«متی نصرالله؟! جنگ روانی را نبازیم!» عنوان یادداشت سید عطاءالله مهاجرانی برای روزنامه اعتماد است که در آن آمده: با شهادت سیدحسن نصرالله و دیگر رهبران مجاهد حزبالله لبنان رسانههای اسراییلی و نیز همپیمانان و کارپردازان صهیونیست مانند جراد کوشنر، داماد ترامپ وانمود میکنند که دیگر حزبالله تمام شده است. این مضمون توسط دولتها و رسانهها و افراد فعال در فضای مجازی کشورهای عربی منطقه که وجهه عبری آنها قویتر و پررنگتر است، دامن زده میشود. نتانیاهو از این کشورها به عنوان «محور صلح و نیکاندیشی» در نطقش در سازمان ملل یاد کرد.
میخواهند چند هدف را با یک تیر بزنند. نخست بگویند که حزبالله تمام شده است. دوم این ایده را ترویج بدهند که ایران حزبالله را فروخت. پس از ترور سردار شهید قاسم سلمانی، ترامپ گفت: «مردم ایران و دولت ایران موافق ترور سلیمانی بودهاند.» مردم ایران را که جهان در تشییع قاسم سلیمانی در سراسر ایران حضور دهها میلیونیشان را دیدند. دولت ایران هم با عملیات عینالاسد موضع خود را برای ترامپ تروریست اعلام کرد. اکنون نیز همین مضامین در شبکههای مختلف عربی و فارسی که ریشه صهیونیستی دارند، ترویج میشود.
از امریکا و اسراییل و همپیمانان منطقهای آنان همین انتظار میرود. اما با جریانی در داخل کشور روبهرو هستیم که خواسته یا ناخواسته در همین میدان بازی میکند. روحیه نومیدی را ترویج میکند. دولت پزشکیان را متهم میکند. جلوی ساختمان شورای عالی امنیت ملی تظاهرات برپا میکند. خواستار استعفای پزشکیان میشود. ظاهرا هم وجهه انقلابی دلسوزانه به خود گرفته است. بدیهی است بخش قابل توجهی از این جماعت فریب خورده و سادهلوحند. اما آنهایی که پشت تظاهرات ایستادهاند. شعارها را طراحی میکنند؛ بعید به نظر میرسد که سادهلوح باشند. بعید به نظر میرسد که ندانند مسوولیت فرماندهی کل قوا و تصمیمهایی از قبیل حمله به عین الاسد یا وعد صادق در حوزه اختیارات و مسوولیت رهبری است و نه ریاستجمهوری!
گویی به روایت اینان اگر سعید جلیلی رییسجمهور شده بود، دستور حمله میداد. مثل همان جماعتی که به سفارت عربستان در تهران و کنسولگری عربستان در مشهد حمله کردند. اینان پیاده نظام و برخی از آنان افسران جنگ روانی علیه نظام جمهوری اسلامی با نقاب سوپرانقلابی آتش به اختیار هستند.
و اما سازمان رزمی حزبالله برقرار است. وقتی فرماندهی شهید میشود به سرعت جانشین او به جایش قرار میگیرد و هر جانشینی نیز جانشینی دارد. بعد از شهادت سیدعباس موسوی در سال ۱۳۷۱ (۱۹۹۲) اسراییل اعلام کرد که حزبالله تمام شد. دیدیم نه تنها تمام نشد بلکه حزبالله با رهبری سیدحسن نصرالله و شورای مرکزی حزبالله سازمان رزمی و سیاسی و اجتماعیاش چند برابر شد. اسراییل نزدیک به یک سال است حریف حماس نشده است. چگونه ظرف یک هفته حریف حزبالله شد؟! به روایت سیاوش کسرایی:
هر شب ستارهای به زمین میکشند و باز
این آسمان غمزده غرق ستارههاست
خواهیم دید که حزبالله از این پیچ تند و تلخ سربلند و نیرومند خواهد گذشت. برخلاف برخی که ضربه اسراییل را «مهلک» وصف کردهاند و همانها یحیی سنوار، رهبر حماس را جاسوس اسراییل معرفی کردهاند. نه ضربه مهلک بوده است و نه مجاهد سربلند و هوشمندی مثل یحیی سنوار رهبر حماس جاسوس اسراییل است. چرا همان کسی که چنین میگوید آگاهانه یا نا آگاهانه مزدور اسراییل نباشد؟
نظر شما