زهرا اسدی
چهار گل خورده در دو بازی؛ این محالترین پیشبینی ما از پرسپولیس برانکو بود. آن هم در حضور چهار مدافع مدعی و باتجربه و حتی خود پروفسور با آن محتاط بودنهای اعصاب خردکنش. این برانکو اما به آن مربی که میشناختیم، کمترین شباهتی نداشت. تیمش هم «برانکویی» نبود. حتی در حد بازیهای تدارکاتیاش هم نبود که چهار بار به میدان رفت و حتی یک گل نخورد. این بار
دو مرتبه به زمین رفت و چهار گل خورد. یک بار با بنگر- ماریچ و بار دوم با نورمحمدی و ماریچ.
و حالا باید بگوییم نوبتی هم که باشد، نوبت مایکل اومانیا است. مدافعی که برانکو اگر چه دوستش نداشت اما به حکم باشگاه، پذیرفت که بماند و حالا هم مجبور است به او اعتماد کند. اومانیا وقتی از جام جهانی به تهران آمد، در انتظار معجزهاش نشسته بودیم اما مثل خیلی دیگر از تازهواردها، او بود که از پرسپولیس تاثیر گرفت. مثل پرسپولیس، در هر بازی اشتباه کرد؛ آن هم نه یکی و دو تا. آنقدر که سرمربی کروات اعتمادش را از او پس گرفت و گفت که میخواهد یک کروات را بر جایش بنشاند.
آن مدافعی که برانکو میگفت، همین لوکا ماریچ است که دستکم در این دو بازی متزلزل نشان داد. شاید حتی بشود گفت متزلزلتر از اومانیای فصل پیش. پروفسور اما ترجیح داد او در ترکیب بماند و در عوض، بازیکن کنار دستیاش یعنی محسن بنگر را فرستاد روی نیمکت. بهانه او برای نیمکتنشین کردن بنگر مصدومیت این بازیکن بود که هم خودش و هم ما میدانستیم دروغ است.
شاید اگر آن هجمه علیه بنگر و اشتباهش در بازی با پدیده شکل نمیگرفت، ترکیب چهار نفره خط دفاعی پرسپولیس در اهواز هم دستخورده نمیشد. آقای سرمربی اما تصمیم عجیبی گرفته بود. او با وجود اعترافش به ناهماهنگی بنگر- ماریچ در بازی اول و در عین اینکه میدانست زوج آنها به زمان نیاز دارد، به ناهماهنگیشان دامن زد؛ با کنار گذاشتن بنگر و اعتماد به علیرضا نورمحمدی. از این اعتماد هم اما سودی ندید. نورمحمدی شاید اشتباهی به واضحی اشتباه بنگر نداشت اما آنقدرها هم مطمئن نشان نداد که خیال سرمربی را راحت کند.
و حالا برانکو چارهای ندارد جز دست زدن به تغییری تازه. تنها بازیکن باقی مانده در پست دفاع میانی، مایکل اومانیا است که او را میتوانیم آخرین تیر برانکو بدانیم. این مدافع کاستاریکایی که به بهانه آغاز دیرهنگام تمرینها و ناآمادگیاش- در حالی که از گلدکاپ خودش را به پرسپولیس رسانده بود- در دو بازی اول برابر پدیده و استقلال صنعتی خوزستان روی نیمکت نشسته بود، تنها بازیکنی است که برای برانکو مانده و هیچ بعید نیست که روز پنجشنبه در اصفهان در کنار ماریچ به بازی گرفته شود. اومانیا- ماریچ البته تنها گزینه نیست و از آنجا که پرسپولیس در بازی روز پنجشنبه سپاهان را مقابل خود خواهد دید، حضور محسن بنگر را هم میتوانیم یکی از جدیترین گزینهها برای ترکیب دو نفره دفاع میانی به حساب بیاوریم. بازیکنی که اگر چه به خاطر تنها یک اشتباه، اعتماد سرمربی را از دست رفته دید اما هر چه باشد سالها در اصفهان و اتفاقا در همین سپاهان بازی کرده، فرهنگ اصفهان و شرایط ورزشگاه را خوب میشناسد و آنقدر هم از تماشاگران اصفهانی ناسزا شنیده که انگیزههایش برای این بازی به تازگی اولین رویاروییشان باشد.
برای بازی مقابل سپاهان هم اومانیا شانس دارد و هم ماریچ و حتی نورمحمدی اما شانس محسن بنگر از همه پررنگتر است؛ به همان دلایلی که برشمردیم. در واقع اعتماد دوباره به بنگر عاقلانهترین و درستترین تصمیم برانکو برای این بازی مهم میتواند باشد. حتی اگر پرسپولیس این بازی را هم با اشتباه بنگر ببازد، انتخاب او هزاران توجیه دارد برای قانع کردنمان. برانکو البته برای چینش مدافعانش گزینههای بسیاری پیشرو دارد اما بدون شک بنگر- ماریچ محتملترین آنهاست. در واقع باید پیشفرضمان را بگذاریم بر همیشه فیکس بودن لوکا ماریچ که در این صورت، احتمال ایرانی شدن خط دفاعی و قرار گرفتن دوباره بنگر و نورمحمدی در کنار یکدیگر- حتی برای یک بازی- به صفر میرسد. قطعا ماریچ تا وقتی هست، فیکس است و برانکو هم تنها برای گزینش بازیکن کناری او به دردسر خواهد افتاد. برای بازی پیشرو البته بنگر بیشترین امتیاز را دارد. امتیازهایی تعیینکنندهتر از اشتباهی که او در بازی اول مرتکب شد.
در واقع- با همان پیشفرض همیشه فیکس بودن ماریچ- آنچه از ترکیب نورمحمدی- ماریچ و اومانیا- ماریچ واقعیتر جلوه میکند، قرار گرفتن دوباره بنگر و ماریچ در قلب خط دفاعی پرسپولیس در بازی با سپاهان است. برانکو حتی میتواند همزمان با زوج بنگر- ماریچ، از دو مدافع دیگرش یعنی نورمحمدی و اومانیا هم بازی بگیرد اما در پستهای دیگر. مثلا میتواند علیرضا نورمحمدی را به جای بابک حاتمی به بازی بگیرد که ذاتا راستپا است و در این دو بازی هم نشان داده که نمیتواند یک مدافع چپ مطمئن باشد.
برای این پست البته پرسپولیس وحید حیدریه را هم دارد که برانکو البته او را ناآماده خوانده اما حتی در عین آمادگیاش هم بعید بود که اولین بار او را در چنین بازی سخت و حساسی به بازی بگیرد. از طرفی نورمحمدی چپ پا است و در همین پست بارها برای پرسپولیس به میدان رفته. در مورد مایکل اومانیا هم شرایط مشابهی وجود دارد. آقای سرمربی حتی اگر نخواهد هموطنش را نیمکتنشین کند و اومانیا را هم از ترکیبهای احتمالی خط دفاعی خط زده باشد، باز میتواند از این بازیکن کاستاریکایی استفاده کند. مثلا به یک خط جلوتر بفرستدش و وظایف یک هافبک دفاعی را از او بخواهد. درست مثل همان کاری که علی دایی پیشتر انجام داده بود.
حالا که احمد نوراللهی مصدوم است و زوج کفشگری- کامیابینیا هم جواب نداده، اومانیا میتواند بهترین گزینه برای بازی کردن در میانه خط هافبک باشد؛ چه در 2- 4- 4 و چه 1- 3- 2- 4. حداقل اینکه ترکیب کفشگری- اومانیا میتواند جوابگوی نیازهای پرسپولیس برای مقابله با بازیکنان تهاجمی و خطرناک سپاهان باشد. در واقع با همین چند تا تغییر، برانکو صاحب پرسپولیسی مستحکمتر خواهد بود و صد البته، آسودهخاطر.
مشکل پرسپولیس خط حمله نیست
البته که برای برانکو بهتر است اگر همه بازیکنانش را در اختیار داشته باشد اما قطعا اگر ITC بنگستون حالا حالاها نمیرسید، پرسپولیس چیزی را از دست نمیداد. البته ITC این مهاجم هندوراسی دیروز به باشگاه رسید و حتی ممکن است در بازی با سپاهان هم او را در زمین ببینیم اما موضوع مهم این است که پرسپولیس در خط حملهاش کمبودی را احساس نمیکند. هم مهدی طارمی هست و هم علی علیپور که تا اینجای کار هر کدام یک بازی کرده و یک گل زدهاند. ضمن اینکه سرمربی کروات در بازی هفته پیش در اهواز امید عالیشاه را بهعنوان مهاجم دوم در خط حمله به بازی گرفت و با وجود شکست تیمش، میگفت که از نمایش زوج عالیشاه- طارمی رضایت دارد. این یعنی که پرسپولیس فعلا نیازی به مهاجم ندارد و اگر هم داشته باشد، علیپور هست. اینکه پرسپولیس تا امروز ناکام بوده، قطعا دلیلی بر ناکامی و یا ناکارآمد بودن مهاجمانش نیست و این ادعا را گلزنی طارمی و علیپور و حتی نوروزی در دو بازی اخیر، تایید میکند. با این حال اما احتمالش کم نیست که جری بنگستون هم در اصفهان شانسی برای بازی بیابد.
ترکیبی که برانکو از میان همه احتمالها برای مقابله با سپاهان برگزید
بنگر- ماریچ در قلب دفاع، اومانیا در خط هافبک
صاحبخبر -