شناسهٔ خبر: 68877575 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه اطلاعات | لینک خبر

ایران وارد صحنه نبرد در لبنان می‌شود؟

  ایران با اجتناب از دامی که اسرائیل برایش پهن کرده، بر این باور است که حزب الله قادر است به تنهایی در مقابل حملات اسرائیل ایستادگی کند و با قدرت به حملات آن در حمایت از مردم غزه پاسخ دهد.

صاحب‌خبر -

جمیله کدیور: در حالی که بسیاری چه در داخل و چه در خارج کشور نسبت به چرایی تعلل و تاخیر ایران در واکنش نسبت به ترور اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس و همچنین عدم اقدام در دفاع از حزب الله مقابل عملیات ترکیبی و شدید رژیم تروریست اسرائیل در لبنان اظهار نظر کرده اند و در طی روزهای اخیر این موضوع یکی از مباحث مهم مطرح در رسانه های جریان اصلی غربی و عربی و شبکه های ایرانی خارج کشور بوده، تلاش هایی هم برای پر رنگ کردن برخی اظهار نظرهای حاشیه ای در جریان سفر اخیر رئیس جمهور ی به منظور ایجاد شکاف بین ایران و جبهه مقاومت به خصوص حزب الله به عمل آمده است. به رغم همه این اظهارات، ایران همچنان با صبوری در حال رصد اوضاع و برنامه ریزی در راستای تحقق اهداف و منافع ملی کشور است.

از طرف دیگر، در شرایطی که به دلیل سنگ اندازیهای رژیم اشغالگر وقوع آتش بس غزه در افق محال است و چند دور مذاکرات بی نتیجه ماند، با آغاز حملات هوایی اسرائیل به لبنان از دوممهر (۲۳سپتامبر) بدین سو و مقابله به مثل حزب الله، تلاش هایی از سوی آمریکا و فرانسه، با پشتیبانی اتحادیه اروپا و عربستان سعودی، امارات متحده عربی و قطر، برای توقف جنگ اسرائیل و حزب الله صورت گرفت. بلافاصله پس از انتشار اخبار پیرامون طرح آتش بس فوری ۲۱روزه در سراسر مرز لبنان و اسرائیل، دفتر بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی در بیانیه‌ای به اخبار منتشر شده درباره طرح آتش‌بس واکنش نشان داد و اعلام کرد اخبار مربوط به آتش‌بس (با لبنان) صحت ندارد و افزود: «نخست‌وزیر به ارتش، دستور تداوم جنگ در شمال (مرز لبنان) با تمام قدرت را صادر کرده و جنگ در نوار غزه نیز تا تحقق اهداف آن ادامه خواهد داشت.» نتانیاهو هم شخصا هنگام پیاده شدن از هواپیمای خود در نیویورک با ادبیاتی آشنا و تکراری و مشابه اظهارات یک سال گذشته اش علیه حماس، گفت: «سیاست من، سیاست ما، روشن است: ما با تمام توان به ضربه زدن به حزب الله ادامه می دهیم. ما تا زمانی که به تمام اهداف خود دست یابیم متوقف نخواهیم شد.» یسرائیل کاتز، وزیر امور خارجه هم با تاکید بر اینکه در شمال   «هیچ آتش‌بسی وجود نخواهد داشت» افزود: «ما با تمام قدرت به مبارزه با حزب‌الله ادامه خواهیم داد تا به پیروزی برسیم و ساکنان شمال را به‌طور ایمن به خانه‌هایشان بازگردانیم.» مشابه همین موضع را دو عضو افراطی دیگر کابینه اعلام کردند. بتسالل اسموتریچ، وزیر دارایی در شبکه ایکس نوشت :تنها حزب‌الله از آتش‌بس بهره خواهد برد و تأکید کرد :عملیات نظامی در شمال اسرائیل باید با «نابودی حزب‌الله» به پایان برسد تا «این گروه دیگر نتواند تهدیدی برای شهروندان اسرائیلی باشد.» ایتامار بن گویر، وزیر امنیت داخلی هم تاکید کرد که اعضای حزب «قدرت یهودی» تحت رهبری وی به پیشنهاد برقراری آتش بس موقت با حزب الله لبنان رای مثبت نمی دهند و در صورتی که چنین آتش بسی دائمی شود نیز، از کابینه و ائتلاف حاکم این رژیم استعفا خواهند کرد.

با توجه به مواضع فوق، سیاست اسرائیل همراه با تشدید حملات به لبنان و رد آتش بس بوده است. درحالی که استراتژی اسرائیل «افزایش تنش و ناامنی در منطقه» برای «کاهش تنش و ایجاد امنیت در داخل مرزهای خود» است، به منظور تحقق هدف اعلام شده اخیرش  یعنی برگرداندن دهها هزار شهرک نشین صهیونیست به مناطق مسکونی خود و حفظ امنیت آنها، بر شدت عملیات در لبنان افزود. حزب الله بارها اعلام کردکه صرفا با توقف جنگ در غزه حملات خود را به این مناطق متوقف می کند، ولی ظاهرا اسرائیل از فهم این موضوع بدیهی قاصر است که بدون امنیت برای فلسطینان، امنیت صهیونیست ها غیر ممکن است.  بنای نتانیاهو بر این است تا با خریدن زمان، جنگ را تا انتخابات ریاست جمهوری آمریکا ادامه و در صورت امکان گسترش دهد. به علاوه با ضربه به محور مقاومت برای خود دستاوردی کسب کند تا اعتبار از دست رفته خود را بعد از عملیات ۷اکتبر، قدری بازیابی کند. اسرائیل آتش بس را تنها زمانی می پذیرد که تا آنجا که می تواند به اهدافش برسد و هر آنچه می خواهد  به دست آورد؛ از جمله نابودی نظامی حزب‌الله، جدا کردن مساله حزب الله از غزه، کشاندن حزب الله به پشت رودخانه لیطانی و ... خواست  هایی که تحقق آنها بسیار دور از واقع است. به علاوه، اسرائیل در صدد توسعه دامنه جنگ و وارد کردن ایران و به تبع ورود ایران، وارد کردن آمریکا به صحنه نبرد است و یکی از دلایل شدت حملات یک هفته اخیر در لبنان و نسبت به حزب الله، تحریک ایران به ورود به صحنه نبرد در لبنان بوده است. اتفاقی که تا امروز رخ نداده است.

ایران با اجتناب از دامی که اسرائیل برایش پهن کرده، بر این باور است که حزب الله قادر است به تنهایی در مقابل حملات اسرائیل ایستادگی کند و با قدرت به حملات آن در حمایت از مردم غزه پاسخ دهد. تاکید آیت الله خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران مبنی براینکه «هم تا امروز اینها پیروز شده‌اند، هم به توفیق الهی، به حول و قوّه‌الهی، پیروزی نهایی در این نبرد متعلّق به جبهه‌مقاومت و جبهه‌حزب‌الله خواهد بود» موید اطمینان و یقین ایشان به عنوان فرمانده کل قوا بر توانایی و قدرت حزب الله در مقابله با رژیم صهیونیستی است. ضمن اینکه اعلام کردند :«حکم قطعی شرعی این است که بر همه واجب است تلاش کنند، کمک کنند و فلسطین را به مسلمانها، به صاحبان اصلی‌اش برگردانند؛ مسجدالاقصیٰ را برگردانند.» این دو فراز مهم، موضع رسمی ایران و واکنشی به برخی اظهارات نسنجیده بود  که محملی برای بهره گیری رسانه های مختلف شد.

تلاش مقامات رژیم صهیونیستی، بخصوص نتانیاهو، همواره بر این بوده تا با مطرح کردن مکرر نام و نقش ایران در هر مجال و محفلی از یک سو و با اقدام به تشدید جنگ با غزه و حزب الله از دیگر سو، این جنگ ها را به عنوان جنگ ایران و اسرائیل به جامعه بین المللی بفروشند و حملات حزب الله و دیگر گروههای محور مقاومت را به نیابت از ایران در مقابل اسرائیل معرفی کنند. در مقابل، تلاش ایران و متحدانش در محور مقاومت این بوده که در عمل نشان دهند جنگ جاری، جنگ میان اسرائیل و فلسطین است و محور مقاومت اعم از حزب الله لبنان، انصارالله یمن، مقاومت در عراق و ایران، جملگی بازیگرانی هستند که از مقاومت مردم غزه و کرانه باختری برای آزادی فلسطین حمایت می کنند. به این ترتیب، علیرغم تلاش اسرائیل برای کشاندن پای ایران به جنگ، اهتمام ایران بر این بوده تا قضیه فلسطین تحت الشعاع هیچ موضوع دیگری قرار نگیرد و اجازه ندهد با گسترش دامنه جنگ به مناطق دیگر موضوع فلسطین به عنوان موضوع اصلی از توجهات جهانی نادیده انگاشته شود.

این واقعیت که اسرائیل اکنون لبنان و زیرساخت‌های آن و غیرنظامیان اش، اعم از شیعه و سنی و میسحی را به شدت و یکسان تحت حمله قرار داده، صدها نفر را کشته، هزاران نفر را زخمی و دهها هزار نفر را آواره نموده و این حملات مرگبارترین حملاتی بوده که لبنان از زمان پایان جنگ داخلی خود در ۳۵ سال پیش تاکنون دیده، تنها برای فشارآوردن بر حزب‌الله  برای توقف حملاتش بر شمال نیست. هدف اصلی وارد کردن فشار بر ایران است تا اقدامات و رویکرد تلافی جویانه‌ نسنجیده و عجولانه ای را انجام دهد و وارد بازی ای شود که اسرائیل برایش مهیا کرده است. رژیم صهیونیستی که همچنان در حال کشتار روزانه فلسطینیان در نوار غزه و کرانه باختری اشغالی است، به طور فزاینده ای خواهان کشاندن منطقه به یک درگیری گسترده است. بر همین أساس ایران ضمن حفظ خویشتنداری خود را آماده هر سناریویی می کند. بی شک تهران آغاز کننده هیچ جنگی نخواهد بود، ولی اگر حمله به منافع کشور شود، در دفاع سنگ تمام خواهد گذاشت. ضمن آنکه، یقینا ورود ایران به لبنان، در صورتی امکان‌پذیر است که طرف لبنانی مانند تجربه سوریه پس از اتفاقات سال ۲۰۱۱ این کشور، از تهران درخواست کمک کند.

از طرف دیگر، تاخیر در واکنش به ترور هنیه، ممکن است به ملاحظه و هراس ایران یا ایده های دولت جدید مبنی بر تنش زدایی و گسترش تفاهم تعبیر شود، در حالی که شواهد نشان از برنامه ریزی دقیق ایران برای عملیاتی غافل گیر کننده دارد. ضمن اینکه همین تاخیر دو ماهه، تاثیر روانی فوق العاده ای بر صهیونیست ها داشته است. قرائن حاکی از آن است که ایران بر آن است در واکنش به اقدامات تروریستی اسرائیل در ایران محاسبه شده اقدام کند. در این راستا، تعیین زمان، ماهیت و مقیاس این واکنش با تهران خواهد بود.  به تعبیر نورمن فینکلستین نویسنده و تاریخ‌نگار یهودی آمریکایی «کشورهایی مثل ایران که تمدن غنی هزاران ساله دارند، نگاه و تفکرات بسیار بلندمدت‌تری دارند و این یعنی صبر بسیار بیشتر... ایران مطمئن است که به دلیل تمدن خود، وزن جمعیتی و وزن جغرافیایی در دراز مدت پیروز خواهد شد. این اساسا به این معنی است که آنها به آرامی  مهره های خود را  روی صفحه شطرنج تکان می دهد. بنابراین آنها همیشه با صبر وحوصله واکنش نشان می دهند هم به خاطر دلایلی که گفتم و هم به دلیل احتیاط و اینکه ضرورتی برای اقدام فوری وجود ندارد...»

جمیله کدیور: در حالی که بسیاری چه در داخل و چه در خارج کشور نسبت به چرایی تعلل و تاخیر ایران در واکنش نسبت به ترور اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس و همچنین عدم اقدام در دفاع از حزب الله مقابل عملیات ترکیبی و شدید رژیم تروریست اسرائیل در لبنان اظهار نظر کرده اند و در طی روزهای اخیر این موضوع یکی از مباحث مهم مطرح در رسانه های جریان اصلی غربی و عربی و شبکه های ایرانی خارج کشور بوده، تلاش هایی هم برای پر رنگ کردن برخی اظهار نظرهای حاشیه ای در جریان سفر اخیر رئیس جمهور ی به منظور ایجاد شکاف بین ایران و جبهه مقاومت به خصوص حزب الله به عمل آمده است. به رغم همه این اظهارات، ایران همچنان با صبوری در حال رصد اوضاع و برنامه ریزی در راستای تحقق اهداف و منافع ملی کشور است.

از طرف دیگر، در شرایطی که به دلیل سنگ اندازیهای رژیم اشغالگر وقوع آتش بس غزه در افق محال است و چند دور مذاکرات بی نتیجه ماند، با آغاز حملات هوایی اسرائیل به لبنان از دوممهر (۲۳سپتامبر) بدین سو و مقابله به مثل حزب الله، تلاش هایی از سوی آمریکا و فرانسه، با پشتیبانی اتحادیه اروپا و عربستان سعودی، امارات متحده عربی و قطر، برای توقف جنگ اسرائیل و حزب الله صورت گرفت. بلافاصله پس از انتشار اخبار پیرامون طرح آتش بس فوری ۲۱روزه در سراسر مرز لبنان و اسرائیل، دفتر بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی در بیانیه‌ای به اخبار منتشر شده درباره طرح آتش‌بس واکنش نشان داد و اعلام کرد اخبار مربوط به آتش‌بس (با لبنان) صحت ندارد و افزود: «نخست‌وزیر به ارتش، دستور تداوم جنگ در شمال (مرز لبنان) با تمام قدرت را صادر کرده و جنگ در نوار غزه نیز تا تحقق اهداف آن ادامه خواهد داشت.» نتانیاهو هم شخصا هنگام پیاده شدن از هواپیمای خود در نیویورک با ادبیاتی آشنا و تکراری و مشابه اظهارات یک سال گذشته اش علیه حماس، گفت: «سیاست من، سیاست ما، روشن است: ما با تمام توان به ضربه زدن به حزب الله ادامه می دهیم. ما تا زمانی که به تمام اهداف خود دست یابیم متوقف نخواهیم شد.» یسرائیل کاتز، وزیر امور خارجه هم با تاکید بر اینکه در شمال   «هیچ آتش‌بسی وجود نخواهد داشت» افزود: «ما با تمام قدرت به مبارزه با حزب‌الله ادامه خواهیم داد تا به پیروزی برسیم و ساکنان شمال را به‌طور ایمن به خانه‌هایشان بازگردانیم.» مشابه همین موضع را دو عضو افراطی دیگر کابینه اعلام کردند. بتسالل اسموتریچ، وزیر دارایی در شبکه ایکس نوشت :تنها حزب‌الله از آتش‌بس بهره خواهد برد و تأکید کرد :عملیات نظامی در شمال اسرائیل باید با «نابودی حزب‌الله» به پایان برسد تا «این گروه دیگر نتواند تهدیدی برای شهروندان اسرائیلی باشد.» ایتامار بن گویر، وزیر امنیت داخلی هم تاکید کرد که اعضای حزب «قدرت یهودی» تحت رهبری وی به پیشنهاد برقراری آتش بس موقت با حزب الله لبنان رای مثبت نمی دهند و در صورتی که چنین آتش بسی دائمی شود نیز، از کابینه و ائتلاف حاکم این رژیم استعفا خواهند کرد.

با توجه به مواضع فوق، سیاست اسرائیل همراه با تشدید حملات به لبنان و رد آتش بس بوده است. درحالی که استراتژی اسرائیل «افزایش تنش و ناامنی در منطقه» برای «کاهش تنش و ایجاد امنیت در داخل مرزهای خود» است، به منظور تحقق هدف اعلام شده اخیرش  یعنی برگرداندن دهها هزار شهرک نشین صهیونیست به مناطق مسکونی خود و حفظ امنیت آنها، بر شدت عملیات در لبنان افزود. حزب الله بارها اعلام کردکه صرفا با توقف جنگ در غزه حملات خود را به این مناطق متوقف می کند، ولی ظاهرا اسرائیل از فهم این موضوع بدیهی قاصر است که بدون امنیت برای فلسطینان، امنیت صهیونیست ها غیر ممکن است.  بنای نتانیاهو بر این است تا با خریدن زمان، جنگ را تا انتخابات ریاست جمهوری آمریکا ادامه و در صورت امکان گسترش دهد. به علاوه با ضربه به محور مقاومت برای خود دستاوردی کسب کند تا اعتبار از دست رفته خود را بعد از عملیات ۷اکتبر، قدری بازیابی کند. اسرائیل آتش بس را تنها زمانی می پذیرد که تا آنجا که می تواند به اهدافش برسد و هر آنچه می خواهد  به دست آورد؛ از جمله نابودی نظامی حزب‌الله، جدا کردن مساله حزب الله از غزه، کشاندن حزب الله به پشت رودخانه لیطانی و ... خواست  هایی که تحقق آنها بسیار دور از واقع است. به علاوه، اسرائیل در صدد توسعه دامنه جنگ و وارد کردن ایران و به تبع ورود ایران، وارد کردن آمریکا به صحنه نبرد است و یکی از دلایل شدت حملات یک هفته اخیر در لبنان و نسبت به حزب الله، تحریک ایران به ورود به صحنه نبرد در لبنان بوده است. اتفاقی که تا امروز رخ نداده است.

ایران با اجتناب از دامی که اسرائیل برایش پهن کرده، بر این باور است که حزب الله قادر است به تنهایی در مقابل حملات اسرائیل ایستادگی کند و با قدرت به حملات آن در حمایت از مردم غزه پاسخ دهد. تاکید آیت الله خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران مبنی براینکه «هم تا امروز اینها پیروز شده‌اند، هم به توفیق الهی، به حول و قوّه‌الهی، پیروزی نهایی در این نبرد متعلّق به جبهه‌مقاومت و جبهه‌حزب‌الله خواهد بود» موید اطمینان و یقین ایشان به عنوان فرمانده کل قوا بر توانایی و قدرت حزب الله در مقابله با رژیم صهیونیستی است. ضمن اینکه اعلام کردند :«حکم قطعی شرعی این است که بر همه واجب است تلاش کنند، کمک کنند و فلسطین را به مسلمانها، به صاحبان اصلی‌اش برگردانند؛ مسجدالاقصیٰ را برگردانند.» این دو فراز مهم، موضع رسمی ایران و واکنشی به برخی اظهارات نسنجیده بود  که محملی برای بهره گیری رسانه های مختلف شد.

تلاش مقامات رژیم صهیونیستی، بخصوص نتانیاهو، همواره بر این بوده تا با مطرح کردن مکرر نام و نقش ایران در هر مجال و محفلی از یک سو و با اقدام به تشدید جنگ با غزه و حزب الله از دیگر سو، این جنگ ها را به عنوان جنگ ایران و اسرائیل به جامعه بین المللی بفروشند و حملات حزب الله و دیگر گروههای محور مقاومت را به نیابت از ایران در مقابل اسرائیل معرفی کنند. در مقابل، تلاش ایران و متحدانش در محور مقاومت این بوده که در عمل نشان دهند جنگ جاری، جنگ میان اسرائیل و فلسطین است و محور مقاومت اعم از حزب الله لبنان، انصارالله یمن، مقاومت در عراق و ایران، جملگی بازیگرانی هستند که از مقاومت مردم غزه و کرانه باختری برای آزادی فلسطین حمایت می کنند. به این ترتیب، علیرغم تلاش اسرائیل برای کشاندن پای ایران به جنگ، اهتمام ایران بر این بوده تا قضیه فلسطین تحت الشعاع هیچ موضوع دیگری قرار نگیرد و اجازه ندهد با گسترش دامنه جنگ به مناطق دیگر موضوع فلسطین به عنوان موضوع اصلی از توجهات جهانی نادیده انگاشته شود.

این واقعیت که اسرائیل اکنون لبنان و زیرساخت‌های آن و غیرنظامیان اش، اعم از شیعه و سنی و میسحی را به شدت و یکسان تحت حمله قرار داده، صدها نفر را کشته، هزاران نفر را زخمی و دهها هزار نفر را آواره نموده و این حملات مرگبارترین حملاتی بوده که لبنان از زمان پایان جنگ داخلی خود در ۳۵ سال پیش تاکنون دیده، تنها برای فشارآوردن بر حزب‌الله  برای توقف حملاتش بر شمال نیست. هدف اصلی وارد کردن فشار بر ایران است تا اقدامات و رویکرد تلافی جویانه‌ نسنجیده و عجولانه ای را انجام دهد و وارد بازی ای شود که اسرائیل برایش مهیا کرده است. رژیم صهیونیستی که همچنان در حال کشتار روزانه فلسطینیان در نوار غزه و کرانه باختری اشغالی است، به طور فزاینده ای خواهان کشاندن منطقه به یک درگیری گسترده است. بر همین أساس ایران ضمن حفظ خویشتنداری خود را آماده هر سناریویی می کند. بی شک تهران آغاز کننده هیچ جنگی نخواهد بود، ولی اگر حمله به منافع کشور شود، در دفاع سنگ تمام خواهد گذاشت. ضمن آنکه، یقینا ورود ایران به لبنان، در صورتی امکان‌پذیر است که طرف لبنانی مانند تجربه سوریه پس از اتفاقات سال ۲۰۱۱ این کشور، از تهران درخواست کمک کند.

از طرف دیگر، تاخیر در واکنش به ترور هنیه، ممکن است به ملاحظه و هراس ایران یا ایده های دولت جدید مبنی بر تنش زدایی و گسترش تفاهم تعبیر شود، در حالی که شواهد نشان از برنامه ریزی دقیق ایران برای عملیاتی غافل گیر کننده دارد. ضمن اینکه همین تاخیر دو ماهه، تاثیر روانی فوق العاده ای بر صهیونیست ها داشته است. قرائن حاکی از آن است که ایران بر آن است در واکنش به اقدامات تروریستی اسرائیل در ایران محاسبه شده اقدام کند. در این راستا، تعیین زمان، ماهیت و مقیاس این واکنش با تهران خواهد بود.  به تعبیر نورمن فینکلستین نویسنده و تاریخ‌نگار یهودی آمریکایی «کشورهایی مثل ایران که تمدن غنی هزاران ساله دارند، نگاه و تفکرات بسیار بلندمدت‌تری دارند و این یعنی صبر بسیار بیشتر... ایران مطمئن است که به دلیل تمدن خود، وزن جمعیتی و وزن جغرافیایی در دراز مدت پیروز خواهد شد. این اساسا به این معنی است که آنها به آرامی  مهره های خود را  روی صفحه شطرنج تکان می دهد. بنابراین آنها همیشه با صبر وحوصله واکنش نشان می دهند هم به خاطر دلایلی که گفتم و هم به دلیل احتیاط و اینکه ضرورتی برای اقدام فوری وجود ندارد...»

نظر شما