رعایت ۸ عامل کلیدی که توسط انجمن قلب آمریکا توصیه شده، میتواند خطر ابتلا به زوال عقل، سکته مغزی و افسردگی را به طور قابل توجهی کاهش دهد. این عوامل شامل عادات سالمی مانند ورزش، تغذیه مناسب و کنترل فشار خون هستند.
به گزارش دیجیاتو، نتایج یک مطالعه جدید نشان میدهد که سبک زندگی ما میتواند نقش مهمی در دوران پیری داشته باشد. کنترل نکردن فشار خون، عدم توجه به قند خون و کلسترول، عدم رعایت عادات سالم مانند ورزش، تغذیه مناسب و خواب کافی میتوانند خطر سکته مغزی، زوال عقل و افسردگی را در سالهای بعد را به طرز قابل توجهی افزایش میدهد. اگر به دنبال مغزی سالم در دوران پیری هستید، تغییرات کوچک در سبک زندگی میتواند تأثیرات بزرگی به همراه داشته باشد.
چگونه کنترل عادات ساده میتواند از سکته و زوال عقل جلوگیری کند؟
تحقیقات جدید منتشر شده در مجله Neurology توسط آکادمی نورولوژی آمریکا نشان میدهد که عادات روزمره ما میتوانند مسیر سلامت مغز در آینده را تعیین کنند. بر اساس این مطالعه، افراد میانسال با فشار خون، قند خون و کلسترول کنترلنشده و عادات ناسالم مانند نداشتن فعالیت بدنی کافی، تغذیه نامناسب و خواب ناکافی، با احتمال بیشتری با خطرات جدی مغزی همچون سکته، زوال عقل و افسردگی مواجه میشوند.
این پژوهش با بررسی بیش از ۳۰۰ هزار نفر با میانگین سنی ۵۶ سال، نشان داد که کسانی که به شیوه زندگی سالم توجه دارند، در مقایسه با افراد با سبک زندگی ناسالم، کمتر به مشکلات مغزی در دوران پیری دچار میشوند.
طبق این مطالعه، هشت عامل کلیدی سلامت قلب و مغز که به «۸ عنصر اساسی زندگی» از سوی انجمن قلب آمریکا معروف است، شامل فعال بودن، تغذیه مناسب، تعادل وزن، عدم مصرف دخانیات، کنترل فشار خون، خواب کافی و مدیریت کلسترول و قند خون است.
نتایج این پژوهش به وضوح نشان میدهد که انتخاب سبک زندگی سالم در میانسالی میتواند تا حد زیادی از مشکلات مغزی در سالهای بعد جلوگیری کند. از بین شرکتکنندگان تنها ۰.۷ درصد از افرادی که به این هشت فاکتور اساسی به خوبی عمل میکردند، در آینده دچار سکته، زوال عقل یا افسردگی شدند. در مقابل، این رقم در میان افرادی که سبک زندگی ناسالم داشتند به ۱.۸ درصد رسید.
طبق این مطالعه، کنترل عواملی مانند فشار خون، قند خون و کلسترول به همراه تقویت عادات سالم نظیر ورزش منظم، تغذیه سالم و خواب کافی میتواند تأثیر زیادی در سلامت مغز داشته باشد.
محققان همچنین تاکید دارند که این یافتهها نشاندهنده قدرت اقدامات فردی برای بهبود سلامت مغز است، و کنترل این عوامل خطر از طریق تغییرات قابل انجام است.