«ضرورت تغییر در برنامه درس ملی» عنوان یادداشت روزنامه اعتماد به قلم محمد ملاکی است که در آن آمده؛ برنامه درس ملی در هر کشوری باید به گونهای طراحی شود که نیازهای آموزشی و تربیتی دانشآموزان را به بهترین شکل ممکن برآورده کند. در ایران نیز برنامه درس ملی با هدف بهبود کیفیت آموزش و تربیت نسلهای آینده تدوین شده است. با این حال، مانند هر برنامهای، ممکن است ناکارآمدیهایی در اجرای آن وجود داشته باشد. دلایل ناکارآمدی برنامه درس ملی در ایران میتواند چندین جنبه مختلف داشته باشد:
1- عدم تطابق با نیازهای جامعه
2- مشکلات ساختاری و مدیریتی
3- کمبود منابع و امکانات
4- مشکلات مربوط به معلمان و کادر آموزشی
5- ارزیابی و نظارت ناکافی
6- عدم توجه به مهارتهای زندگی و مهارتهای
قرن ۲۱
7- فشارهای اجتماعی و سیاسی
8- مقاومت در برابر تغییر
مقاومت فرهنگی و اجتماعی: برخی افراد و نهادها ممکن است در برابر تغییرات و نوآوریهای آموزشی مقاومت کنند.همچنین مقاومت در سیستم آموزشی: برخی از مدیران و معلمان ممکن است به دلیل عادت به روشهای قدیمی، در برابر اجرای برنامههای جدید مقاومت کنند. به نظر نویسنده آموزش و پرورش ایران مدرن است ولی دارای کج قوارگیهایی است که با بازآفرینی مدرسه، یعنی ایجاد تغییرات بنیادی در ساختار و روشها می تواند به بهبود کیفیت آموزش و پرورش کمک کند. در دو دهه گذشته اقدامات کمنظیری در بازآرایی مدارس صورت گرفته ازجمله: ایجاد تغییرات در ساختار فیزیکی و محیط آموزشی توسط بنیاد فرهنگی دکتر مصلینژاد که الگوی مدرن و مناسبی بود برای ایجاد مدرسه زندگی، اما این الگو از سوی آموزش و پرورش در جامعه نهادینه نشد . پارادایم دوم بکارگیری تجهیزات و فناوریهای نوین در مدارس بود از جمله ایجاد کلاسهای هوشمند، تجهیز کلاسها به تختههای هوشمند، تبلتها، و نرمافزارهای آموزشی که امکان تعامل بیشتر و دسترسی به منابع آموزشی متنوع را فراهم میکنند.
که متاسفانه هم اکنون میلیاردها دلار در سقف و دیوارهای مدارس خاک میخورند و بلااستفاده هستند.
از دیگر کج قوارگی های نظام آموزشی می توان به:
1. عدم فضاهای تخصصی و کارگاهها در مدارس
2.عدم فضاهای سبز و محیطهای طبیعی در مدارس
3. عدم فضاهای اجتماعی و تفریحی
4. عدم فضاهای ورزشی و بهداشتی
5. عدم فضاهای چند رسانهای و هنر
خصوصا در مدارس غیرانتفاعی اشاره کرد که ضرورت تغییر در برنامه درس ملی را قوت می بخشد چرا که نظام آموزشی به 5 دلیل ذیل محکوم به ایجاد تغییرات بنیادی در ساختار و روشهاست.
1- تحولات علمی و فناوری:
2- نیازهای بازار کار:
3- تغییرات اجتماعی و فرهنگی
4- پژوهشهای آموزشی
5- رقابت جهانی
توسعه پایدار و مسوولیت اجتماعی دو مفهوم کلیدی هستند که در برنامههای درسی مدرن باید به آنها توجه ویژهای شود. این مفاهیم به دانشآموزان کمک میکنند تا به شهروندانی آگاه و مسئول تبدیل شوند که میتوانند در بهبود جامعه و حفظ محیط زیست نقش مؤثری ایفا کنند. در ادامه به توضیح هر یک از این مفاهیم و اهمیت آنها پرداخته میشود:
باری، همانطور که در یادداشتهای قبل بدان اشاره شد توسعه یافتگی در جزییات است و برای رسیدن به توسعه پایدار و مسوولیت اجتماعی در برنامه درسی در ابعاد سهگانه اقتصادی : بهبود کیفیت زندگی وافزایش رفاه اقتصادی، بعد اجتماعی: تضمین عدالت اجتماعی، کاهش نابرابریها و بهبود شرایط زندگی برای همه افراد جامعه و در بعد زیستمحیطی: حفظ و مدیریت منابع طبیعی و کاهش اثرات منفی بر محیط زیست میتوان نیازهای حال حاضر را بدون به خطر انداختن توانایی نسلهای آینده برای برآورده کردن نیازهای خود تامین کرد. تربیت شهروندان مسوول، توسعه مهارتهای زندگی ، تشویق به نوآوری و کارآفرینی اجتماعی و پاسخ به نیازهای جهانی مانند تغییرات اقلیمی، نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی، آموزش مفاهیم توسعه پایدار و مسوولیت اجتماعی به دانشآموزان کمک میکند تا به شهروندان جهانی تبدیل شوند که نه تنها از نظر علمی و فنی توانمند هستند، بلکه از نظر اجتماعی و زیستمحیطی نیز آگاه و مسوولیتپذیرند. این اقدام نه تنها به بهبود کیفیت آموزش کمک میکند، بلکه به توسعه پایدار جامعه و حفاظت از محیط زیست نیز یاری میرساند.