شناسهٔ خبر: 68918927 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه اطلاعات | لینک خبر

اگر جلیلی رئیس‌جمهور می‌شد، اسرائیل جرأت حمله نداشت؟!

در ایران هرگاه پای دشمن کشور پیش می‌آید عده‌ای به دنبال آن هستند که به رقبای خود حمله کنند. جامعه ما با چنین افرادی برای تخریب خودش بی‌نیاز از دشمن است.

صاحب‌خبر -

روزنامه هم‌میهن نوشت: همیشه می‌گفتند که برخی حکومت‌ها برای حفظ انسجام داخلی می‌کوشند که یک دشمن خارجی بتراشند؛ بلکه در ذیل توجه به آن دشمن اتحاد و انسجام داخلی خود را تقویت کنند. این واقعیت معمولا در جنگ‌ها و تنش‌های خارجی ایجاد و دیده می‌شود. نمونه آن، همین اسرائیل و نتانیاهو است که در آستانه سقوط بود ولی جنگ غزه موجب شد که فعلا او را از سریر قدرت برکنار نکنند.

ولی ظاهرا در ایران عکس این قاعده برقرار است و هرگاه پای دشمن کشور پیش می‌آید، عده‌ای حاضر می‌شوند که آن را فراموش کنند و بهانه‌ای برای حمله به رقبای خود قرار دهند. گویی، ادامه آتش تهیه دشمن هستند.‌

چند روز پیش از یکی از آنان پرسیده شد که تو که این‌همه علاقه‌مند به رفتن جنگ با اسرائیل در غزه بودی، حالا چرا به لبنان نمی‌روی، به‌جای عذرخواهی گفت: «عناصر مزدور و نفوذی آمریکا و اسرائیل به اسم اعتدال و اصلاحات در داخل کشور درحال توطئه هستند؛ نباید میدان را برایشان خالی کرد.» درحالی‌که وی پیش از این نوشته بود: ‌«از مسئولین کشورم درخواست و به آنها اعلام می‌کنم، در این مقطع سرنوشت‌ساز برای کمک به رزمندگان مقاومت و پایان دادن به حیات نامبارک رژیم صهیونیستی، ‎آماده اعزام به غزه هستم.»

اصلا هم فکر نکرد که دلیل به لبنان نرفتن اگر درست باشد قبلا هم بوده و تازه ایجاد نشده است، پس چرا آن زمان اعلام آمادگی کردند و حالا استنکاف می‌کنند؟ برای توجیه رفتار نادرست خود حاضر هستند بدترین تهمت‌ها را به دیگران بزنند. یا آن دیگری که نماینده مجلس است نیز گفته: «اگر جلیلی رئیس‌جمهور بود، اسرائیل جرأت این اقدامات را نداشت»؛ یک لحظه هم فکر نکرده که این نوعی تعریض به مقامات دیگر است که گویی بودن و نبودن‌شان تاثیری در این رفتارها ندارد. مهم‌تر این‌که یکی هم ممکن است در تقابل با این برداشت بگوید که اسرائیل در صورت رئیس‌جمهور بودن جلیلی، حمله نمی‌کرد چون با او تعارض منافع ندارند که بخواهند به منافع ایران ضربه بزنند.

سومی هم که طرفدار دولت رئیسی است، بی‌توجه به سابقه امر و در صداوسیمای کشور گفته است که «دروغ آمریکایی‌ها را باور کردیم و آن‌ها «یازده ماه» است با همین شیوه در حال تداوم جنگ هستند!» و ‌لحظه‌ای دقت نمی‌کند که ۹ ماه این مدت را دولت مورد علاقه ایشان در رأس کار بود و اسرائیلی‌ها هم از این نوع اقدامات کم انجام ندادند.

ماجرا فقط در سطح فعالان شناخته‌شده جناح تندرو نیست؛ بلکه در سطوح پایین‌تر و توییتر و فضای مجازی کار به ناسزاگویی رسیده است. به قول سعدی علیه‌الرحمه «اگر ز باغ رعیت ملک خورد سیبی/ برآورند غلامان او درخت از بیخ»؛ هنگامی که نماینده مجلس و تحلیلگر رسمی تندروها چنین بگویند، از اقدامات پیاده‌نظام آنان چه انتظاری می‌توان داشت؟

این گفتارها و رفتارها نشان می‌دهد که این جماعت نسبت به مسئله خارجی هیچ اهمیت و حتی حساسیتی ندارد. آنان دنبال کسب قدرت داخلی هستند؛ قدرتی که مردم حاضر به تفویض آن به این جماعت نیستند چون آنان را شناخته‌اند. از سوی دیگر، تصور آنان از پزشکیان و نحوه واکنش او قدری اشتباه است. او در شعار وفاق صادق و پای کار است. ولی معلوم نیست اگر به‌جایی برسد که رفتار آنان را مانع شکل‌گیری وفاق بداند، چه خواهد گفت!

واقعیت این است که جامعه‌ای که چنین افرادی با چنین نگاهی در آن باشند، بی‌نیاز از دشمن است.

روزنامه هم‌میهن نوشت: همیشه می‌گفتند که برخی حکومت‌ها برای حفظ انسجام داخلی می‌کوشند که یک دشمن خارجی بتراشند؛ بلکه در ذیل توجه به آن دشمن اتحاد و انسجام داخلی خود را تقویت کنند. این واقعیت معمولا در جنگ‌ها و تنش‌های خارجی ایجاد و دیده می‌شود. نمونه آن، همین اسرائیل و نتانیاهو است که در آستانه سقوط بود ولی جنگ غزه موجب شد که فعلا او را از سریر قدرت برکنار نکنند.

ولی ظاهرا در ایران عکس این قاعده برقرار است و هرگاه پای دشمن کشور پیش می‌آید، عده‌ای حاضر می‌شوند که آن را فراموش کنند و بهانه‌ای برای حمله به رقبای خود قرار دهند. گویی، ادامه آتش تهیه دشمن هستند.‌

چند روز پیش از یکی از آنان پرسیده شد که تو که این‌همه علاقه‌مند به رفتن جنگ با اسرائیل در غزه بودی، حالا چرا به لبنان نمی‌روی، به‌جای عذرخواهی گفت: «عناصر مزدور و نفوذی آمریکا و اسرائیل به اسم اعتدال و اصلاحات در داخل کشور درحال توطئه هستند؛ نباید میدان را برایشان خالی کرد.» درحالی‌که وی پیش از این نوشته بود: ‌«از مسئولین کشورم درخواست و به آنها اعلام می‌کنم، در این مقطع سرنوشت‌ساز برای کمک به رزمندگان مقاومت و پایان دادن به حیات نامبارک رژیم صهیونیستی، ‎آماده اعزام به غزه هستم.»

اصلا هم فکر نکرد که دلیل به لبنان نرفتن اگر درست باشد قبلا هم بوده و تازه ایجاد نشده است، پس چرا آن زمان اعلام آمادگی کردند و حالا استنکاف می‌کنند؟ برای توجیه رفتار نادرست خود حاضر هستند بدترین تهمت‌ها را به دیگران بزنند. یا آن دیگری که نماینده مجلس است نیز گفته: «اگر جلیلی رئیس‌جمهور بود، اسرائیل جرأت این اقدامات را نداشت»؛ یک لحظه هم فکر نکرده که این نوعی تعریض به مقامات دیگر است که گویی بودن و نبودن‌شان تاثیری در این رفتارها ندارد. مهم‌تر این‌که یکی هم ممکن است در تقابل با این برداشت بگوید که اسرائیل در صورت رئیس‌جمهور بودن جلیلی، حمله نمی‌کرد چون با او تعارض منافع ندارند که بخواهند به منافع ایران ضربه بزنند.

سومی هم که طرفدار دولت رئیسی است، بی‌توجه به سابقه امر و در صداوسیمای کشور گفته است که «دروغ آمریکایی‌ها را باور کردیم و آن‌ها «یازده ماه» است با همین شیوه در حال تداوم جنگ هستند!» و ‌لحظه‌ای دقت نمی‌کند که ۹ ماه این مدت را دولت مورد علاقه ایشان در رأس کار بود و اسرائیلی‌ها هم از این نوع اقدامات کم انجام ندادند.

ماجرا فقط در سطح فعالان شناخته‌شده جناح تندرو نیست؛ بلکه در سطوح پایین‌تر و توییتر و فضای مجازی کار به ناسزاگویی رسیده است. به قول سعدی علیه‌الرحمه «اگر ز باغ رعیت ملک خورد سیبی/ برآورند غلامان او درخت از بیخ»؛ هنگامی که نماینده مجلس و تحلیلگر رسمی تندروها چنین بگویند، از اقدامات پیاده‌نظام آنان چه انتظاری می‌توان داشت؟

این گفتارها و رفتارها نشان می‌دهد که این جماعت نسبت به مسئله خارجی هیچ اهمیت و حتی حساسیتی ندارد. آنان دنبال کسب قدرت داخلی هستند؛ قدرتی که مردم حاضر به تفویض آن به این جماعت نیستند چون آنان را شناخته‌اند. از سوی دیگر، تصور آنان از پزشکیان و نحوه واکنش او قدری اشتباه است. او در شعار وفاق صادق و پای کار است. ولی معلوم نیست اگر به‌جایی برسد که رفتار آنان را مانع شکل‌گیری وفاق بداند، چه خواهد گفت!

واقعیت این است که جامعه‌ای که چنین افرادی با چنین نگاهی در آن باشند، بی‌نیاز از دشمن است.

نظر شما