به گزارش سرویس فرهنگی صراط نیوز سال هاست که آموزش عالی و نهاد دانشگاه در کشورمان با مشکلات فرهنگی عدیده ای دست و پنجه نرم می کنند. دانشگاهی که قرار بود محل تربیت، تعلیم و تهذیب جوانان این مرز و بوم باشد، به حال و روزی افتاده است که والدین تلاش می کنند یا فرزندانشان را به این قبیل مراکز نفرستند و یا با کنترل های محسوس و نامحسوس، آسیب های وارد آمده روحی و فرهنگی به عزیزانشان که در دانشگاه ها تحصیل می کنند را به حداقل برسانند!
بنیانگذار جمهوری اسلامی حضرت امام خمینی(ره) به زیبایی، توقع نظام اسلامی از قشر دانشگاهی و دانشجو را به تصویر کشیده اند: «اگر خدای نخواسته این طور باشد که فقط یک رأی به جمهوری اسلامی دادیم و دیگر فکر این نباشیم که این جمهوری اسلامی باید همه چیزش اسلامی باشد، نه اینکه لفظ جمهوری اسلامی و محتوا غیراسلامی و این بسته به عمل همه است، خصوصاً قشر دانشجو و قشر اساتید دانشگاه، استادهای دانشسراها و آنهایی که جواناند و درصدد تعلّم و دانش هستند و دانشجو هستند و میخواهند بعدها برای کشور خودشان مفید واقع بشوند. بسیار اشخاص هستند که دانشمندند، خیلی هم دانشمندند، لکن چون تربیت اسلامی ندارند وجودشان گاهی ضرر میزند به کشور و ضرر میزند به اسلام.» (17 تیر 1358)
حال آیا به راستی، با نگاهی نقادانه به دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی کشور، می توان قشر دانشگاهی را در تراز انقلاب اسلامی ارزیابی نمود؟ در پاسخ به این سوال، اخیراً معاون فرهنگی و دانشجویی دانشگاه آزاد در گفت و گو با روزنامه فرهیختگان، طی اظهار نظری شاذ بیان داشته است: «برخی دانشجویان، دینداری را با برخی رفتارهای دیگر جمع کردهاند! درصد قابلتوجهی دوست جنس مخالف دارند. بالاخره او باید به نحوی نیازهای عاطفی و جنسی خود را تأمین کند. یعنی هم به مناسک و موضوعات دینی عمل میکنند، هم کارهای دیگری را انجام میدهند. هم نماز و روزهاش را دارد هم برخی کارهای دیگر را انجام میدهد.»!
حقیقتاً باید افسوس خورد که علیرغم گذشت بیش از چهار دهه از عمر با برکت انقلاب اسلامی، مسئول فرهنگی یکی از بزرگترین دانشگاه های کشور، بدون ذره ای شرمندگی و در کمال آرامش، از آمار روابط جنسی خارج از عرف دانشجویان سخن به میان می آورد و فریاد وااسلامای هیچ غیرتمندی علیه این رویه جاهلی و ضداسلامی، بر آسمان بلند نمی شود!
دانشگاهی که قرار بود به تعبیر امام راحل(ره)، مبدا همه تحولات باشد، به چنان روزی افتاده که متولیان فرهنگی آن، بدون کوچکترین احساس گناه در ترک فعل و عمل نکردن به وظایف بدیهی خود، با افتخار از کثافت کاری های رخ داده در زیر پوست دانشگاه گزارش می دهند و به این عذر بدتر از گناه دلخوش می کنند که "اگرچه دانشجویان دوست جنس مخالف دارند اما نماز و روزه را هم فراموش نمی کنند"!
چرا باید مسئول دانشگاهی نظام اسلامی، اینقدر از مرحله پرت و از درک این حقیقت عاجز باشد که نماز و روزه و دینداری نه تنها با روابط غیرشرعی و دوست دختر و دوست پسر بازی قابل جمع نیست بلکه تجمیع آنها با هم، نتیجه ای جز تحقق بدعتی خطرناک در راستای ترویج پلورالیسم فرهنگی و سکولاریسم در دانشگاه، به دنبال نخواهد داشت.
∎