عکس: اکوایران/ دانیال شایگان
به گزارش اقتصادنیوز، همزمان که رئیسجمهوری جدید کشور از غیرممکن بودن زندگی در تهران با شرایط فعلی سخن گفت و این پرسش را مطرح کرد که آب تهران از کجا تامین میشود و منابع آب پایتخت از کجا میآید، معاون بهرهبرداری و توسعه آب شرکت آب و فاضلاب استان تهران از ثبت رکورد جدیدی در دورههای خشکسالی و مصرف آب شهروندان تهرانی خبر داد. مسعود پزشکیان در یکی از سخنرانیهایش گفته است: «ما به تعادل میان منابع و مصارف بیتوجهی کردیم و از طبیعت سیلی خواهیم خورد. در آینده در تهران آب و منابع را چگونه میخواهیم تامین کنیم؟ تهران را طوری توسعه دادهایم که نمیتوانیم در آینده فضای خوبی برای زندگی در آن داشته باشیم. با شکلی که داریم پیش میرویم، تهران در سالهای آینده قابل زندگی نخواهد بود.»
محمد فاضلی، جامعهشناس و کنشگر مدنی، در واکنش به این سخنان در توضیحی نوشت: «این سوالی را که رئیسجمهور پرسیده است، سالها متخصصان منابع آب از سیاستمداران پرسیدهاند و جوابی جز بیاعتنایی نشنیدهاند. انشاءالله آقای پزشکیان این سوال را با جدیت مطرح میکنند و حامیان همه سیاستها و طرحها را وادار میکنند پاسخگو باشند.» در این گزارش علاوه بر اینکه به این پرسش پاسخ میدهیم که وضعیت تهران بدون آب چگونه است، به آینده نیز سفر میکنیم و لابهلای سطرها نگاهی هم به گذشته پایتخت خواهیم انداخت تا بتوانیم تهران را با آب و بدون آب تصور کنیم.
به گزارش تجارت فردا، «تهران بدون آب، جنگل انبوهی از آسفالت و سازههای سیمانی بدریخت است. شهر در هالهای از گردوغبار برخاسته از بیابانهای اطراف و تونلها پر از دودههای سیاه است. برج میلاد مثل یک ناسزا در میان تودههای خاک و آلودگی قد برافراشته است. گویی انگشت اتهامی است به سمت سازندگان این وضعیت. تهران خشک و ویران و ورشکسته است. مثل درختانش که گویی چوبهای خشک دار هستند. توتستانهای تهران که روزی زندگیبخش بودند، حالا دیگر شیرینی گذشته را که ندارند، توتها مزه خاک و سرب میدهد. تهران حتی سایهای از گذشتههای پرفروغ و پرآبش را هم ندارد. چشمانداز شمال شهر روزی پوشیده از برف تا دامنهها بود. اکنون یک لکه سفید از برف که ندارد، سازههای سیمانی تا گلوی کوه بالا رفتهاند و مثل زنجیری گلوی تهران را گرفتهاند. پایتخت دارد کثافت بالا میآورد. زیبایی تهران، با کوچهباغهای سبز و جویبارهای پرآب دهههای 30 و 40 و 50 و 60، اکنون به یادگارهایی شبحوار تبدیل شدهاند. تهران، این شهر نشسته بر دامنه رشتهکوههای دماوند، حالا در شنهای داغ و زبالههای متروکه مدفون است. سیاهی و دود و آلودگی همهجا گسترده است. از انبوه خلق خبری نیست. اندک بازماندگان شهر، درگیر مبارزهای بیپایان برای قطرهای آب، همچون زامبیهایی تشنه و خسته از جنگ و مهاجرت، در کوچههای بیسرپناه سرگردان هستند. نظامهای اجتماعی از هم پاشیدهاند و مبارزه برای بقا، به شکل خشونتباری درمیآید. در این تهران خیالی، سیاستمداران به جای تلاش برای حل بحران آب، به دروغپردازیها و فریبکاریهایی طنزآمیز دست میزنند. آنها از شهر گریختهاند و دارند خاطرات شهر برفی با شیروانیهای خوشرنگ در جوار کاخ نیاوران را برای میزبانشان تعریف میکنند.»
«بیآبی» مدتهاست ذهن کنشگران آب و محیط زیست در ایران را به خود مشغول کرده است! این وضع برای تهران نیز متصور است. چون روزبهروز بر جمعیت تهران افزوده شده و غالب ظرفیتهای زیستیاش را از دست داده است. تهران دیگر شهر خوشباران و برف نیست. بیآبی تقریباً در همه تاریخ در برخی از کشورها از جمله در ایران و اکنون در سراسر جهان، یک مسئله جهانی و یک ابرچالش جدی است. اکنون دیگر ادبیات و سینمای جهان نیز در تسخیر تولیدات مرتبط با کمبود آب و بحرانهای ناشی از تغییرات اقلیمی و البته شرایط آخرالزمانی حاصل از آن است. «رمان «بیآبی» نوشته نیل شوسترمن و جرود شوسترمن اولینبار در سال 2019 با نام Dry منتشر شد. این رمان با ترجمه پرستو پورگیلانی و از مجموعه رمان جوان در ایران نیز به چاپ رسیده است. رمان «بیآبی» در کالیفرنیا و زمانی که خشکسالی به طرز فاجعهآمیزی افزایش یافته، اتفاق میافتد. ماجرای چند نوجوان که برای حفظ جانشان مجبور به سفر میشوند و در این سفر باید برای مرگ و زندگیشان تصمیماتی بگیرند. اینکه این تصمیمات صحیح هستند یا نه را هیچکس نمیداند مگر خودشان. در این چالش چه بر سر آنها خواهد آمد؟»
تهران حالا دیگر فقط شهر بیآسمان نیست. این ایده از اسم رمان امیرحسن چهلتن به ذهن متبادر میشود. رمانی سیاسی-تاریخی که البته ارتباطی با محیط زیست ندارد اما اسم رمان، این تداعی را ابتدا به ذهن میآورد که تهران با آلودگی هوا چگونه شهری است. اما داستان حالوهوای تهران خوشآبوهوایی را به ذهن مخاطب میآورد. ولی حالا فقط آلودگی هوا و ترافیک و تراکم مشکل تهران نیست. کمآبی و بیآبی هم به مجموعه مشکلات تهران، پایتخت ایران اضافه شده است و پرسشها و ابهامهایی را در ذهن مخاطب به وجود میآورد که این کلانشهر و پایتخت جمهوری اسلامی به چه سرنوشتی دچار خواهد شد. اما اگر کمی حواسمان به پیرامون در پارکها، کنارههای پیادهرو، خیابانها و بلوارهای شهر باشد، میبینیم روزانه و گاهی به صورت مستمر شیرهای آب باز است و جویهای آب در تابستان و زمستان حجم وسیعی آب را با خود به پاییندست میبرد.
تهران شهری مستقر در سراشیبی است. شهر از دامنههای کوه با زمینخواری و تخلف گسترده طی دهههای گذشته آغاز یا پایان مییابد و البته به صورت افقی و عمومی به سمتهای شرق و غرب و نهایتاً جنوب کشیده میشود. شهری بدریخت و از قوارهافتاده که معلوم نیست کجا قرار است متوقف شود. شیب تهران سبب شده آب از بالا به سمت پاییندست حرکت کند. در یک وضعیت نرمال چشمهعلی در شهرری میتواند همیشه آب داشته باشد. مسیر قناتها در تهران قدیم نیز همین وضع فیزیکی را در محاسبات دقیق و مهندسی خود داشته است. اما اگر شما سری به جنوب شهر تهران یا به شهرها و شهرکهای جنوبی تهران مثل ورامین، قرچک، رباطکریم و... بزنید با پدیده هولناک حفرچاه در چهارچوب «چهار دیواری» مواجه میشوید. گاهی چند چاه در یک محدوده کوچک به عمق 100 متر و بیشتر خواهید یافت. فرونشست زمین در این محدوده زنگ خطر را به صدا درآورده است.
در حاشیه جادههای رو به جنوب تهران هم البته مزارع مختلف صیفی و سبزیکاری وسیع را خواهید دید. نیزارهای محدوده ورامین این واقعیت فیزیکی را برای ما روشن میکند که سطح آبهای زیرزمینی به دلیل شیبی که آب را از بالا به پایین این محدوده جغرافیایی سرازیر میکند، بالاست. اما آب مثل هر مسئله قابل مدیریت دیگری در تهران رها شده است. اکنون عمق چاهها بیشتر میشود و هر روز تهران چند میلیمتر سقوط میکند. ریشه این رهاشدگی چیست؟ برخی اقتصاددانان این پدیده را به تئوری و مفهوم «تراژدی منابع مشترک» مرتبط میدانند. «تراژدی انبارهها یا تراژدی منابع مشترک (Tragedy of the commons) یکی از مفاهیم مهم در بومشناسی بشری است و به حالتی اشاره دارد که یک منبع مشترک متناهی بین تعداد زیادی از انسانها وجود داشته باشد و آنها در برابر این تصمیم قرار بگیرند که تا چه اندازه از آن منبع مشترک استفاده کنند.»
وضعیت آب در تهران به دلیل مدیریت غلط، رشد سریع جمعیت، توسعه شهری نامتوازن و تغییرات اقلیمی، به یکی از بحرانهای مهم کشور تبدیل شده است. با توجه به جمعیت کلانشهر تهران که در طول روز و شب بین 10 تا 20 میلیون نفر برآورد شده است، پیشبینی میشود که اگر مدیریت منابع آب بهبود نیابد، در آینده با مشکلات جدی مواجه خواهیم شد. سناریوی کمبود آب در تهران، سناریوی هولناکی است. تراکم جمعیتی وسیع و تنشهای سیاسی و اجتماعی پیامد آن باید در دستور کار سیاستگذاران قرار گیرد. تبعات زیستی کمآبی بسیار است. کاهش کیفیت زندگی یکی از این موارد است. با کمبود آب، دسترسی به آب شرب باکیفیت کاهش مییابد. این موضوع میتواند باعث گسترش بیماریها، کاهش بهداشت عمومی و افزایش هزینههای زندگی شود. نابسامانیهای اجتماعی یکی دیگر از تبعات کمآبی است. کمبود آب یا بیآبی به نابرابریها دامن میزند. مردم برای دسترسی به آب مجبور به جابهجایی خواهند بود که این امر میتواند به تنشهای اجتماعی، اعتراضات و حتی مهاجرتهای اجباری منجر شود.
این شرایط میتواند به بروز شورشها و نارضایتی عمومی دامن بزند. مهاجرت و از دست رفتن قابلیت سکونت، مسئله دیگری است که باید حتماً به آن توجه کرد. در صورت تداوم کمبود آب، تهران ممکن است قابلیت سکونت خود را از دست بدهد. مهاجرتهای گسترده به شهرهای دیگر یا حتی به مناطق خارج از کشور ممکن است افزایش یابد. این امر میتواند ساختارهای اجتماعی و اقتصادی شهر را دچار بحران کند. کاهش تولیدات کشاورزی و اقتصادی خود بحران دیگری بر بحرانهای کلانشهر تهران اضافه میکند. بسیاری از مناطق اطراف تهران به منابع آب وابسته هستند. با کمبود آب، کشاورزی و صنعتهای وابسته به آب با بحران مواجه میشوند که این امر به کاهش اشتغال و تولید داخلی منجر میشود و اقتصاد شهر را تحت تاثیر قرار میدهد. تاثیرات اقلیمی و محیط زیستی نیز پیامد اصلی این مسئله است. بحران آب میتواند به تخریب منابع طبیعی اطراف تهران مانند جنگلها، تالابها و مناطق حفاظتشده منجر شود. این تغییرات محیط زیستی میتواند باعث تشدید تغییرات اقلیمی محلی شود.
به گفته حسام خسروی، معاون بهرهبرداری و توسعه آب شرکت آب و فاضلاب استان تهران، بررسیهای تاریخی نشان میدهد دورههای خشکسالی در تهران دوساله بوده و پس از آن ترسالی بر این استان حاکم میشده است. او میگوید: در سال آبی جاری استان تهران برای چهارمین سال پیاپی خشکسالی را تجربه کرد که در تمامی دورهها بیسابقه است. افزون بر تداوم خشکسالی، تابستان امسال (1403) گرمای بیسابقهای در این استان به ثبت رسید و دمای هوا تا ۴۳ درجه سلسیوس در شهر تهران به ثبت رسید، ضمن آنکه گرمای شدید هوا حتی تا هفته نخست شهریورماه نیز تداوم یافت. متاثر از گرمای هوا، مصرف آب روزانه شهروندان تهرانی نیز به رقم چهار میلیون مترمکعب و پیک مصرف لحظهای به ۶۰ هزار لیتر بر ثانیه رسید که رکورد جدیدی در مصرف محسوب میشود. با وجود این، به دلیل اقدامهای پیشگیرانهای که از سال گذشته انجام دادهایم، تهران تابستان امسال را با کمترین دغدغه در بحث تامین آب پشت سر گذاشت و با همکاری مردم و ادامه این برنامهها، امیدواریم بتوانیم در سالهای آینده نیز شبکه تامین و توزیع آب را به شکل مناسبی مدیریت کنیم. خبرگزاری ایسنا، در گزارشی با عنوان کیمیای آب در همین مورد نوشته است: «با توجه به افزایش دمای هوا در ماههای اخیر و همچنین رشد جمعیت و توسعه شهرنشینی، مصرف آب در تهران بهطور متوسط بیش از حد استانداردهای جهانی بوده است. هر شهروند تهرانی بهطور میانگین بیش از ۲۵۰ لیتر آب در روز مصرف میکند که این رقم بسیار بالاتر از میانگین جهانی مصرف آب (حدود ۱۵۰ لیتر در روز) است. مصرف آب شهروندان تهرانی چهار میلیون مترمکعب معادل چهار میلیارد لیتر در یک شبانهروز تخمین زده میشود که رقمی عجیب به نظر میرسد. تصور کنید که ساکنان تهران در طول ۲۴ ساعت، معادل دو میلیارد و ۶۶۶ میلیون بطری آب 5/1لیتری مصرف کرده باشند؛ یعنی حتی با حساب ۱۵ میلیون نفر جمعیت ساکن در شهر تهران، هر شهروند بهطور متوسط روزانه نزدیک به ۱۷۸ بطری آب 5/1لیتری مصرف کرده است. مصرف لحظهای آب از سوی شهروندان در لحظه پیک مصرف مردادماه امسال ۵۹ هزار لیتر در ثانیه بود که این میزان نیز رکورد جدیدی در مصرف لحظهای محسوب میشود؛ هر چند این رکورد به واسطه تداوم گرما در شهریورماه به ۶۰ هزار لیتر در ثانیه نیز رسیده است. برخی از کارشناسان معتقدند که یکی از مهمترین عوامل افزایش مصرف آب در تهران، الگوی نامناسب مصرف است. به عنوان مثال، استفاده بیرویه از آب برای شستوشوی خودرو، باغچهها و همچنین مصارف صنعتی میتواند بهطور چشمگیری مصرف آب را افزایش دهد. علاوه بر این، هدررفت آب ناشی از فرسودگی شبکههای آبرسانی و عدم بهروزرسانی زیرساختها نیز به این معضل دامن میزند. یکی دیگر از عوامل مهم در افزایش مصرف آب، خشکسالیهای پیدرپی و کاهش منابع آبی در سطح کشور است. تهران به عنوان یکی از شهرهای بزرگ و پرجمعیت کشور، با مشکلات جدی در تامین آب روبهرو است. کاهش بارندگیها و افزایش تبخیر آب به دلیل گرمای هوا، موجب کاهش سطح ذخایر آبی و در نتیجه افزایش فشار بر منابع موجود شده است. مسئولان و کارشناسان حوزه آب برای مدیریت این بحران و جلوگیری از تشدید آن، چندین راهکار را پیشنهاد کردهاند. یکی از این راهکارها، اجرای طرحهای صرفهجویی و آموزش عمومی برای تغییر الگوی مصرف آب در سطح شهروندان است. همچنین بهبود و نوسازی شبکههای آبرسانی و کاهش هدررفت آب نیز از دیگر اقدامات ضروری است.
محمد درویش، کنشگر برجسته محیط زیست با اشاره به خشک شدن درختان پارک چیتگر به بهانه کمبود آب و فقدان آبرسانی به درختان گفته است: «کمبود آب در تهران یک دروغ بزرگ است؛ ردپای علت اساسی خشکاندن درختان تهران در چند سال اخیر را باید در سوداگری زمین و منافع شهرداری جستوجو کرد. اینکه میگویند در تهران با کمبود آب مواجهیم یک دروغ بزرگ است؛ کمبود آب یک بهانه است؛ شهرداری میتواند به راحتی از تصفیه ۹۰ درصد شبکه آب و فاضلاب تهران برای آبیاری درختان استفاده کند. هیچ محدودیتی برای منابع آب وجود ندارد. علت اساسی سوداگری زمین و منافع شهرداری است. در منطقه ۲۲ تهران که افزایش قیمت زمین به ۱۰۰ میلیون تومان هم رسیده است، شهرداری میتواند با تغییر کاربری تولید ثروت کند. به عبارتی درختان این منطقه، مزاحم تولید ثروت شهرداری هستند، در نتیجه دستور قطع آبیاری آنها را صادر میکند. در واقع حیات و منفعت شهرداری در تداوم این وضعیت سوداگرانه زمین است.»
راهحل مدیریت بحران آب در پایتخت چیست؟ کارشناسان معتقد هستند باید افزایش بهرهوری آب در دستور کار باشد. استفاده بهینهتر از منابع آب، از جمله بازچرخانی آب و مدیریت کارآمدتر منابع موجود، میتواند به کاهش بحران کمک کند. از سویی توسعه فناوریهای تصفیه و بازیافت آب میتواند بسیار مفید باشد. سرمایهگذاری در فناوریهای نوین برای تصفیه آبهای شور و پسابها میتواند منابع آب جایگزینی ایجاد کند. آموزش و فرهنگسازی البته همیشه مورد بحث است که آموزش عمومی برای مصرف بهینه آب میتواند تاثیرات قابل توجهی داشته باشد اما عمدتاً موفقیت فرهنگی را شاهد نیستیم. در نهایت، مدیریت بهتر شهری از مهمترین راهکارهای بهبود مدیریت بحران آب در پایتخت است. توزیع بهتر منابع و بهینهسازی استفاده از زمین و مسکن، میتواند فشار بر منابع آب را کاهش دهد. در نهایت، اگرچه شرایط بحرانی آب در تهران جدی است اما با اتخاذ سیاستهای مناسب و اجرای تکنولوژیهای مدرن، میتوان از وقوع یک وضعیت غیرقابل پیشبینی جلوگیری کرد. همکاری میان دولت، بخش خصوصی و جامعه عمومی برای رسیدگی به این بحران ضروری است، تا تهران به وضعیت بحرانی غیرقابل بازگشت نرسد.
∎