستقیم و غیرمستقیم یاد می گیرد. ولی وقتی می بیند که والدینش همواره دچار تنش، عصبانیت و دعوا هستند کودک هم همین را برای مقابله با اضطرابش انتخاب می کند. به همین دلیل پدر و مادر باید به کودکان کمک کنند تا درباره ترس هایشان صحبت کنند چراکه صحبت کردن و ایجاد یک فضای امن جهت بیان ترس هایشان احساس حمایت و امنیت را به کودک می دهد.
او ادامه می دهد: والدین می توانند حل مسئله را به کودک یاد دهند. از کودک بپرسند از چه می ترسد؟ به نظرش چه کاری می توان انجام داد؟ و… . والدین باید هر راه حلی که به ذهن کودک برای مقابله با ترسش می رسد، بنویسند، چراکه این بارش فکری به کودک کمک می کند تا مسئله را قابل کنترل احساس کند. همواره یکی از کارهایی که به والدین برای کاهش اضطراب کودکانشان پیشنهاد می شود؛ آب بازی روزانه است چراکه فشار روانی ذهن را به نوعی خالی می کند به عبارتی وقتی دچار اضطراب می شویم موج بتا در مغزمان افزایش پیدا می کند. پژوهش ها ثابت کرده است که آب مستقیماً آن را کاهش می دهد و موج آلفا را در مغز افزایش می دهد و این به کودکان در کاهش تنش و اضطرابشان خیلی کمک می کند.
این روانشناس سلامت می گوید: مورد بعدی که والدین می توانند انجام دهند افزایش بازی های دست ورزی مثل گل بازی، شن جادویی و… در خانه با کودکانشان است. چون دست ورزی مستقیماً قشر مغز کودک را رشد می دهد که مغز منطقی کودک محسوب می شود. به عبارتی وقتی کودک اضطراب می گیرد مغز هیجانی اش در شدیدترین حالت ممکن فعالیت می کند. وقتی کودکان بازی دست ورزی انجام می دهند مغز منطقی رشد می کند و به تبع مقابله کودک با اضطراب بهتر صورت می گیرد. والدین باید با گفتن جملاتی مثل «نگران نباش، من هستم، من همیشه تو را حمایت می کنم، تو من را داری و…» برای کودکان اطمینان خاطر ایجاد کنند تا نگران نباشند، چون کودکان به این جملات از زبان والدینشان خیلی نیاز دارند.
با این حال فکر می کنید که چه راهکارهایی برای آموزش مهارتهای مقابلهای به کودکان در مدرسه وجود دارد؟ او پاسخ می دهد: مدرسه به صورت مستقیم می تواند بر روی تقویت و آموزش مهارت های حل مسئله کودکان بسیار کمک کننده باشد و از او مشکل و راهکار مورد نظرش را بپرسد. در نتیجه با این کار، کودک تعریف مسئله را یاد می گیرد. علاوه بر آن مدرسه می تواند به صورت مستقیم آموزش های کاهش اضطراب و ترس را به والدین هم ارائه دهد. به عنوان مثال؛ ایجاد روتین در خانه خیلی مهم است و مدرسه می تواند آن را به والدین گوشزد کند. زمانی که احساس بی نظمی و ناامنی در کودک احساس می شود، تدوین فعالیت های روتین و دارای نظم خاص در خانه، احساس کنترل در کودک ایجاد می کند و به او اطمینان می دهد تا با موقعیت های اضطرابی بهتر کنار بیاید.
او ادامه می دهد: تمرین بعدی که مدرسه می تواند برای کودکان در این مواقع انجام دهد، بالا بردن فعالیت های فیزیکی است تا ضربان قلبشان بالا برود. مغز بعد از ورزش شروع به آرام کردن ضربان قلبمان می کند. در واقع مغز برای کاهش ضربان قلب تمرین می کند. برای کودکان سنین پایین نقاشی و سنین بالاتر نوشتن هم می تواند به عنوان بهترین راهکار برای کاهش تنش فکری باشد.
این روانشناس سلامت درباره نقش رسانه در آموزش مهارت های مقابله با اخبار جنگ می گوید: رسانه اولین و مهمترین منبع یادگیری مشاهده ای برای کودکان است. یکسری از آموزش ها به صورت مستقیم به کودکان داده می شود و یکسری هم به صورت غیرمستقیم که رسانه اولین منبع غیر مستقیم محسوب می شود. رسانه می تواند با تهیه انیمیشن هایی که فرد در یک موقعیت اضطراب (نه لزوما جنگ) چگونه می تواند با بالا بردن تاب آوری، حل مسئله، تکنیک های کنترل اضطراب و… به آرامش خود کمک کند؟ کودکان را آموزش دهد. چراکه انیمیشن ها مهمترین برنامه هایی هستند که کودکان می توانند از آن ها یادبگیرند. رسانه علاوه بر آن می تواند کتاب داستان هایی را در برنامه های کودک برای آن ها بخوانند که ارزش تاب آوری، مقاومت، همدلی و… را در کودکان تقویت کند.
او می گوید: مسئله ای که در رسانه های داخلی ندیدم و در رسانه های خارجی به آن پرداخته می شود، مدیتیشن های هدایت شده است که صدای آرامش بخش فردی را بر روی تصاویری قرار می دهند و از کودکان می خواهند تا فکر کنند در آنجا هستند، نفس عمیق بکشند و …. . این کار در کسب آرامش برای کودکان کمک کننده است. مورد بعدی تهیه برنامه های تعاملی است و کودکان را وادار به فکر کردن می کند. رسانه حتی می تواند در تقویت این مسئله که درباره احساساتشان صحبت کنند، کمک کننده باشد، چون برچسب زدن به احساسات به صورت زیربنایی تاب آوری کودکان را بالا می برد.
نظر شما