گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم: "در کوله مهمات هیچ سرباز خارجی آزادی وجود ندارد!" این جمله را اخیراً داریوش اقبالی خواننده ضدانقلاب در کنسرت آخر خود در واکنش به احتمال حمله رژیم صهیونیستی به ایران گفته است؛ وی در سالهای گذشته با جریان ضد ایرانی همراهی زیادی داشت و حتی در جریان هشتگ #وکالت_میدهم از رضا پهلوی اعلام هواداری کرد، اما گویا در آخرین ایستگاه ضدیت با ایران ترمز کرده و ابا دارد تا از حمله صهیونیستها به ایران طرفداری کند.
مسئله «وطن»، این روزها که منطقه غرب آسیا شبیه به بشکه باروت است و رژیم صهیونیستی و در راس آن بنیامین نتانیاهو تلاش میکند تا برای جلوگیری از آتش بس، دامنه جنگ را گسترش دهد، بیش از پیش اهمیت پیدا کرده و چهرههای مختلفی که سابقه مخالفت با نظام جمهوری اسلامی ایران و یا حتی معارضه هم داشتند، تلاش بر مرزبندی با دشمن خارجی دارند و در صورت هرگونه حمله از تمامیت ارضی دفاع خواهند کرد.
موضع این روزهای امثال داریوش اقبالی را در دهه شصت و در زمان جنگ تحمیلی هم میتوان جستجو کرد.
ابوالحسن بنی صدر نخستین رئیس جمهور ایران بود که در ابتدای جنگ تحمیلی فرماندهی کل قوا را برعهده داشت و موجب شد تا خرمشهر سقوط کند و عملاً به پیشروی ارتش صدام کمک کرد؛ بعد از رای عدم کفایت مجلس به وی در 31 خرداد 60، از کشور فرار کرد و همراه مسعود رجوی سرکرده منافقین به فرانسه پناهنده شد و در کنار سایر گروههای ضدانقلاب و تجزیه طلب، شورای ملی مقاومت را تشکیل دادند که در آن حزب دموکرات کردستان، شورای متحد چپ، جنبش دموکراتیک انقلابی گیلان و مازندران و... عضو بودند.
بعد از مدتی که از همکاری رجوی و بنی صدر گذشت، دیدار رجوی با طارق عزیز برای انتقال نیروهای مجاهدین به عراق و کیش شخصیت سرکرده این گروهک، موجب اختلاف بین این دو نفر شد؛ بنی صدر که در بحبوحه جنگ خارجی به اختلافات داخلی دامن زده و بعد از عدم کفایت سیاسی، از کشور فرار کرد و عملاً به عمر سیاسی خود خاتمه داد، هنگامی که متوجه شد آبی از نیروهای خارج کشور گرم نمیشود و نمیتواند کاری از پیش ببرد تصمیم گرفت از شورای ملی مقاومت جدا شده و انگ کنار دشمن خارجی قرار گرفتن را به کارنامه خود اضافه نکند.
نقل قولی از بنی صدر وجود دارد که میگوید: «رجوی چه آن کارهایی که شما میگویید کرده باشد و چه نکرده باشد، صرف این که رفته و تحت الحمایه یک قدرت متجاوز به وطنش قرار گرفته، خیانت کرده است... آن آقا از آن تاریکه رفته از دید من خائن به ایران است.»
در حقیقت امثال بنی صدر به رغم پناهنده شدن به فرانسه که در دوران جنگ حامی رژیم بعث بود، ترجیح دادند رسماً در این جنگ در کنار صدام قرار نگیرد، حال آنکه علاوه بر مجاهدین خلق برخی چهرههایی که ادعای ملی گرایی داشتند مثل شاپور بختیار و تیمسار اویسی عامل اصلی روشن شدن موتور جنگی صدام بودند.
حامد الجبوری وزیر خارجه صدام در مصاحبهای به جلساتی اشاره میکند که بین صدام، شاپور بختیار، اویسی و لرد جورج براون وزیر خارجه اسبق انگلستان تشکیل شده و تلاش داشتند وی را متقاعد کنند که ارتش ایران فروپاشیده و نیروی هوایی فلج است و جنگ با ایران در حد یک شوخی و تفریح آسان خواهد بود.
رعد الحمدانی از فرماندهان ارتش بعث عراق در مصاحبه با تلویزیون روسای الیوم گفته بود: «اعتماد صدام به ارتشیان ایرانی در خارج بود. بنا بود به داخل ایران بروند و با همیاری همردههای پیشین مخالف و باقیمانده در داخل و اعضای جبهه ملی (منظور بختیار است) رژیم انقلابی را سرنگون کنند. این جنگ را بهمدت 4 تا شش هفته پیشبینی کرده بود. ادامه جنگ بهمدت هشت سال را هرگز نمیتوانستیم در ذهن خود تصور کنیم.»
مجاهدین خلق و پهلوی در بین ضدانقلاب همواره دو سر طیف قرار میگرفتند؛ مجاهدین سابقه مبارزه با رژیم شاه را داشتند و به ظاهر با بازگشت سلطنت مخالف اند و حتی در اغتشاشات 1401 هم بارها علیه هم دیگر تاختند، در مقابل رضا پهلوی هم همواره مجاهدین خلق را یک گروه غیردموکراتیک و خشونت طلب معرفی می کرد؛ اما حالا این دو در یک نقطه با هم به اشتراک رسیدند و آن حمایت از دشمن خارجی در حمله به ایران است.
همانطور که رجوی برای توجیه همدستی با صدام و انتقال نیروهایش به عراق در سال 64 مدعی شد که این جنگ {امام} خمینی است نه یک جنگ میهنی! رضا پهلوی هم در اطلاعیه هفته گذشته خود در روز 2 اکتبر نوشت: «این جنگی ملی_میهنی نیست!» وی حتی در پیام ویدئویی به مردم منطقه گفت این جنگ مردم ایران نیست و بدون اشاره به جنایات رژیم صهیونیستی خواستار اتحاد علیه ایران شد.
هواداران سلطنت سالها بدون سند و مدرک مدعی بودند که رضا پهلوی در دوران دفاع مقدس در نامهای به نیروی هوایی ایران، پیشنهاد کرد تا به عنوان خلبان جنگنده در جنگ شرکت کند؛ هرچند برخی اقدامات آن زمان وابستگان پهلوی در کمک به صدام (همچون ربودن ناو تبرزین از سوی گروه "آرا" که زیر نظر تیمسار آریانا فعالیت میکردند یا تحریکصدام از سمت تیمسار اویسی و دیگران) این ادعا را زیر سوال می برد اما اکنون در زمانی که رژیم صهیونیستی با اقدام به ترور در داخل خاک ایران و یا هدف قرار دادن فرماندهان ایرانی در خارج کشور و حمله به کنسولگری جمهوری اسلامی در دمشق، عملاً در حال دمیدن در کوس جنگ است، رضا پهلوی و سایر چهرههای اغتشاشات دو سال قبل مثل مصی علینژاد و علی کریمی و شبکه ایران اینترنشنال ترجیح می دهند نتانیاهو را همراهی کنند.
جریان ضد ایرانی اگر در گذشته تاسیسات نظامی را بعنوان اهداف مورد حمله دشمن معرفی می کرد، اخیرا پا را فراتر گذاشته و خواستار حمله به زیرساختهای اقتصادی مثل سکوهای تولید نفت و گاز و پالایشگاه ها و تاسیسات حمل و نقل و پتروشیمی ها شده که هزاران کارگر و تکنسین در آن مشغول به کار هستند.
سعید قاسمی نژاد مشاور رضا پهلوی در توئیتی 4 هدف را برای حمله اسرائیل مشخص کرده و در کنار حمله به مقامات یا تاسیسات هسته ای، گفته که زیرساخت های اقتصادی 80 درصد صادرات ایران و ستون فقرات تولید ناخالص داخلی ایران را تشکیل می دهد.
سفر رضا پهلوی به تل آویو و دیدار با نتانیاهو در فروردین ماه سال گذشته، حمایت از جنایات رژیم صهیونیستی بعد از طوفان الاقصی، حمایت از ترور هنیه در خاک ایران، بیانیه دادن علیه عملیات وعده صادق1 و حضور در نشست شورای اسرائیلی آمریکا بعنوان سخنران در کنار دونالد ترامپ، نشان میدهد وی به یک عامل رسانهای نتانیاهو تبدیل شده است.
بالابردن پرچمهای شیر و خورشید در کنار پرچم رژیم صهیونیستی در تجمعات خارج کشور در شرایطی که شاهد شکلگیری موج ضد صهیونیستی در حمایت از مردم غزه در سرتاسر دنیا هستیم، رژیم پهلوی و جریان سلطنت طلبی را با ننگ همراهی با دشمن خارجی و قرار گرفتن در کنار اسرائیل منقرض خواهد کرد.
انتهای پیام/
∎