هاشمی رفسنجانی با بیان اینکه مهمترین نیاز کنونی تحول است،گفت: خداوند میگوید انتظار نداشته باشید سرنوشت شما اگر خودتان تغییر نکنید دچار تغییر شود و اگر خدا هم بخواهد برای ملت کاری کند از درون آنها شروع میکند. زیرا وقتی آنان خودشان متحول شوند، اطراف خود را هم متحول میکنند.
وی با بیان این که مردم باید تحول را از خود شروع کنند ادامه داد: مردمی که تصور میشد مأیوس و خمیده و ناامیدند در یک لحظه چند روز پیش از انتخابات به خود آمدند و به صحنه آمده و درخواست خود را نشان دادند.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام اظهار کرد: مسئولان مراقب باشند که مبادا حق مردم را بخورند چون کسی نمیتواند حقالناس را نادیده بگیرد حتی خدا هم حق مظلومان را به ظالم نمیدهد. کسی که ظلم میکند تا حق مظلوم را ادا نکند راهی برای سعادت ندارد حتی اگر در ظاهر سعادتمند باشد.
هاشمی ادامه تحول را با وجود اهمیت آن به دلیل موانع مشکل دانست و افزود: مردم باید پایداری کنند تا تحول ادامه یابد.
وی با بیان این که تحول از جاهایی اتفاق افتاد که معمولا اجازه نمیدادند،افزود: تابوی مذاکره با آمریکا شکست و دولت جدید بعد از انتخابات که ذاتا برای خود انگیزه کافی داشت، دست به مذاکره زد در حالی که دولت قبلی انگیزه جلوگیری از تفاهم را داشت و با شعارهایی که میداد تفاهم را در نطفه خفه میکرد.
هاشمی اظهار داشت: در کشور ما ماهها قبل از انتخابات، مقامات عالیرتبه نظام موافقت کرده بودند تا با آمریکا مذاکره شود. پیش از این با پیام سلطان قابوس تیمی به عمان رفت و دو اجلاس طولانی هم برگزار شد. اما آن مقاومت ادامه پیدا نکرد زیرا نیازمند نیروی توانمند و پشتیبانی کافی بود. در حالی که مردم خبر نداشتند تا پشتیبانی کنند و دلواپسان نیز خبر نداشتند تا مخالفت کنند.
وی با اشاره به مذاکره در قضیه قطعنامه بعد از جنگ بیان کرد: در قضیه قطعنامه ما فقط میخواستیم چند کلمه را عوض کنیم که حقوق مردم ضایع نشود و میگفتیم محتوای قطعنامه باید عوض شود. آنها هم دیدند با جنگ نمیتوانند ایران را از پا درآورند. زیرا ایران از موضع قدرت وارد شده بود. بنابراین با ایران وارد مذاکره شدند و با تغییر چند کلمه قطعنامه صادر شد.
هاشمی وضعیت دوران جنگ را بدتر از شرایط کنونی دانست و اظهار کرد: در آن زمان ما در سازمان ملل طرفداری نداشتیم و همه علیه ما و با ما دشمن بودند و شرق و غرب دستشان در دست هم بود. اما ما توانستیم قطعنامه را به تصویب برسانیم و در سازمان ملل صدام را متجاوز اعلام کنیم. در حالی که 8 سال به همه دنیا گفته میشد ایران متجاوز است.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به بخشی از سخنان محسن رضایی در زمان جنگ گفت: رضایی در آن زمان میگفت این که عراق در حالی که در خاک ماست میگوید مذاکره کنید مثل این است که دزدی به خانه شما بیاید و همه چیز را بشکند و اجناس با ارزش را غارت کند و بعد بگوید بیا مذاکره کنیم. در صورتی که وقتی دزد در خانه خرابکاری میکند مذاکرهای نداریم.
هاشمی افزود: در آن زمان برای ما صد میلیارد دلار غرامت مشخص شد که البته یک دهم حق ما نیز نبود. اما این مهم بود که دنیا عراق را متجاوز و ایران را مظلوم بداند.
هاشمی رفسنجانی با اشاره به مذاکرات ایران و 1+5 گفت: با همان تجربه و تیمی که در زمان جنگ هم در حد معاونت با وزارت خارجه کار میکردند امروز هم مقتدرانه عمل شد در حالی که کسی فکر نمیکرد شش تیم با تجربه با پشتوانههای قدرت و امپراطوری در مقابل یک تیم ضربه بخورد،البته این ضربه نبود زیرا آنها هم مایل به مذاکره بودند.
هاشمی رفسنجانی در خصوص تحریمها اظهار داشت: ما هرگز به دنبال سلاح هستهای نظام نبودیم و آنها به این اتهام این همه تحریم به ما تحمیل کردند و اگر توافق صورت نمیگرفت تحولها مشکل میشد.
وی دربارهی تحول روابط جهانی گفت: ما کشوری سربلند و عظیم هستیم که از یک جنگ سرد طولانی و مشاجره حساس بیرون آمدیم و توانستیم طوری عمل کنیم که فریاد کنگره آمریکا و اسراییل بلند شود.
وی با اشاره به اقتدار علمی کشور گفت: غیر از تحول سیاسی، اقتدار علمی بود که کارساز شد و آنها فهمیدند میتوانیم این صنعت را تا آخر پیش ببریم و حتی اگر ما را تحریم کنند موارد علم و دانش را نمیتوانند از ما بگیرند. زیرا در مقابل یک قدرت علمی و فنی بالا قرار دارند و اقتدار علمی بود که موجب این تحول شد.
هاشمی رفسنجانی اظهار داشت: در اجلاس نزدیک سازمان ملل در حضور دو قدرت روسیه و آمریکا، ایران را در سخنرانی اولیه گذاشتند و این مساله مهمی است.
وی با اشاره به نقش مهم آموزش و پرورش اظهار کرد: با شرایط کنونی من عرض میکنم شما معلمان و مدیران کسانی هستید که باید پایهی اصلی اقدار علمی را در جامعه ایجاد کنید و این پایه علمی در دبستان و دبیرستان شکل میگیرد و در دانشگاه اوج میگیرد و اگر این مقاطع و آموزش و پرورش وجود نداشت، کشور به جایی نمیرسید.
هاشمی به حق اساسی معلمان اشاره کرد و افزود: عشقی که در دل دانش آموزان و نونهالان از معلم خوب با سواد و خوش اخلاق وجود دارد تا پایان عمر همراهشان میماند و شرط آن این است که معلم همچون پدر و مادر با آنها برخورد کند و حتی اگر سرزنشی کرد به خاطر مصلحت باشد تا بتوانند راه را بهتر پیش ببرند.
وی در خصوص شروط تحول بیان کرد:اولین شرط تحول اهتمام آموزش و پرورش است، همانطور که من بعد از جنگ هم معتقد بودم سازندگی پایدار باید در آموزش و پرورش شکل گیرد و دکتر نجفی نیز با این تفکر طرح تغییر نظام آموزشی را به تصویب رساند که متاسفانه عملی نشد.