سید عماد حسینی- محافل اسرائیلی که چند سالی است با کابوس جنگ چندجبههای زندگی میکنند، امروز خود را در جنگی چندلایهای یافتهاند که هر یک از آنها به دیگر مرتبط و همگی به شکل حلقهای این رژیم را احاطه کردهاند.
اگر بخواهیم این جنگها را از نزدیکی به مرکز به ترتیب ذکر کنیم باید گفت، اسرائیل حتی پیش از هفتم اکتبر و جنگ طوفان الاقصی هم گرفتار این مشکل بود و اعتراضات خیابانی نسبت به تغییرات قضایی در اسرائیل شاید یک سال قبل از طوفان الاقصی گریبان اسرائیل را گرفته و تا مرز جنگهای خیابانی پیش رفته و این اعتراضات همچنان نیز حداقل روزهای شنبه همچنان ادامه داشته و اعتراض به سیاستهای نتانیاهو و کابینهاش در نحوه مدیریت جنگ غزه هم به آن اضافه شده است.
پیش از هفتم اکتبر شاهد شدت گرفتن تدریجی مبارزات فلسطینیان در کرانه باختری بودیم، به نحوی که روزهای قبل از عملیات طوفان الاقصی اسرائیل در تدارک حملهای بزرگ به کرانه باختری بود تا آنچه را عملیات سرکوب تروریسم فلسطینی در شمال کرانه باختری بود، به مرحله اجرا بگذارد.
جنگ غزه مزید بر علت شد تا لایه دوم یا به تعبیری سوم این جنگ شکل گرفته و اسرائیل یک سال در آن گرفتار شده و همچنان افقی برای برونرفت بدون شکست از آن نیابد.
جنگ در این لایه ظرفیتهای زیادی را از اسرائیل گرفته است و علاوه بر شرایط فرسایشی که در بخش نظامی دچار آن شده، نبود افقی برای بازگشت اسرای اسرائیلی و کشته شدن پی در پی تعداد بیشتری از آنها فشارهای جامعه اسرائیل را بر ساختار حاکم افزایش داده و در کنار آن جنایات روزمره اسرائیل در این منطقه کاملاً محاصره شده، باعث شده است تا جامعه جهانی هم نسبت به رفتارهای اسرائیل دچار زاویه شود.
لایه چهارم این جنگ نیز گرچه ماههاست که آغاز شده اما از چندی پیش شدت و شتاب بیشتری به خود گرفته است، ولی مطمئناً با لایههای قبلی مشکلات اسرائیل متفاوت است.
اسرائیل این بار رودرروی حزبالله لبنان قرار گرفته است، سازمانی که تا به امروز نشان داده است به رغم ضرباتی که دریافت کرده همچنان سرپا و پا بر جاست.
اسرائیل خوب میداند که هر قدر هم که از لحاظ اطلاعاتی قدرتمند و از لحاظ حملات هوایی ویرانگر و برتر باشد، باز هم پیروزی روی زمین و با پیشروی نظامی امکان پذیر خواهد بود، جایی که نقطه قوت حزبالله به شمار میرود و مطمئناً در روزهای آینده اخبار بیشتری از این لایه خواهیم شنید.
لایه بعدی این جنگ که اسرائیل خود را در آن گرفتار کرده، لایه منطقهای است، چرایی بیپاسخ ماندن حملات و تجاوزات مستمر اسرائیل به سوریه خود مطلبی جداگانه است که پرداختن به آن در این مجال نمیگنجد اما انجام اقدامات تجاوزکارانه در بقیه کشورهای منطقه از جمله یمن و ایران تبعات خاص به خود را برای اسرائیل داشته است و خواهد داشت.
اسرائیل دو بار طعم موشکهای ایران را در پایگاههای نظامی خود ـ و نه جای دیگر ـ چشید، این در حالی است که یمنیها همچنان تاکید دارند که پاسخ حملات به الحدیده را با حمله به تاسیسات زیربنایی اسرائیل خواهند داد!
منبع: etemadonline-677295
نظر شما