شناسهٔ خبر: 68571442 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: نامه‌نیوز | لینک خبر

ناگفته‌های مادر نفس حاجی‌شریف | ابعاد پنهان برخورد گشت‌ارشاد با دختر خیابان وطن‌پور

مادر نفس حاجی شریف می‌گوید: «وقتی رسیدم، دیدم صورت دخترم زخمی و خونی است. گردنش کبود شده و جای چنگ در جای‌جای بدنش وجود دارد. لباس‌هایش پاره‌پاره و او برای اینکه پیراهنش نیفتد، آن را گره زده است. حیرت‌آور اینکه بدون روسری جلوی آن همه مرد، بی‌حال نشسته بود.»

صاحب‌خبر -
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

مادر نفس حاجی شریف در گفتگو با «اعتماد» از ابعاد پنهان پرونده برخورد با دختر خیابان وطن پور در تیرماه امسال می‌گوید.

*مدام به ما می‌گفتند: «هیس، ما خودمان پیگیری می‌کنیم»

*ما هنوز نمی‌دانیم پرونده در کدام دادگاه و شعبه ارجاع شده است. ذکر این نکته هم ضروری است که ما متوجهیم تخلف یک یا چند مامور به معنای تخلف کل ساختار نیست.

*از ابتدای شکل‌گیری این بحران تلاش کردم از طریق قانونی موضوع را دنبال کنم. هدف از پیگیری این پرونده آن است که دختر من بداند در این کشور فرقی نمی‌کند متخلف در چه لباس و چه پست و سمتی باشد. هر زمان که تعرضی به حقوق او یا خود او صورت گیرد، دستگاه قضایی و قانون کشور از او حمایت می‌کند. نمی‌خواهم بچه‌ام از مملکت خود بترسد.

* وقتی رسیدم، بماند که چه حرف‌ها و فحش‌های زشتی به من دادند. به من گفتند: «دخترت را تو خیابون ول کردی. دخترت و... است.» من از یک طرف نگران بچه بودم و از طرف دیگر با تحقیر‌های ممتد مواجه بودم.

*وقتی رسیدم، دیدم صورت دخترم زخمی و خونی است. گردنش کبود شده و جای چنگ در جای‌جای بدنش وجود دارد. لباس‌هایش پاره‌پاره و او برای اینکه پیراهنش نیفتد، آنرا گره زده است. حیرت‌آور اینکه بدون روسری جلوی آن همه مرد بی‌حال نشسته بود. من تعجب کردم به خاطر حجاب نفس را گرفته‌اند، بعد نفس بی‌حجاب منتظر من نشسته است. حالم بد شد و با ماموران بحثم شد. بلافاصله به همه نهاد‌های قانونی شکایت کردم.

* متوجه شدیم آرشیو دوربین مجتمع تجاری وجود دارد و از دادستان دادسرای نظامی خواستیم به صورت قانونی این فیلم‌ها را بگیرد. ماموران ادعا کرده بودند، بچه‌ها قبل از برخورد ماموران در منطقه‌ای دیگر فحاشی کرده‌اند. فرار کرده و ما دنبال آن‌ها آمده‌ایم. آن هم با ارایه دوربین‌های مجتمع تجاری که محل استقرار گشت است، مشخص می‌شود.

*ما در تعجبیم که پلیس امنیت به دستور قضایی پاسخ نداده و حتی فیلمی که مامور انتظامی با هندی‌کم می‌گیرد و در فیلم مشخص است، را ارایه نمی‌کنند. من نمی‌دانم آیا تغییر خودرو‌های ون ارتباطی با ارایه فیلم دوربین‌ها دارد یا نه؟ اما بین راه، نفس را از ون اول پیاده کرده و سوار ون دوم کردند. چون اگر مسوولان قضایی، درخواست دوربین ون را کردند، دوربین ون دوم را ارایه کنند. وقتی نفس این موضوع را به من گفت، همه جا اعلام کردم، نفس سوار دو خودرو شده است. خوشبختانه ما در مورد اینکه بچه‌ها را از خودروی ابتدایی پیدا کردند و سوار ون دوم کردند، شاهد داریم.

‌*یکی از خانم‌هایی که داخل ون اول بوده و داخل ون دوم بوده، برای شخص ما شهادت داده که چه برخوردی با نفس شده است.

* نفس از خانه بیرون نمی‌رود. حتی جرات نمی‌کند پیش تراپیست برود. دچار اضطراب و استرس شدید است. برخی مشکلات را نمی‌توانم بگویم، اما از نظر روحی و روانی آسیب زیادی پیدا کرده است.

* از ابتدا با من برخورد نامناسبی نشد. شب اول وقتی بچه را می‌خواستند تحویل ما دهند، گفتند قاضی کشیک گفته اصل مدارک شناسایی شما و دخترتان باید پیش ما بماند. من احساس می‌کنم این کار را کردند تا ما نتوانیم بلافاصله به پزشکی قانونی برویم. البته یک هفته بعد مراجعه کردیم و اسناد آن در اختیار قاضی است. از مسوولان می‌خواهم حق مرا احقاق کنند. حق مظلوم را بگیرند. شب اول ماموران پلیس از صورت و گردن دختر من عکاسی کردند و عکس‌ها را دارند. می‌توانند آن‌ها را منتشر کنند. قوه قضاییه و رسانه‌ها باید پناهگاه من شهروند نوعی باشند. هر مامور و مسوولی در هر جایگاه و پستی که هست، زمانی که رفتار غیر قانونی و فراقانونی دارد باید با او برخورد شود.

منبع: روزنامه اعتماد

نظر شما