بلومبرگ نوشت: وقتی ایران این هفته حدود ۲۰۰ موشک به سمت اسرائیل شلیک کرد، ایالات متحده از قبل به جهان اطلاع داده بود که تهران قصد چنین حمله ای دارد. اما زمانی که اسرائیل چند روز قبل بیروت را بمباران کرد و حسن نصرالله، رهبر حزبالله را کشت (شهید کرد) که سبب واکنش تلافیجویانه ایران شد، دولت جو بایدن تقریباً کاملاً از این موضوع بیخبر بود.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: از بیخبری در بیروت گرفته تا شکست در میانجیگری برای برقراری آتشبس در لبنان یا غزه، دولت بایدن بارها و بارها محدودیتهای روابطش با اسرائیل را احساس کرده است. اکنون واشنگتن در آستانه جنگ گستردهتری قرار دارد که ممکن است نتواند – یا نخواهد – آن را متوقف کند، در حالی که با چیزی مواجه است که اسرائیل آن را فرصتی برای تغییر شکل خاورمیانه مینامد، فرصتی که در دهههای اخیر دیده نشده است.
برای ایالات متحده، این چشمانداز مملو از خطرات است، اما همچنین نویدهایی نیز به همراه دارد: تضعیف ایران میتواند منطقه را برای واشنگتن و متحدانش بسیار کمتر تهدیدآمیز کند.
بنا بر گفتههای افرادی که به فرآیند دیپلماتیک نزدیک هستند و خواستند نامشان فاش نشود، در پایتخت متحدان امریکا، ترس از تشدید درگیریها با نشانههایی از تشویق محتاطانه همراه است.
مشکل برای واشنگتن، البته، این است که همه اینها تنها یک ماه قبل از انتخابات ریاستجمهوری مهم در آمریکا اتفاق میافتد. دونالد ترامپ قبلاً از سوی برخی اعضای دولت اسرائیل حمایت شده است.
برای معاون رئیسجمهور کامالا هریس و دموکراتها، نرمش بیش از حد یا سختگیری زیاد در قبال اسرائیل خطرات سیاسی به همراه دارد و عملاً دست آنها را بسته است، حتی در حالی که ترس از گسترش درگیریها باعث افزایش قیمت نفت شده است. همچنین مسئله امنیت بیش از ۴۰ هزار نیروی نظامی آمریکایی در منطقه مطرح است و اینکه ممکن است هدف انتقام قرار گیرند.
دالیا داسا کی، پژوهشگر ارشد در مرکز روابط بینالملل برکل دانشگاه UCLA می گوید “به نظر میرسد که خطوط قرمز دولت بایدن اهمیت چندانی ندارند و مرتباً نقض میشوند”. او افزود که ایالات متحده اقداماتی میتواند انجام دهد، اما “به نظر میرسد جناحی که در کاخ سفید دست برتر را دارد، از بسیاری از این ابتکارات اسرائیل حمایت میکند.”
به گفته دو منبع، در واقع، اسرائیل میداند که تا قبل از انتخابات یک فرصت دارد و در واشنگتن به دلیل کمبود اهرم فشار، نوعی ناامیدی وجود دارد.
افزایش قیمت نفت میتواند امیدهای کاخ سفید برای پایین نگه داشتن هزینههای بنزین برای رأیدهندگان را تهدید کند. قیمت نفت خام روز پنجشنبه پس از اینکه بایدن اشاره کرد که اسرائیل در حال بررسی حمله به تأسیسات نفتی ایران است، افزایش یافت. روز جمعه او توصیه کرد که این کار انجام نشود. او به خبرنگاران گفت: “اگر من جای آنها بودم، به گزینههای دیگری به جز حمله به میدانهای نفتی فکر میکردم.” او افزود که اسرائیل هنوز تصمیم نگرفته است چگونه پاسخ دهد.
در حالی که برخی رهبران از بنیامین نتانیاهو خشمگین هستند، نخستوزیر اسرائیل ابتکار عمل را در دست دارد. ایالات متحده، البته، ابزارهای زیادی در اختیار دارد که میتواند از آنها استفاده کند، مانند قطع کمکهای نظامی. اما نمیخواهد خطر پیامدهای ژئوپلیتیکی یا داخلی را بپذیرد.
دو مقام فرانسوی گفتند که هیچ فشار واقعی از سوی ایالات متحده وجود ندارد، بهویژه در مورد لبنان، و هیچ انگیزهای برای تغییر مسیر دیده نمیشود.
به گفته یکی از دیپلماتهای ارشد غربی، متحدان معمولی اسرائیل هیچ نفوذی ندارند و فقط نظارهگر چگونگی وقوع رویدادها هستند. مقامات آمریکایی معتقدند که اسرائیل همیشه درخواستهای آنها را نادیده نمیگیرد.
اسرائیل میگوید که تاکنون با حملات خود تا نیمی از موشکها و راکتهای حزبالله، که زمانی به عنوان تهدیدآمیزترین نیروی نیابتی ایران در نظر گرفته میشد، را نابود کرده است. حماس نیز به شدت تضعیف شده است.
برخی از اسرائیلیهای برجسته برای حمله به سایتهای هستهای ایران فشار میآورند.
بایدن روز چهارشنبه در تماس با سایر رهبران گروه هفت صراحتاً اعلام کرد که اسرائیل باید در پاسخ به حمله موشکی ایران «به طور متناسب» عمل کند. این سخن یعنی اسرائیل به سایتهای هستهای حمله نکند. او گفت که به زودی این پیام را مستقیماً به نتانیاهو منتقل خواهد کرد.
اما اقدامات آشکار نتانیاهو برای نادیده گرفتن درخواستهای نزدیکترین متحد خود در سال گذشته، از زمان حمله حماس که منجر به کشته شدن ۱۲۰۰ اسرائیلی شد، چنان عادی شده است که حتی متحدان نیز اذعان دارند اعتبار ایالات متحده دچار آسیب شده است.
به گفته یکی از دیپلماتهای ارشد غربی، اکنون نتانیاهو که از موفقیتهای نظامی خود دلگرمی بیشتری پیدا کرده و بایدن را به دلیل کناره گیری از انتخابات ضعیفتر میبیند، حتی کمتر از قبل محدودیت احساس میکند.
در هفته گذشته، نتانیاهو بهصورت نمایشی پیشنهاد آتشبس آمریکا-فرانسه برای لبنان را رد کرد. در عوض، او دستور حمله هواییای را صادر کرد که منجر به ترور نصرالله شد، در حالی که به گفته یکی از مقامات اسرائیل، آمریکاییها را به دلیل محرمانه بودن عملیات در بیخبری نگه داشت.
به گفته چهار منبع، آمریکا بر اساس این برداشت که نتانیاهو آن را خواهد پذیرفت، با جدیت روی این طرح کار کرده بود. یک مقام دیگر اسرائیلی گفت که اسرائیل آمادگی خود را برای این ابتکار ابراز کرده بود، اما نه موافقت کامل. او اختلافات را به سوءتفاهم ارتباطی نسبت داد.
نتانیاهو اکنون یک فرصت استثنایی میبیند تا چشمانداز امنیتی کشورش را تغییر دهد، اما نه از طریق مذاکراتی که پیشینیانش انجام داده بودند. در عوض، او و دولتش فرصتی منحصربهفرد میبینند تا متحدان ایران را نابود و تهران را تضعیف کنند.
تا کنون، اسرائیل نشان داده است که میتواند تنش را افزایش دهد بدون اینکه جنگ گستردهتری در منطقه بهوجود آید، که عمدتاً به دلیل حمایت آمریکا بوده است.
وقتی ایران روز سهشنبه با بزرگترین شلیک موشکهای بالستیک خود علیه اسرائیل پاسخ داد، کشتیهای جنگی آمریکا و متحدان وارد عمل شدند تا به سرنگونی آنها کمک کنند.
به گفته یک دیپلمات غربی، از سوی دیگر، ایران معتقد است که میتواند اسرائیل را به سمت بیاحتیاطی بیشتر سوق داده و مشروعیت آن را تضعیف کند.
بنا به گفته یک دیپلمات ارشد، اسرائیل تاکنون مخالفت چندانی از آمریکا در مورد اقداماتش در لبنان دریافت نکرده است.
نظر این منبع این است که موفقیت کمپین اسرائیل در لبنان، دولت بایدن را شگفتزده کرده و مقامات آمریکایی میدانند که زمانبندی مناسب است و ارتش اسرائیل شتاب لازم را دارد.
به گفته یک دیپلمات اسرائیلی، اگر در ماههای اولیه پس از ۷ اکتبر نگران خطر شعلهور شدن یک جنگ گستردهتر با حزبالله بودند، اکنون مقامات اسرائیلی به همتایان آمریکایی خود میگویند که میتوانند معادلات امنیتی منطقه را برای سالها تغییر دهند.
اما در واشنگتن، برخی مقامات نگران هستند که اسرائیل میزان آسیبی که به حزبالله وارد کرده را بیش از حد ارزیابی کرده و واکنش شدید ایران را دستکم گرفته است. این مسئله پرسشی را مطرح میکند که اسرائیل تا چه حد واقعاً فرصتی برای بازسازی منطقه به نفع خود دارد.
یک منبع مطلع گفت که نگرانی ای وجود دارد که اسرائیل بیش از حد عمل کرده و به دنبال هدفی بیشتر از حد لازم باشد.
تهاجمات قبلی اسرائیل به لبنان در درگیریهای مرگبار گرفتار شد. آخرین تلاش آمریکا برای بازسازی منطقه — تهاجم به عراق در سال ۲۰۰۳ — تنها باعث بیثباتتر شدن آن شد.
وندی شرمن، دیپلمات کهنهکار که پس از خدمت به عنوان معاون وزیر امور خارجه در سال ۲۰۲۳ وزارت امور خارجه را ترک کرد، گفت “وقتی بحث اقدام محدود در لبنان می شود، تاریخ در سوی اسرائیل نمی ایستد، بنابراین من نگرانی دولت در مورد آنچه در حال وقوع است را درک میکنم.”
مقامات گفتند که اسرائیل تاکنون نزدیک به دوازده سرباز خود را در تهاجم به لبنان از دست داده است. همزمان تعداد کافی از موشکهای ایران توانستهاند از دفاعها عبور کنند و به چندین پایگاه هوایی آسیب وارد کنند.
“به نظر میرسد ایالات متحده متوجه شده است که برنامه همیشگی اش یعنی فشار به متحدان حتی وقتی مورد حمله قرار میگیرند تا از انتقام خودداری و آتشبسها را بپذیرند — با اسرائیل که به درستی خود را در جنگی موجودیتی با ایران و نیروهای نیابتی آن میبیند، کار نمیکند.”
این را جیمز جفری، یکی از دیپلماتهای ارشد سابق آمریکا در منطقه، می گوید.
او افزود: “ایالات متحده با اکراه از اسرائیل علیه حزبالله و اکنون ایران حمایت میکند، در حالی که همچنان امیدوار است بتواند منطقه را آرام کند، بهویژه با نزدیک شدن به انتخابات.”
به گفته منابع مطلع، در بریتانیا، نخستوزیر کییر استارمر به صورت خصوصی از نتانیاهو خشمگین است، از کمپین اسرائیل در غزه وحشتزده شده و خواهان آتشبس در آنجا و لبنان است.
مقامات بریتانیایی نگران خطرات افزایش تنشها هستند، اما همچنین مشتاقند تا با روابط فزاینده بین ایران، روسیه و چین مقابله کنند — از جمله احتمال کمک مسکو به برنامه هستهای تهران.
این همه بریتانیا را در موقعیت دشواری قرار میدهد که از موقعیت استراتژیک کلی اسرائیل حمایت میکند، اما با روشهای آن مخالف است و توانایی محدودی برای تأثیرگذاری یا ارائه راهحلهای بهتر دارد. این همچنین خلاصهای از معضل پیش روی ایالات متحده نیز است.
مارک مونتگومری، دریادار بازنشسته نیروی دریایی آمریکا که اکنون در پالدین کپیتال گروپ در واشنگتن فعالیت میکند می گوید “آیا فکر میکنیم که از نداشتن اهرمهایی که میخواستیم ناامید شدهایم؟ بله”
وی افزود “اما میدانید، این مشکل وقتی است که آنها مورد حمله قرار میگیرند، آنها هستند که تصمیم میگیرند.”
به گفته منابع، برخی از متحدان در گروه هفت نگران هستند که تنشهای فزاینده و احتمال انتقام اسرائیل از ایران میتواند باعث افزایش بیشتر قیمت نفت شود.
در حالی که در بیخبری نگه داشتن ایالات متحده در مورد برنامه ترور نصرالله ممکن است باعث شود آمریکا در این مسئله ناکارآمد باشد، اما این امر به واشنگتن اجازه میدهد تا در انکار مسئولیت در مورد ترور مورد نظر موقعیت بهتری داشته باشد که ممکن است در مدیریت روابطش با سایر کشورهای منطقه مفید باشد.
با این حال، برخی از مقامات غربی انگیزههای نتانیاهو را کمتر استراتژیک و بیشتر بر پایه خریدن زمان میدانند، زیرا ائتلاف شکننده او، که برای باقی ماندن در قدرت به احزاب راست افراطی متکی است، در وضعیت ناپایداری قرار دارد.
ریسکها همچنان افزایش مییابند، زیرا نتانیاهو فشار خود را علیه ایران ادامه میدهد. بزرگترین خطر میتواند حمله به تأسیسات هستهای ایران باشد، مأموریتی که برخی تحلیلگران استدلال میکنند حتی برای ارتش قدرتمند اسرائیل نیز بیش از حد دشوار خواهد بود.
بر اساس تحلیلهای اطلاعاتی، جمهوری اسلامی تنها چند روز با توانایی تولید اورانیوم مورد نیاز برای سلاح اتمی فاصله دارد، البته، قرار دادن آن در قالبی که بتوان آن را با موشک شلیک کرد، چند ماه طول خواهد کشید.
در مورد بایدن، او اکنون چاره چندانی ندارد جز اینکه سعی کند از باقیمانده نفوذش بر نتانیاهو استفاده کند.
یک دیپلمات ارشد غربی پیشنهاد داد که برخی از متحدان، درمورد احتمال اجرای “استراتژی سامسون” فکر میکنند.
براساس این سناریو، پیروزی کامالا هریس اجازه میدهد بایدن که دیگر در پایان دوره اش قرار دارد، با متوقف کردن تأمین تسلیحات، اسرائیل را وادار به آتشبس کند.
اما با توجه به اینکه نظرسنجیها نشان میدهند رقابت هریس و ترامپ نزدیک است، این احتمال در حال حاضر دور از ذهن به نظر میرسد. این وضعیت کاخ سفید را وادار میکند که همچنان به تلاشهای ظاهراً بیهودهاش برای متعادل کردن کمپینهای نظامی گسترده اسرائیل ادامه دهد.
نظر شما