شناسهٔ خبر: 68708892 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: فرارو | لینک خبر

مردم را در «کار جهادی» مشارکت دهیم

شاید از بوروکراسی بسیار شکایت داشته باشیم، اما در اصل چیز بدی نیست! ماکس وبر اساس بوروکراسی را در میل بشر به منطق و همچنین به سبب توسعه جوامع به سمت روابط منطقی و عقلی می‌داند. به عقیده وبر، اصولا بوروکراسی راه اعمال قدرت به سبک جوامع معاصر است.

صاحب‌خبر -

علی مفتح؛ شبکه اطلس و سدیسه آزادی در سال ۲۰۲۲ میلادی شاخص بوروکراسی آمریکای لاتین را با عموم به اشتراک گذاشت که در آن میزان زمان لازم برای پیروی از قوانین و مقررات تحمیل شده توسط بوروکراسی‌های دولتی بر شرکت‌های کوچک و خرد را در نمونه‌ای از یازده کشور مختلف در منطقه نشان می‌داد. به نوشته این گزارش، شرکت‌های کوچک، که بیش از ۷۰ درصد منابع اشتغال در کشور‌های مربوطه را تشکیل می‌دهند، باید بین ۲۰ تا ۴۰ درصد از زمان تقویم کاری خود را صرف بوروکراسی پیچیده در این کشور‌ها کنند. رتبه آخر شاخص بوروکراسی، بر اساس این مطالعه، در اختیار ونزوئلا بود که در شرایط سخت اقتصادی و سیاسی قرار داشت. با صرف بیشترین ساعات در فرآیند‌های اداری، یک شرکت کوچک در این کشور در مجموع ۱۰۶۲ ساعت در سال، که معادل ۴۴ روز پیوسته یا ۱۳۳ روز کاری است را باید صرف بوروکراسی پیچیده می‌کرد.

شاید از بوروکراسی بسیار شکایت داشته باشیم، اما در اصل چیز بدی نیست! ماکس وبر اساس بوروکراسی را در میل بشر به منطق و همچنین به سبب توسعه جوامع به سمت روابط منطقی و عقلی می‌داند. به عقیده وبر، اصولا بوروکراسی راه اعمال قدرت به سبک جوامع معاصر است. وی در تعریف این پدیده می‌گوید: «بوروکراسی وسیله‌ای برای تبدیل اقدام جمعی به کنش اجتماعی منطقی... ابزاری برای اجتماعی کردن روابط قدرت است. بوروکراسی همواره ابزاری برای اعمال قدرت بوده و هست». پیشرفت جوامع باعث پیچیدگی نیاز‌های بشر شده و برای تامین خواسته‌های آموزشی، بهداشتی، اجتماعی، مالی و ... نیاز به اداره امور به کارآمدترین شیوه ممکن است. برای نیل به این اهداف هم لازم است تا، به عقیده وبر، نوعی از بوروکراسی به وجود آید که در آن ویژگی‌های کلیدی همچون تقسیم کار، نظم سلسله مراتبی، اسناد مکتوب، کارکنان و متخصصان آموزش دیده، ظرفیت کاری کامل مقامات و اعمال قوانین غیر شخصی به شکلی کافی پیاده شود.

با این حال، این اجزای بوروکراسی ممکن است همیشه هم به یک سازمان کمک نکنند و یا حتی باعث ناکارآمدی آن شوند. میشل کروزیه می‌نویسد که «برخی از ویژگی‌های بوروکراتیک از جمله قوانین اداری و غیرشخصی، سلسله مراتب و تمرکز تصمیم‌گیری ممکن است منجر به ناتوانی سازمان در اصلاح یا تغییر رفتار از طریق یادگیری از اشتباهات قبلی خود در حین خدمت به جامعه شود».

از طرفی دیگر، شیوه کار در بوروکراسی باعث حذف احساسات و عواطف غیرمنطقی به نفع تخصص حرفه‌ای و بی‌طرف می‌شود. اگرچه این کار در نگاه اول مطلوب به نظر می‌رسد، اما نباید فراموش کرد که هدف نهایی بوروکراسی خدمت به بشر است که نه تنها موجودی منطقی بلکه موجودی احساسی هم هست. وقتی که تاکید بر روی سلسله مراتب و حکمرانی متخصصان باشد، احساسات و تجربه واقعی شهروندان ممکن است نادیده گرفته شود تا جایی که مردم به کنار رانده شوند و مردمسالاری با دیوانسالاری جایگزین شود و در آن صورت با شیوه‌ای از حکمرانی مواجه خواهیم بود که نه تنها غیر انسانی بلکه غیر مردمی هم هست.

شاید بتوان گفت که بوروکراسی در ایران از هر دو مشکل ذکر شده یعنی غیر انسانی و غیر مردمی بودن رنج می‌برد. بی دلیل نخواهد بود اگر که بگوییم یکی از دلایل مطرح کردن «مدیریت جهادی» از طرف مقام معظم رهبری هم سعی برای حل این مشکل بود. اگرچه این کلیدواژه از سوی برخی نهاد‌های مدیریتی و جریان‌ها با استقبال فراوانی روبرو شده است، اما به نظر می‌رسد که برداشت اشتباه از آن که منجر به نوعی جنگ با سلسله مراتب مدیریتی و بوروکراسی به ویژه در دولت گذشته شد حتی باعث گردید تا رهبری انقلاب هم از آن فاصله بگیرند و به آرامی «مدیریت جهادی» را با مفاهیمی، چون «کار جهادی» و «روحیه جهادی» جایگزین کنند چنان که در مراسم تنفیذ رئیس جمهور جدید مطلقا شاهد استفاده از مفهوم «مدیریت جهادی» نبودیم و به جای آن مفاهیم جایگزین به چشم می‌خورد.

ایشان حتی در این مراسم به صحبت‌های اخیر خود با آقای پزشکیان در رابطه با عدم کارایی برخی مدیران در بخش‌های دولتی هم اشاره فرمود که نشان از آگاهی معظم له از وضعیت نامطلوب بوروکراسی در سطح کشور دارد. البته، رییس جمهور جدید هم از این وضعیت نامطلع نیست. با نگاه به صحبت‌های ایشان در پیش از انتخابات و نگاه انتقادی وی به مدیریت کشور که متاسفانه با ریخت و پاش فراوان، بی انگیزگی و ناکارآمدی بسیار همراه است می‌توان متوجه شد که یکی از نقاط مورد توجه ایشان بحث بوروکراسی در کشور و ناکارآمدی آن خواهد بود.

در این بین، اما سوالات و چالش‌هایی هم باقی خواهد ماند که شایسته است اندیشمندان کشورمان، دست در دست مردم و کارگزاران دولتی آن‌ها را در نظر گرفته و سعی در حل آن‌ها باشند.

برای مثال، همواره به اهمیت استفاده از متخصصین و کارشناسان در دولت جدید تاکید شده است. سوالی که پیش می‌آید این است که چگونه قرار است تا از تبدیل مردمسالاری به دیوانسالاری و فن سالاری جلوگیری شود؟ البته این چالش بدون راه حل نیست و برای مثال، می‌توان با قدرتمندسازی سازمان‌های مردم نهاد به شفافیت و کارآمدی نظام اداری کمک کرد. تقویت اینترنت و تسهیل استفاده از فضای مجازی نیز می‌تواند به این کار کمک کند چرا که نه تنها بخشی از کار‌ها را می‌توان به شکل مجازی انجام داد بلکه با ایجاد سامانه‌های بیش‌تر و بهتر می‌توان فرایند مشارکت در اداره کشور ا هم تقویت کرد. یکی از مثال‌های تقریبا موفق شهر مادرید است که با بهره گیری از سامانه‌ای مجازی به شهروندان اجازه می‌دهد تا طرح‌های خود را پیشنهاد، درباره آن‌ها گفتگو و در آخر هم با رای گیری انتخاب کنند.

البته این طرح‌ها بیش‌تر مربوط به بخش سخت افزار می‌شود. آنچه مهم‌تر و نیازمند فعالیت دولت، مردم و دیگر نهادهاست بحث فرهنگی و نرم افزار است. ایجاد حس اثرگذاری با روش هایی، چون نظرسنجی شفاف و همه گیر و همچنین ترتیب اثر دادن این نظرات در تصمیم گیری‌ها می‌تواند مردم را ترغیب به مشارکت در سطوح محلی کند. همین هم نه تنها باعث بکارگیری افراد مختلف از میان مردم و تقویت تکثرگرایی در مدیریت می‌شود بلکه می‌تواند نظام بسیار متمرکز اداری در کشورمان را به شکل قابل توجهی مرکززدایی کند و بار فشار را از روی بوروکراسی بردارد. برای این کار شیوه‌های مختلفی در کشور‌های دنیا استفاده می‌شود که هم باعث مشارکت مردم در امور اداری می‌شود و هم افراد را هرچه بیش‌تر با رویه‌های اداری و مشکلات آن اعم از محدودیت بودجه آشنا می‌کند. برای مثال، در بعضی کشور‌های اروپایی هرساله مناطق مختلف شهری بخشی از بودجه را به تصمیم گیری عمومی تخصیص می‌دهند تا مردم با پیشنهاد و رای گیری در سطح محلی و منطقه‌ای بتوانند طرح‌های جالب خود را به انتخاب برسانند و بدین ترتیب مدیران محلی تنها این طرح‌ها را به اجرا برسانند. مثال دیگر، روند انتخاب وزرا از سوی آقای پزشکیان بود. می‌توان همین روند را در امر نظارت اجرا کرد. طرحی شبیه به این در ایالات متحده وجود دارد که در آن گروه‌های نظارتی مردمی از میان اقشار مختلف جامعه برای نظارت بر تصمیم گیری‌ها و اجرای سیاست‌های مدیریتی انتخاب می‌شوند تا با همکاری با مسئولان هم مشارکت مردمی را افزایش دهند و هم بار فشار را از روی دیوانسالاری کم کنند.

در ایرلند هم نظرخواهی از افراد در «مجلس شهروندان» بدین شکل انجام می‌شود که در زمان‌های مختلف تعدادی از شهروندان به شکل تصادفی انتخاب می‌شوند تا در مورد مسائل مختلف دیدگاه‌های خود را به اشتراک بگذارند که بعدا این دیدگاه‌ها می‌توانند تاثیر قابل توجهی در تصمیم گیری‌ها داشته باشد.

اتخاذ این تصمیم‌ها نه تنها باعث خواهد شد تا مدیریت کشور به طرح‌های تازه دسترسی داشته باشد، بلکه شهروندان را ترغیب خواهد کرد تا به فکر کمک به جامعه‌ای باشند که در آن زندگی می‌کنند. بوروکراسی هم بدین ترتیب می‌تواند اندکی از مسئولیت خود را با مردم تقسیم کند تا از فشاری که هم آن را ناکارآمد و هم مردم را ناراضی کرده است بکاهد. بعلاوه اینکه با توجه به حساسیت‌های موجود در کشور نسبت به سازمان‌های مردم نهاد، در صورتی که به شکل مناسب و شفاف از ظرفیت شهروندان استفاده شود دیگر جای نگرانی برای نفوذ دستگاه‌های بیگانه در کشور نخواهد بود چرا که عموم مردم خواهند توانست تا در طرح‌های اجتماعی و اداری حضور داشته باشد.

البته باید با این نکته مقاله را به پایان برد که این‌ها پیشنهاداتی هستند که می‌توانند اثربخشی بسیاری داشته باشند و نباید به تنهایی مورد استفاده قرار گیرند. علاوه بر این پیشنهادات لازم است تا نظام اداری در کشورمان شفافیت بیش تری اتخاذ کرده و با اجرای اصلاحات اساسی، کارآمدی در کشور را افزایش داده و میزان رضایت مردمی را تقویت کند.

نظر شما