شناسهٔ خبر: 68668964 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: عصر ایران | لینک خبر

انتشار کتاب جدید درباره سهراب شهید ثالث

اما شاید بد نباشد که این کتاب را «فیلم مستند»ی مکتوب در نظر بگیرید، فیلمی که سازنده‌ی آن می‌خواسته تا هرچه را در مسیر جست‌وجو از هنرمندی رادیکال و سازش‌ناپذیر و با شخصیتی بسیار پیچیده یافته، بدین شیوه تا حدی مستقل از هم و بی‌طرفانه و بدون دخالت و دستکاری در اختیار مخاطب بگذارد. شاید بدین‌گونه تصویر معترض، گاه متناقض، ناسازگار و در عینِ حال پر از شفقت و انسان‌دوستیِ شهیدثالث وفادارانه‌تر به مخاطب و علاقه‌مندان آثارش منتقل شود.

صاحب‌خبر -

کتاب "نوستالژیِ جای دیگر" (سهراب شهید ثالث: گفته‌ها، نامه‌ها، یادداشت‌ها)، گردآوری رضا حائری، منتشر شد.

"نوستالژیِ جای دیگر" مجموعه‌ای است از گفته‌ها، یادداشت‌ها، و نامه‌های شهیدثالث، به همراه مقالاتی از نشریات آلمانی‌‌زبان و مطالبی از همکاران و همچنین گفت‌وگوهای نگارنده با دوستان و نزدیکان او از زمانی که در آلمان اقامت گزید تا آن وقت که در آمریکا درگذشت. اما شاید بد نباشد که این کتاب را «فیلم مستند»ی مکتوب در نظر بگیرید، فیلمی که سازنده‌ی آن می‌خواسته تا هرچه را در مسیر جست‌وجو از هنرمندی رادیکال و سازش‌ناپذیر و با شخصیتی بسیار پیچیده یافته، بدین شیوه تا حدی مستقل از هم و بی‌طرفانه و بدون دخالت و دستکاری در اختیار مخاطب بگذارد. شاید بدین‌گونه تصویر معترض، گاه متناقض، ناسازگار و در عینِ حال پر از شفقت و انسان‌دوستیِ شهیدثالث وفادارانه‌تر به مخاطب و علاقه‌مندان آثارش منتقل شود.

"نوستالژیِ جای دیگر" توسط نشر گمان منتشر شده است.

سهراب شهیدثالث را بیشتر با غیابش از سینمای ایران به جا می‌آوریم تا با حضورش. درست است که، علی‌رغم غیابش پس از فقط دو فیلم، سبک و سایه‌ی حضور مصرِّ او را بیشتر از هر کجای دیگر در سینمای ایران می‌بینیم، ولی او خودش را فیلم‌سازی متعلق به جایی خاصی نمی‌دانست و زبان سینمایش را ورای مرزهای جغرافیایی تعریف می‌کرد. برای همین در آغازِ موفقیت جهانیِ دو فیلم ایرانی‌اش و در اوج خلاقیت و نیروی جوانی تن به مهاجرت داد.

انتشار کتاب جدید درباره سهراب شهید ثالث

شهیدثالث در بحبوحه‌ی یکی از پویاترین جریان‌های سینماییِ جهان، یعنی «سینمای نوین آلمان»، پا به آلمانِ غربی گذاشت و از معدود فیلم‌سازانی شد که توانستند در خارج از محدوده‌ی زبان مادری، و در جامعه و فرهنگی بیگانه، به ساخت فیلم‌هایی به سبک خود بپردازند. اما ناسازگاریِ او با جامعه‌ی آلمان کمتر از ایران نبود. از نوشته‌هایش چنین برمی‌آید که مایل نبوده او را فیلم‌سازِ مهاجر یا ایرانی یا هرکجاییِ ساکن آلمان بپندارند، بلکه می‌خواسته او را کارگردانی صاحب‌سبک و فیلم‌سازی بشناسند که در سینمای آلمان کار می‌کند. وقتی به‌تدریج فهمید که باید از این خواسته دست بشوید خود را «کارگر مهمانِ» سینمای آلمان نامید و آخر کار از آلمان نیز مهاجرت کرد.