شناسهٔ خبر: 69261236 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: تحلیل بازار | لینک خبر

جنگ تجاری چین و آمریکا| واشنگتن مانند گذشته قدرت برتر نیست

رهبری چین به گسترش دامنه فناوری‌های حیاتی برای صادرات ادامه می‌دهد، چه در خودروهای برقی و باتری‌ها - جایی که چین تسلط آشکار دارد - و چه در نیمه هادی‌ها!

صاحب‌خبر -

بازار؛ گروه بین الملل: سایت تحلیلی شورای تلانتیک در مقاله ای با قلم «آندره آ وونگ» به بررسی جنگ تجاری ایالات متحده آمریکا و چین پرداخت. ترجمه متن مقاله در ادامه می آید.
وضع تعرفه های اخیر بر خودروهای الکتریکی چینی (EVs) توسط ایالات متحده آمریکا، اتحادیه اروپا و کانادا نشان دهنده احتیاط عمیق غرب نسبت به پیشرفت های تکنولوژیکی چین است. در حالی که هم امریکا و هم چین درگیر تشدید تنش هستند، همچنان می توانند فضای مذاکره برای نتایج مثبتی که منافع اقتصادی و امنیت ملی آنها را ارتقا می دهد، پیدا کنند.
در گذشته تعرفه ها همراه با قدرت هژمونیک ایالات متحده آمریکا جهت حل اختلافات اقتصادی کافی بود. بارزترین نمونه، واکنش شدید به واردات خودرو و فولاد از ژاپن در دهه ۱۹۸۰ بود. در طی پنج سال ژاپن با تعرفه های آمریکا و اروپا موافقت کرد، با سرمایه گذاری مشترک و انتقال فناوری موافقت کرد و به طور داوطلبانه صادرات خودرو را کاهش داد.

رهبری چین به گسترش دامنه فناوری‌های حیاتی برای صادرات ادامه می‌دهد، چه در خودروهای برقی و باتری‌ها - جایی که چین تسلط آشکار دارد - و چه در نیمه هادی‌ها

امروزه بسیاری از ممنوعیت‌ها و تعرفه‌های صادراتی چین را مجبور به رسیدگی به نگرانی‌های غرب در مورد شیوه‌های تجاری خود نکرده است. در عوض، رهبری چین به گسترش دامنه فناوری‌های حیاتی برای صادرات ادامه می‌دهد، چه در خودروهای برقی و باتری‌ها - جایی که چین تسلط آشکار دارد - و چه در نیمه هادی‌ها.
از تعرفه‌ها گرفته تا کنترل‌های صادراتی، اقدامات غرب فقط آگاهی چین را مبنی بر اینکه فناوری برای حاکمیت یک قدرت بزرگ اساسی است، افزایش داده است. بنابراین واکنش چین به اتهامات مربوط به اقدامات تجاری ناعادلانه شدید بوده است. با این حال با توجه به موقعیت سودمند چین در تجارت جهانی، رویکرد خصمانه پکن ممکن است برای منافع اقتصادی و جایگاه این کشور در جهان مضر باشد. چرخش چین به سمت «نیروهای تولید با کیفیت جدید» به وضوح نتیجه داده است. با این حال استراتژی اقتصادی که با شهروندان به‌عنوان نیروی کار و نه مصرف‌کننده رفتار می‌کند، منجر به کاهش اعتماد خانواده‌ها و رشد اقتصادی داخلی پایین‌تر شده است.

مقامات چینی اکنون به گزینه‌های سیاستی روی می‌آورند که زمانی آن را تحقیر می‌کردند

با اجرای سیاست‌هایی که اعتماد را در چین دوباره ایجاد می‌کند، دولت می‌تواند رشد کلی را احیا کند، تقاضای ارگانیک بیشتری برای واردات ایجاد کند و برخی از نگرانی‌های غرب در مورد افزایش عدم تعادل تجاری را کاهش دهد. برخی استدلال می کنند که تشویق مردم به خرج کردن از نظر ایدئولوژیک با چین شی جین پینگ ناسازگار است. اما واقعیت این است که مقامات چینی اکنون به گزینه‌های سیاستی روی می‌آورند که زمانی آن را تحقیر می‌کردند، زیرا آخرین شاخص‌ها نشان می‌دهند که تورم در چین بدتر شده و فعالیت‌های تولیدی کاهش می‌یابد. نمونه‌ای از آن، تلاش بی‌صدا بانک خلق چین برای درآمدزایی در ماه اوت است. سیاست پولی به طور گسترده ای توسط کشورهای توسعه یافته اتخاذ شده است، اما از نظر تاریخی توسط سیاست گذاران ارشد چینی به عنوان سیاستی که خطر افزایش حباب دارایی ها و به خطر انداختن ثبات مالی را به دنبال دارد، رد شده است.
چین نیازی ندارد به دنبال سیاست هایی باشد که از نظر فلسفی خوشایندتر از درآمدزایی باشد. سیاست یارانه های آموزشی و حمایت از کودکان و خانواده ها پس از بحران مالی سال ۲۰۰۸ ارائه شد. اقدامات مشابه برای تحریک مخارج خانوارها می تواند برخی از تقاضای داخلی و اشتها برای واردات را باز کند. این سیاست ها برای جمعیت سالخورده با جاه طلبی های بالا برای توسعه فناوری های حیاتی مناسب هستند.
درست همانطور که چین در یک موضع سازش ناپذیر محبوس شده است، سیاستمداران آمریکایی از هر دو حزب به طور فزاینده ای به دنبال دفع فناوری های پیشرفته چینی در سراسر جهان هستند. به نظر می‌رسد این موضوع حتی برای فناوری‌هایی مانند باتری‌های خودروهای الکتریکی که ممکن است سطح تهدید امنیت ملی را مانند هوش مصنوعی و نیمه‌رساناها نداشته باشند، صادق باشد. در مقابل، کشورهای اروپایی رویکرد سنجیده‌تری را برای محدودیت‌های تجاری اتخاذ کرده‌اند که بین انتقال فناوری چین تعادل برقرار کرده و امنیت ملی را به طور عمل‌گرایانه‌تر حفظ می‌کنند.

کشورهای اروپایی رویکرد سنجیده‌تری را برای محدودیت‌های تجاری اتخاذ کرده‌اند که بین انتقال فناوری چین تعادل برقرار کرده و امنیت ملی را به طور عمل‌گرایانه‌تر حفظ می‌کنند

در همین راستا، ایالات متحده آمریکا می‌تواند از لحاظ استراتژیک محدودیت‌های مربوط به فناوری‌های انتخابی چینی را کاهش دهد که در حالت تعادل، انعطاف‌پذیری اقتصادی آمریکا را تقویت می‌کند. چین برای چندین دهه تلاش خستگی ناپذیری برای دستیابی به فناوری هایی برای پیشی گرفتن از غرب انجام داده است. کاملاً منطقی است که ایالات متحده آمریکا نیز همین کار را انجام دهد.
به عنوان مثال قانون کاهش تورم، خودروهای برقی ساخته شده با قطعات باتری ساخت چین را از واجد شرایط بودن اعتبار مالیاتی ۷۵۰۰ دلاری محروم می‌کند. محدودیت‌های مشابه در توسعه تولید باتری از طریق سرمایه‌گذاری‌های چینی یا سرمایه‌گذاری‌های مشترک باعث می شود تلاش‌ها برای افزایش ظرفیت تولید ایالات متحده آمریکا پیچیده‌تر ‌شود.
ایالات متحده آمریکا یک هدف بلندپروازانه برای اطمینان از اینکه خودروهای برقی تا سال ۲۰۳۰ نصف فروش وسایل نقلیه جدید را تشکیل می‌دهند، تعیین کرد. یافتن نتایج برد-برد با فناوری‌های چینی، شانس ایالات متحده را برای دستیابی به یک هدف افزایش می‌دهد و رهبری جهانی واشنگتن را مستحکم می‌کند. گسترش دامنه چانه زنی همچنین می تواند به تثبیت چرخه تشدید تنش بین ایالات متحده و چین کمک کند. هر چقدر هم تنش زدایی ضعیف باشد، باید برای هر دو طرف اولویت داشته باشد.
حفظ نظم بین المللی لیبرال در دنیای چندقطبی به طور فزاینده ای مستلزم همدلی استراتژیک با شرکا و دشمنان است. ایالات متحده و متحدانش دیگر از آن نوع تسلط بی نظیری برخوردار نیستند که راه حل های ساده ای را برای عدم تعادل تجاری ژاپن در دهه ۱۹۸۰ تسهیل کرد ارائه دهند. با این وجود، ایالات متحده همچنان می تواند با ادغام استراتژیک فناوری رقیب به نفع خود، رهبری خود را نشان دهد.

نظر شما