شناسهٔ خبر: 68553628 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: رجا | لینک خبر

حجت‌الاسلام‌والمسلمین محسن قنبریان:

عدالت عامل وفاق و پیوند دلها است/ وفاق ملی و انسجام اجتماعی با سخنرانی درمانی میسر نمی‌شود/ پزشکیان باید بگوید که عناصر سابقه‌دار و فتنه‌گر در درون دولت دیگر غلطی نمی‌کنند

قائم‌مقام رهبری در حصر بود؛ آیت‌الله امینی آمدند پیش حضرت آقا و گفتند که ایشان از مجتهدین هستند. آقا گفتند که من چه نفعی می‌برم از اینکه ایشان در حصر باشد؟ شما ضمانت بکنید که ایشان به انقلاب ضربه‌ای نمی‌زند. خود آقای امینی گفت: من نمی‌توانم».

صاحب‌خبر - گروه سیاست-رجانیوز: حجت‌الاسلام‌والمسلمین قنبریان، در سخنرانی خود پیرامون نقش حلقه‌های میانی در ایجاد انسجام و وفاق اجتماعی، عدالت را مهم‌ترین عامل انسجام و پیوند دل‌ها عنوان کردند و گفتند با وجود تبعیض در جامعه انسجام اجتماعی حقیقی حاصل نمی‌شود؛ رفع تبعیض و اجرای عدالت نیز با سخنرانی درمانی اتفاق نمی‌افتد و باید پای اجرای عدالت تمام‌قد ایستاد و جان کند تا اندکی بتوان جامعه را به عدالت نزدیک کرد. چراکه تبعیض بسیار سخت‌جان است. همچنین ایشان شرط استفاده از عناصر ناقض امنیت و انسجام اجتماعی را ضمانت و گردن‌گرفتن شخص آقای پزشکیان عنوان کرد. اگر می‌خواهید که در جامعه انسجام اجتماعی و وفاق ملی شکل بگیرد باید عناصر فتنه‌گر و ضد وفاق را گردن بگیرد و بگویید که اینها دیگر غلط نمی‌کنند. به گزارش رجانیوز، به مناسبت ایام سوگواری خاندان اهل‌بیت (علیهم‌السلام) در روزهای پایانی ماه صفر، در هیئت لبیک شهر مشهد به وعظ و خطابه پرداختند. موضوع سخنرانی ایشان در این مراسم «کارکرد حلقه‌های میانی در سیره اهل‌بیت (علیهم‌السلام)» بود. ایشان در ابتدای این مراسم متذکر شدند که نقیب در جامعه نبوی معادل حلقه‌های میانی است که رهبری آن را مدنظر قرار داده‌اند. در واقع نقیب حلقه وصل جامعه ایمانی به امام است. همچنین ایشان در ادامه به وظایف نقبا در جامعه پرداختند و یکی از مهم‌ترین وظیفه نقبا را ایجاد انسجام اجتماعی و وفاق ملی عنوان کردند. سپس ایشان از این رهگذر به بررسی عوامل شکل‌گیری انسجام و وفاق اجتماعی در جامعه نبوی پرداختند. حجت‌الاسلام قنبریان، مهم‌ترین عامل وفاق و انسجام اجتماعی را عدالت عنوان کردند و گفتند: «حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها در خطبه فدکیه علل احکام را می‌فرمایند که مثلاً خداوند چرا حج را واجب کرد؟ خداوند زکات را چرا واجب کرد؟ حضرت در آنجا می‌فرمایند: خداوند عدل را واجب کرد تنسیقا للقلوب. تا قلب‌ها را یک نسق کند. چون انسجامی که ما می‌خواهیم انسجامی است که از قلب‌ها جوشیده است. این دل‌ها باید یک نسق بشود. یکپارچه بشود. هم نسق بشود. هم نسقی با تبعیض جور در نمی‌آید. تبعیض ذره‌ای می‌کند و عدالت تعمیم می‌دهد.» ایشان در ادامه افزودند: «هرجا تبعیض درست کردید، پشت سر آن یک تبعیض دیگری هم خواهد بود. این را در آینه تاریخ خیلی آسان می‌توانم بگویم. بعد از رحلت پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله ابتدا آمدند گفتند عرب‌ها و عجم‌ها. بلافاصله خود عرب‌ها آمدند گفتند عرب قریشی و غیر قریشی. به همان دلیلی که عجم‌ها را بیرون کردند غیر قریشی‌ها را هم بیرون کردند. قریشی‌ها گفتند بنی‌امیه و غیر بنی‌امیه. طوری ذره‌ای شد که در زمان خلیفه سوم چون فقط اموی‌ها حکومت می‌کردند، ریختند خلیفه سوم را کشتند. این آخر تبعیض است. طوری ذره‌ای می‌کند که همه را نابود می‌کند» همچنین ایشان در توضیح معنای عدالت و رابطه میان عدالت و انسجام اجتماعی، گفتند: «عدالت چه؟ عدالت یعنی رعایت استحقاق‌ها. هر کسی حقی دارد بیاید. عنصر اصلی انسجام اجتماعی، عدالت است. نمی‌شود سخنرانی درمانی کنیم و بگوییم وفاق ملی وفاق ملی و دست به عدالت نزنیم. هرکسی وفاق ملی می‌خواهد مالکیت عمومی را گسترش دهد؛ برابری در حقوق و دستمزدها را گسترش دهد. نمی‌شود نجومی بگیر و کارگر حداقل‌بگیری که پنج ماه هم به او حقوق نداده‌اند، با هم انسجام پیدا کنند. داریم شوخی می‌کنیم. نمی‌شود موطن خشونت و تنفر و جدایی از قلب‌ها را بگذاری؛ اما نتیجه آن وفاق و همدلی شود. با سخنرانی و شعار نمی‌شود. باید پای آن ایستاد. تبعیض بسیار سخت‌جان است. با سخنرانی و آیین‌نامه و دستور نمی‌شود. جان‌کندن می‌خواهد تا اندکی از آن جابه‌جا شود. کار سختی است.» ایشان در ادامه نمونه‌ای از انسجام اجتماعی در جامعه نبوی را خاطرنشان کردند: «بعد از حضور پیامبر در مدینه، یهودی‌ها از اینکه قبیله اوس و خضرج به یکدیگر پیوند خوردند و مدافع پیامبر شدند، نگران بودند. یهودی‌ها شروع کردند خاطرات جنگ‌های گذشته را بازگو کردند. اشعار و رجزهایی که در جنگ‌ها علیه هم می‌خواندند را دوباره یادآوری می‌کردند. در مواردی هم داشتند موفق می‌شدند. یک جایی جمعی از اوس و خضرج گفتند می‌رویم در یک ریگزار و شروع به جنگیدن می‌کنیم. خبر که به پیغمبر رسید ایشان فوراً خودشان را به آنجا رساندند. تا پیغمبر را دیدند، دوباره آن اخوتی که پیغمبر بینشان درست کرده بود را به یاد آوردند. تاریخ می‌نویسد گریه کردند و یکدیگر را بغل کردند. ما چنین چیزی نیاز داریم. به این‌جور پیوندهای محکم که نقش نقبا بسیار جدی است.» حجت‌الاسلام قنبریان، در ادامه با اشاره به به‌کارگیری مشروط ناقضان و برهم‌زنندگان انسجام اجتماعی و فتنه‌گران در دولت گفتند: «آقای پزشکیان، هیچ اشکالی ندارد. فتنه‌گران ۸۸ را هم بیاورید؛ ولی گردن بگیرید. نه تابو کنید که اگر هر کس یک توییت زده نباید برگردد؛ نه از آن طرف بگویید که برگردید دور هم باشیم. ضعفای ایمان و کسانی که در مواردی به انسجام اجتماعی خلل وارد کردند، یکی باید آنها را گردن بگیرد تا وفاق ملی شکل بگیرد. یک نفر باید بگوید: پای من اینها دیگر غلط نمی‌کنند. خودشان نمی‌گویند؛ آقای پزشکیان تو بگو. تو بگو من ضامن». ایشان در ادامه حکایتی را نقل کردند: «قائم‌مقام رهبری در حصر بود؛ آیت‌الله امینی آمدند پیش حضرت آقا و گفتند که ایشان از مجتهدین هستند و زحمت‌های زیادی کشیده‌اند. آقا گفتند که من چه نفعی می‌برم از اینکه ایشان در حصر باشد؟ شخص شما ضمانت بکنید که ایشان به انقلاب ضربه‌ای نمی‌زند، فردا صبح حصر ایشان را بردارید. خود آقای امینی گفت: من نمی‌توانم». در آخر ایشان با اشاره به سازوکار امان‌خواهی در جامعه نبوی، خاطرنشان می‌کنند: «در جامعه رسول‌الله یک آدمی به متخلفی، امان می‌داد؛ می‌گفت این فرد متخلف بوده؛ من به او امان می‌دهم که تحت امان من بیاید. شبیه یک‌جور کفالت. راه‌های وفاق ملی اینها است. نه اینکه در را ببندیم همین آدم‌هایی که پس از ۹ دی ماندند باشند؛ بقیه هم سوار نشوند؛ چون خراب می‌کنند. نه آقا سوار شوند؛ همه سوار شوند. یا خود او بگوید که دیگر نمی‌کنم یا جناح و گروه او. آنها باید پشت سر ضعیف الایمان‌ها و کسانی که انسجام اجتماعی را می‌شکنند راه بروند و جبران کنند. این روشی بود که نقبا در مدینةالنبی انجام می‌دادند و انسجام اجتماعی و وفاق ملی درست می‌کردند». انتهای پیام/

نظر شما