شناسهٔ خبر: 68939671 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: مهر | لینک خبر

توسط انتشارات شهید کاظمی؛

روایت زندگی شهید مرتضی عبداللهی به چاپ هشتم رسید

فاطمه میرزا جعفری

کتاب «هوا تو دارم» شامل روایت زندگی شهید مرتضی عبداللهی نوشته محمد رسول ملاحسنی توسط انتشارات شهید کاظمی به چاپ هشتم رسید.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «هوا تو دارم» نوشته محمد رسول ملاحسنی به تازگی توسط انتشارات شهید کاظمی به چاپ هشتم رسیده است. این کتاب دربرگیرنده روایت زندگی شهید مدافع حرم مهندس مرتضی عبداللهی است و مقام معظم رهبری بر آن تقریظی نوشته اند.

شهید مرتضی عبداللهی متولد نهم اسفندماه ۱۳۶۶ و دانش آموخته رشته مهندسی عمران در مقطع کارشناسی بوده است. وی در ۲۳ آبان ۱۳۹۶ در منطقه بوکمال واقع در کشور سوریه به شهادت رسید.

نویسنده در این کتاب در دل روایت زندگی شهید عبدالهی، به بیش از هفتاد نکته اخلاقی و تربیتی اشاره کرده است. آئین رونمایی از تقریظ رهبر معظم انقلاب در آبان ماه و در قالب مراسم پاسداشت ادبیات و مقاومت برگزار خواهد شد.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:

با عضویت مرتضی در نیروی قدس سپاه، رفت و آمدهایش ساعت مشخصی پیدا کرد. شش صبح بیدار می‌شد و از خانه بیرون می‌زد تا پنج شش غروب. بهترین روز هفته برای من دوشنبه‌ها بود که مرتضی معمولاً برای ناهار به خانه می‌آمد. خانه ما چون طبقه اول بود، صدای ریموت در پارکینگ را می‌شنیدم. حوالی ساعت سه تا صدای در پارکینگ به گوشم می‌خورد، می‌رفتم لب پنجره. مرتضی روی فرمان ماشین خم می‌شد، برای من که پشت پنجره بودم دست تکان می‌داد و بعد وارد پارکینگ می‌شد.

برای اینکه از روال زندگی و کارم عقب نمانم، معمولاً از شب قبل خورشت را بار می‌گذاشتم. صبح هم که بلند می‌شدم برنج را می‌گذاشتم سر اجاق، آب برنچ که تمام می‌شد زیرش را خاموش می‌کردم و می‌رفتم مدرسه. ساعت دو که برمی گشتم، با همان چادر می‌رفتم داخل آشپزخانه. زیر برنج را روشن می‌کردم تا دم بکشد. تا لباسم را عوض کنم و سالاد را درست کنم، برنج هم دم می‌کشید. از وقتی حدیثی خوانده بودم با این مضمون که نمک زندگی تان را هم از ائمه بخواهیم، همیشه سعی می‌کردم نمک‌های متبرکی حرم امام رضا را که به دستم می‌رسید خرد خرد با نمک‌های خودمان قاتی کنم تا همیشه در خانه غذای تبرکی داشته باشیم.

مرتضی هم که بالاخره به آرزوی چندین ساله اش رسیده بود، در دوره‌های مختلف شرکت می‌کرد. از کلاس زبان عربی گرفته تا تیراندازی که کارش فوق العاده بود و مربی اش گفته بود تو آن قدر دقیق شلیک می‌کنی که می‌توانی با تیراندزای روی سیبل هر طرحی که بخواهی نقاشی کنی!

اوایل که مأموریت‌ها و نبودن‌های مرتضی زیاد شده بود، خیلی بهانه می‌گرفتم. به هر چیزی که باعث می‌شد احساس کنم حتی برای چند روز مرتضی را از من جدا می‌کند، حس خوبی نداشتم؛ به خصوص سوریه که ورد زبان مرتضی بود؛ هر بار صحبتش می‌شد، واقعاً جان می‌دادم.

در بخش‌های مختلف این کتاب رمزینه هایی قرار داده شده که مطالبی را مربوط به شهید عبداللهی به مخاطب ارائه می‌دهد. همچنین در پایان کتاب آلبوم تصاویر شهید عبداللهی قرار داده شده است.

چاپ هشتم این کتاب با ۳۰۴ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۱۵۰ هزار تومان عرضه شده است.

نظر شما