شناسهٔ خبر: 68903444 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: جهان نیوز | لینک خبر

معمای سقوط این هواپیما که هرگز حل نشد!

در آن هواپیما، سرلشکر ولی‌ الله فلاحی، جانشین رئیس ستاد مشترک ارتش، سرتیپ موسی نامجو، نماینده امام در شورای عالی دفاع و فرمانده دانشکده افسری، سرتیپ جواد فکوری، فرمانده نیروی هوائی و مشاور در ستاد مشترک ارتش، یوسف کلاهدوز، قائم‌مقام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و محمدعلی جهان‌آرا، فرمانده سپاه خرمشهر حضور داشتند. آنها به تهران می‌رفتند تا گزارش عملیات ثامن‌الائمه و شکست حصر آبادان را خدمت حضرت امام ارائه نمایند.

صاحب‌خبر -
به گزارش جهان نیوز به نقل از کیهان، «بسمه‌تعالی- هموطنان عزیز و شهیدپرور ایران‌، یک فروند هواپیمای سی-۱۳۰ ارتش جمهوری اسلامی ایران که حامل شهدا و مجروحین جنگ بوده‌‌، در روز گذشته از اهواز عازم تهران بود در ساعت ۱۹ شب گذشته دچار سانحه شده و در منطقه میدان تیر کهریزک سقوط می‌نماید. در این حادثه تعدادی از سرنشینان هواپیما نیز شهید و تعدادی مجروح و مصدوم می‌شوند، موضوع تحت بررسی و تحقیق می‌باشد که پس از تکمیل نتیجه به آگاهی هموطنان عزیز خواهد رسید.»
 
این اطلاعیه‌ای بود که 8 مهرماه 1360 از سوی ستاد مشترک نیروهای مسلح صادر شد. اما مطبوعات در همان روز توضیح بیشتری دادند:
 
«... ساعت ۷:۱۵ دیشب یک هواپیمای باری به علت نامعلومی در منطقه میدان تیر کهریزک سقوط کرد. شاهدان عینی گفته‌اند بعد از شنیدن صدایی مهیب در نزدیکی کهریزک، روبه روی میدان تیر متوجه آتش‌سوزی وسیعی شدیم. بلافاصله برای آگاهی از چگونگی آن به محل رفتیم و مشاهده کردیم یک هواپیما در حال سوختن است و عده‌ای نالان خودشان را از هواپیما به بیرون می‌اندازند.

بلافاصله با کمک عده‌ای از اهالی منطقه برای کمک به مجروحین بسیج شدیم و عده‌ای را که قدرت و توانایی داشتند و سالم بودند از داخل هواپیما بیرون آوردیم. پس از مدتی ۳ هلی‌کوپتر متعلق به ارتش و نیروی هوائی برای کمک و اعزام مجروحین به محل آمدند و در همین موقع ماموران آتش‌نشانی و اورژانس و پاسداران به منطقه آمدند و با کمک برادران ارتش و سپاه مجروحان را با هلی‌کوپتر به بیمارستان‌ها انتقال دادند. شاهدان عینی گفتند پس از سقوط، هواپیما به مدت چند ساعت می‌سوخت که با کمک ماموران و نیروهای مردمی آتش خاموش گردید در حالی که از هواپیما جز آهن‌پاره چیز دیگری نمانده بود....»
 
فرماندهان جنگ در راه دیدار امام
در آن هواپیما، سرلشکر ولی‌ الله فلاحی، جانشین رئیس ستاد مشترک ارتش، سرتیپ موسی نامجو، نماینده امام در شورای عالی دفاع و فرمانده دانشکده افسری، سرتیپ جواد فکوری، فرمانده نیروی هوائی و مشاور در ستاد مشترک ارتش، یوسف کلاهدوز، قائم‌مقام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و محمدعلی جهان‌آرا، فرمانده سپاه خرمشهر حضور داشتند. آنها به تهران می‌رفتند تا گزارش عملیات ثامن‌الائمه و شکست حصر آبادان را خدمت حضرت امام ارائه نمایند.
 
تنها 3 روز از عملیات موفق ثامن‌الائمه (عملیات شکست حصر آبادان) می‌گذشت. عملیاتی که پس از شکست‌ها و عقب‌نشینی‌های متعدد رزمندگان ایرانی و پس از عزل بنی‌صدر و فتنه منافقین، نخستین عملیات گسترده‌ای بود که چشم‌انداز امیدوار‌کننده‌ای برای فتوحات بعدی ترسیم نمود. 
 
هواپیمای فوق که حامل پیکر32 شهید و27 مجروح عملیات بود، ساعت 19:15 دقیقه 7 مهرماه 1360 بدون کوچک‌ترین نقصی و با وضعیت معمول، از روی باند فرودگاه اهواز به پرواز درآمد. ولی متاسفانه حدود ساعت ۸ شب، وقتی هواپیما به نزدیک کوه‌های حسن‌آباد قم رسید، به طور بسیار مشکوکی هر 4 موتور، همزمان از کار افتاده و خاموش شدند. سیستم برق هواپیما به طور کامل قطع گردید و تاریکی همه جا را فرا گرفت، تنها چراغ‌های حرم حضرت عبدالعظیم دیده می‌شدند. بر اثر قطع برق سیستم هیدرولیک هدایت هم از کار افتاد.
 
ماهنامه صنایع هوائی در شماره ۱۷۶ خود طی گزارشی که درباره سقوط سی-۱۳۰ به همراه این گفت‌وگو منتشر کرد، نوشت: «... (شهید) فکوری ابتدا به کابین خلبان آمد و با چراغ قوه سعی کرد که مشکل را برطرف کند و بعد برای باز کردن دستی چرخ‌ها رفت. چنین احساس می‌شد که (شهید) فکوری فهمیده مشکل فرا‌تر از قطع برق است....»
 
هواپیما در منطقه کهریزک به زمین رسید و با ضربه شدید به آن برخورد کرد، کمی روی زمین خاکی پیش رفت. تخته سنگی سینه هواپیما را شکافت و دو تکه‌اش کرد. بال‌ها شکست، سوخت هواپیما بیرون ریخته و منفجر شد. شعله انفجار به آسمان رفت. فرماندهان، مجروح‌ها، خدمه‌ و پیکر شهداء همه سوختند.
 
نقص فنی یا خرابکاری و ترور؟
شهادت فرماندهان عالی رتبه ارتش و سپاه پاسداران که حضورشان می‌توانست به طور قطعی در سرنوشت جنگ حتی در همان مقطع تاثیر بسزایی داشته باشد (از جمله تسریع در آزادی خرمشهر و یکسره نمودن جنگ)، آن هم پس از یک تابستان فاجعه بار از ترور مقامات ارشد نظام مانند رئیس‌دیوان عالی کشور و دادستان انقلاب و رئیس‌جمهوری و نخست‌وزیر و جمعی از وزرای دولت و نمایندگان مجلس و امامان جمعه و... که اغلب براثر نفوذ عوامل گروهک تروریستی مجاهدین خلق صورت گرفته بود، همه و همه باعث شد نخستین فرض درباره سقوط هواپیمای سی-130 حامل فرماندهان رده بالای ارتش و سپاه، مسئله نفوذ و خرابکاری باشد تا پازل از دور خارج کردن سران نظام جمهوری اسلامی با ترور فرماندهان نظامی کامل گردد.
 
تحقیقات آغاز شد و این که از جمله معدود بازماندگان و نجات یافتگان آن پرواز، خلبان و کمک خلبان هواپیمای یاد شده بودند، کمک بسیاری می‌توانست به تکمیل پرونده تحقیقات باشد.
 
خلبان هوشنگ شهبازی که در آن زمان در کمیته بررسی سوانح هوائی حضور داشت، درباره سقوط هواپیمای سی-130 فرماندهان اظهار داشت:
 
«...اینکه ۴ موتور یک هواپیمای سی-۱۳۰ همزمان از کار بیفتد عملا امکان‌پذیر نیست. این هواپیما شاهکار صنعت هوائی است و ما به شوخی می‌گفتیم این هواپیما آن‌قدر خوب و امن است که کسی از قصد هم نمی‌تواند آن را ساقط کند و زمین بزند. عملا امکان‌پذیر نیست که ۴ موتور هواپیمایی با این مشخصات که مستقل از هم کار می‌کنند، خاموش و یا Flame out شود. ممکن است یک موتور از کار بیفتد، بعد از چند دقیقه موتور دیگر و سپس موتورهای دیگر از کار بیفتند؛ اما همزمان در یک لحظه عادی نیست. من در همان ایام در ستاد بررسی سوانح هوائی کشور بودم و این سقوط برایمان جای سؤال داشت..»
 
 بنزین‌گیری بیش از مقدار مورد نیاز
آنچه از تحقیقات اولیه نتیجه گرفته شد، این بود که انفجار هواپیما پس از فرود اضطراری و سوختن آن با انبوه بنزینی که در مخازن آن باقی بود، باعث شد تعداد بیشتری از مسافران شهید شوند. شاید اگر هواپیما بر اثر بنزین زیاد شعله‌ور نمی‌شد، بسیاری می‌توانستند از آن حادثه جان سالم به در ببرند. اما نکته مهم این بود که به طور سؤال برانگیزی این هواپیما بیش از مقدار مورد نیاز، بنزین‌گیری کرده بود!
 
خلبان هواپیما علی صولتی درباره چگونگی حادثه گفته است:
«... در حال انجام کارهای فرود بودیم که صدای انفجار مهیبی، مانند جرقه‌های‌ ولتاژ، از سمت راست هواپیما همه ما را شوکه کرد. همزمان با آن انفجار، برق هواپیما، سیستم موتور و همه متعلقات آن از کار افتاد. در این شرایط تنها چیزی که به همکارانم اعلام کردم این بود که کمربندها را قفل کنند؛ سپس شروع کردم به کنترل هواپیما... موتورها را عقب جلو کردیم، دیدم جواب نمی‌دهد، ری‌استارت کردیم جواب نمی‌داد. هواپیما با شیرجه با دماغ پایین می‌آمد.... (چون هیدرولیکی وجود نداشت) شروع کردم به کشیدن فرمان‌های هواپیما با زور، تا از فرود ناگهانی هواپیما جلوگیری شود. هدفم این بود که بتوانم سرعت اولیه را نگه دارم و با طی کردن این فاصله زمانی به فرودگاه برسم.

در ظلمات بسیار بدی بودیم و جایی دیده نمی‌شد. در این اثنا که داشتیم فعالیت می‌کردیم، شهید فکوری آمد پشت سر من و گفت «چی شده؟» گفتم «نه برق داریم، نه هیدرولیک داریم. این هواپیما احتمال سانحه‌اش صددرصد است.» ایشان که خودش خلبان بود و می‌دانست عوض شدن صدای موتور به چه معناست، چراغ‌ قوه را از من گرفت و چند بار دسته‌ موتورها را عقب و جلو کرد. احساس کرد که دیگر کاری از پیش نمی‌رود...

تلاشم بر این بود که هواپیما به سمت پالایشگاه تهران منحرف نشود؛ برای همین حدود ۱۵-۱۳ درجه مسیر هواپیما را به زور عوض کردم... چون باتری روشن بود. ارتفاع را می‌دیدم، چراغ‌ قوه را ‌انداخته بودم روی ارتفاع و سرعت را یک مقدار کم و زیاد می‌کردم که یک مسافتی بیایم و بتوانم بدون چرخ در منطقه‌ای بنشینم.

نه منطقه و نه ارتفاع دیده نمی‌شدند،... لحظات سختی بود. خاطره‌اش برایم خیلی سنگین است. لحظه اصابت درست در ارتفاع ۴۲۲۰ پا بود. اصابت کردیم و من برای یک لحظه‌ متوجه نشدم چه اتفاقی افتاد... یک لحظه به خودم آمدم دیدم از سمت چپ هواپیما آتش بالا می‌آید... گفتم سعی کنید از پنجره سمت راست هواپیما به پایین بپرید. خودم سمت چپ پنجره را باز کردم....حدودا ده متری از هواپیما فاصله نگرفته بودیم که کابین منفجر شد... واقعا خاطره بدی بود، صدای ناله و شیون... هنوز صداها در گوشم است... در این ماجرا ۲۸ نفر را بیرون کشیدیم...»
 
یک ماموریت مشکوک
نتایج کمیته تحقیق سانحه، نتوانسته بود، علت خاصی را برای از کار افتادن 4 موتور هواپیما بیابد. چون بنا به اظهار نظر کارشناسان تقریبا غیر ممکن به نظر می‌رسید. همچنین علت انفجار سمت راست هواپیما که برق آن را قطع کرده بود نیز نامعلوم توصیف شد. بنابراین نظریه‌ای که احتمال دستکاری در برخی سیستم‌های پروازی را می‌داد، قوت گرفت.
 
بعدا علی پهلوان، مسئول گروه پرواز که مسئولیت هواپیما قبل از پرواز برعهده وی بود به خلبان صولتی اعلام کرد که قبل از پرواز دو نفر رده بالا به عنوان متخصص برق از شعبه (بازرسی)، قسمت سمت راست هواپیما (که انفجار در آن اتفاق افتاد) را باز کردند. آنها در مقابل سؤال و اعتراض مسئول گروه پرواز که چرا این جا را باز می‌کنید، گفته بودند «ماموریت داریم این‌جا را بازرسی کنیم که خلبان اسلحه‌ای را پنهان نکرده باشد!»
 
اما به نظر می‌رسد در گروه تحقیقات، به این موضوع توجه نکرده و پرونده تحقیقات همچنان با پرسش‌های بی‌پاسخ متعدد باقی ماند، چنان که در نتیجه نهائی علت سقوط‌، علت سانحه را قطع برق هواپیما، به‌دلیلی نامشخص ذکر کردند. خلبان صولتی در این باره گفته است:
 
«... به هر حال صحبت‌های مختلف پیش آمد و ما به جلسات مختلف رفتیم. مشخص شد که سیستم‌های پروازی این هواپیما و آنچه به برق و هیدرولیک مربوط می‌شود را متخصصین فنی پیگیری کرده بودند. برای بررسی یک سانحه هوائی یک سری از بقایای هواپیما را جمع‌آوری می‌کنند، بقایایی که هر کدام در زمان خاصی باید کارایی خود را داشته باشد. در نهایت تیم بررسی سانحه، قطعی برق و هیدرولیک و غیره را تایید نموده اما علت سانحه را Unknown یعنی نامشخص اعلام کردند!»

نظر شما