این مفهوم قدیمی شامل یافتن چالشی است که فرد را به کلی در خود غرق کند؛ تنها لازم است یک موقعیت سخت انتخاب و نحوه غلبه بر آن را کشف کنید.
به گزارش فرارو به نقل از سی ان بی سی، ملنیکوف، استادیار رفتارشناسی دانشگاه استنفورد میگوید: «به شخصی فکر کنید که ساعتها مشغول بازی کردن است. ممکن است او را به دید یک انسان کوشا یا درگیر در کارهای چالش برانگیز نبینید، با این حال او خود را در جریان یک فعالیت قرار داده است. او یک فعالیت را آغاز کرده است و در نتیجه منتظر احساس پاداش حاصل از رسیدن به هدف خود است.»
ملنیکوف معتقد است رسانههای اجتماعی نیز با در نظر گرفتن همین مفهوم طراحی شدهاند: «رسانههای اجتماعی مانند یک چرخ شانس هستند. با وارد شدن به آنها منتظر نوعی احساس رضایت هستیم.» ملنیکوف معتقد است میتوان از این مفهوم برای کوشایی بیشتر و رسیدن به اهداف روزمره نیز استفاده کرد و سه نکته مهم برای قرار دادن عمدی خود در جریان چالشها پیشنهاد کرده است.
وظایف خود را طوری تنظیم کنید که عدم اطمینان را افزایش دهند
ملنیکوف میگوید: «ممکن است برعکس به نظر برسد، اما اولین راه برای کوشایی، افزایش عدم اطمینان در وظایف خود است. هرچه با ناشناختههای بیشتری روبرو شوید، فرصتهای بیشتری برای پیشرفت و رسیدن به اهدافی خاص خواهید داشت.
او افزود اکثر وظایف را میتوان برای اضافه کردن عدم قطعیت، مجدداً تنظیم کرد. ملنیکوف میگوید: «اگر میخواهید کوشایی خود در زندگی را تقویت کنید، باید وظایف خود را طوری چارچوب بندی کنید که نتایج تا حد امکان نامطمئن باشد. از این طریق با شروع کار و ادامه دادن از عدم اطمینان شما کاسته میشود و احساس بهتری نسبت به دستاوردهای خود خواهید داشت.»
از سوالات بله یا خیر خودداری کنید
ملنیکوف پیشنهاد میکند از پرسیدن سؤالات بله یا خیر خودداری کنید. وقتی فرد به سراغ نوشتن یک مقاله دانشگاهی میرود، بهتر است بجای پرسیدن سوال «آیا میتوانم ماین بخش را در یک ساعت آینده تمام کنم؟» سوالات دقیقتری پرسیده شود. برای مثال: «در یک ساعت آینده چند کلمه میتوانم بنویسم؟» با این پرسش هدف فرد دیگر به انتها رساندن کار با عجله نیست و تا پایان ساعت مشخص شده به انجام کار به بهترین شکل ممکن ادامه خواهد داد.
ملنیکوف همچنین معتقد است کارهایی که نتایجشان موفقیت یا شکست هستند به کوشایی بیشتر فرد کمکی نمیکنند.
ذهن خود را محدود نکنید
ملنیکوف توصیه میکند افرادی که در تلاش برای افزایش میزان پویایی خود هستند به موفقیتهای کوچک پیاپی فکر کنند. این افراد میتوانند خود را با چنین سوالاتی به چالش بکشید: «به چند سوال متوالی میتوانم پاسخ دهم؟ در زمین بستکبال چند پرتاب موفق متوالی میتوانم داشته باشم؟» اینگونه سوالات ذهن را آزاد میگذارند و بجای تمرکز بر یک موفقیت یا شکست نهایی بر موفقیتهای کوچک متوالی تمرکز میکنند.
با این حال این استاد داشنگاه تاکید کرده است این روشها برای جایگزینی سایر روشهای پرورش انگیزه و پویایی طراحی نشدهاند. در عوض، این نکات برای کمک به انجام کارها با میزان کارایی بیشتر و استرس کمتر هستند. ملنیکوف میگوید: «اگر این امتیاز را دارید که بتوانید زمان کافی به انجام کاری اختصاص دهید، هدف شما باید پیشرفت حداکثری باشد. احساس پیشرفت و رسیدن به اهداف مختلف در آن واحد بسیار سازنده و با ارزش است و در نهایت باعث شادی بیشتر شما میشود.»