شناسهٔ خبر: 68538002 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: انصاف نیوز | لینک خبر

دین «پازلی و موزاییکی» را بشناسیم | محسن‌حسام مظاهری

صاحب‌خبر -

«عمده گونه‌های دین‌داری در جامعه امروز، ذیل دو الگوی کلان از دین به نام‌های دین پازلی و دین موزاییکی قرار دارند و مجموعه مطالعات تجربی اجتماعی در ایران و جهان نشان می‌دهد که ما با یک روند افزایشی به دین موزاییکی درمقابل یک روند افول بین الگوهای دین پازلی مواجه هستیم.»

سایت ایکنا (خراسان رضوی) نوشت: «محسن‌حسام مظاهری، نویسنده و پژوهشگر اجتماعی تشیع و آیین‌های شیعی، در رویداد «نامیرا» که شامگاه ۷ شهریورماه، در فرهنگسرای جهاددانشگاهی مشهد برگزار شد، اظهار کرد: این برنامه به پاسداشت واقعه عاشورا برگزار شده‌است. اما بحث من مستقیماً ربطی به عاشورا ندارد، بلکه به شکل کلی درباره دین و جایگاه تغییرات دین در جامعه معاصر است که سعی می‌کنم آن را در خلال دو تمثیل توضیح دهم، تمثیل پازل و تمثیل موزاییک. ورود من به این بحث نیز از منظر مطالعات اجتماعی و رویکرد برونی است. از این منظر، سنجش حقانیت ادیان مطرح نیست؛ ما به دنبال اثبات یا رد دعاوی دینی نیستیم و نمی‌خواهیم گزاره‌های دینی را صحت‌سنجی کنیم یا به دنبال دین برتر یا دین حق باشیم.

او ادامه داد: به نظر می‌رسد عمده گونه‌های دین‌داری در جامعه امروز ذیل دو الگوی کلان از دین، تحت عنوان «دین پازلی» و «دین موزاییکی» قرار دارند. پازل به مجموعه‌ای از قطعات همجنس اشاره دارد. این قطعات می‌توانند مقوایی، کاشی، فلزی یا چوبی باشند اما ویژگی مشترک آن‌ها هم‌اندازه بودن است. ویژگی دوم این است که این اشکال و قطعات متجانس به هم پیوسته‌اند و ارتباط همبستگی دارند. بنابراین نمی‌توان یک قطعه پازل را در جای دیگری گذاشت؛ هر قطعه باید دقیقاً سر جای خودش قرار گیرد تا پازل کامل شود، ویژگی چهارم هم این است که از به هم پیوستن قطعات پازل، یک کل ساخته می‌شود. ویژگی پنجم نیز این است که این کل منسجم تابع یک نقشه بیرونی است.

این پژوهشگر دینی با بیان اینکه وجود نقشه بیرونی به ما قابلیت ارزیابی می‌دهد، افزود: این ارزیابی بر مبنای مطابقت بین نقشه‌ها انجام می‌شود. گزاره‌های دینی نیز می‌توانند اینگونه در نظر گرفته شوند. احکام دینی، اعتقادات و آیین‌های دینی متشکل از گزاره‌های همجنس و متجانس هستند که نظم مشخصی پیدا کرده‌اند. در دین پازلی، یک مرجع هنجاری داریم که دین را تایید می‌کند. اگر پرسشی درباره تکمیل پازل دین وجود داشته باشد، می‌توانیم به آن مرجع بیرونی مراجعه کنیم که این مرجع، دین نهادی است و سازمان رسمی دین را تشکیل می‌دهد؛ مانند کلیسا یا روحانیت.

مظاهری گفت: دین پازلی قابل داوری و ارزیابی است. ارزیابی این دین بر اساس این‌که در بیرون نقشه‌ای وجود دارد انجام می‌گیرد. بنابراین یکی از دغدغه‌های مهم برای دین‌داران، اصل انطباق و مطابقت است؛ اینکه چقدر توانسته‌اند با آن الگوی بیرونی و حقیقی انطباق داشته باشند. این دغدغه، یکی از چالش‌های اصلی دین‌داری معاصر است که به اصالت و خلوص باورها مربوط می‌شود. آیا باورهای من خالص و اصیل هستند؟ این پرسش‌ها و ابهامات، فرد دیندار را به چالش می‌کشد تا به منابع اصلی مراجعه کند و سنجش کند که آیا اصالت دارد ؟ برخی از جریان‌های جدید مانند روشنفکری دینی و نواندیشی نیز به چالش کشیدن دین سنتی را دنبال می‌کنند.

وی ادامه داد: اگر بخواهیم از دین پازلی عبور کنیم، دو بخش مختلف از آن وجود دارد: یکی دین پازلی با تعداد قطعات کم و دیگری دین پازلی با تعداد قطعات زیاد. دین پازلی می‌تواند از چند قطعه کوچک یا قطعات بسیار زیاد تشکیل شود. تفاوتی که دین‌داری ساده عامیانه با دین متکلمان دارد، همین است. هر دو دین پازلی هستند اما یکی دارای قطعات کمتری است و ساده‌تر شکل می‌گیرد، در حالی که دیگری پیچیده‌تر و زمان‌مندتر است. در هر گزاره، یک کل منسجم و نقشه بیرونی وجود دارد و مسئله اصلی انطباق است؛ چه در دین ساده عامیانه روستایی و چه در دین پیچیده اقلیت دینی. نکته قابل توجه این است که همه پازل‌ها لزوماً کامل نیستند. برخی ممکن است نیمه‌کاره بمانند یا جاهای خالی داشته باشند.

ویژگی‌های دین موزاییکی

این نویسنده و پژوهشگر مطالعات اجتماعی دین و تشیع با برشمردن ویژگی‌های دین موزاییکی، بیان کرد: برخلاف پازل، در موزاییک تعداد قطعات متجانس و هم‌اندازه وجود ندارد. در موزاییک، قطعات کنار هم قرار می‌گیرند، اما مشخص نیست که به شکل تصادفی شکل گرفته‌اند. تقارن وجود ندارد و تنها یک ملات آن‌ها را در یک چارچوب قرار می‌دهد. بنابراین، سنگ‌ها پراکنده هستند و رابطه همبستگی بین آن‌ها وجود ندارد و تنها یک رابطه هم‌نشینی میان آن‌ها برقرار است. در دین موزاییکی انتظار نداریم که کل منسجم ساخته شود.

وقتی که قطعات متقارن و همجنس نیستند. در این دین، معیار ارزیابی به جای مطابقت، بیشتر بر اساس انتخاب‌های فردی است. باور دینی از قطعات نامتجانس تشکیل می‌شود. به همین ترتیب، در موضوع احکام و آیین‌های دینی نیز، فرد دیندار ممکن است برخی از احکام را انتخاب کرده و برخی دیگر را نادیده بگیرد. در واقع، هر فرد خود تصمیم می‌گیرد که کدام گزاره‌ها را از چه منابعی انتخاب کند. بنابراین، در دین موزاییکی ارزیابی‌ها نوعاً درونی هستند؛ اینکه چه چیزی دین هست را خود فرد شخصا مشخص می‌کند.

مظاهری با اشاره به اینکه قطعات ناکارآمد جای خود را به قطعات کارآمدتر می‌دهند، افزود: در حال حاضر، ما با این مسئله مواجه هستیم که قطعاتی که به کار نمی‌آیند، جای خود را به قطعات کارآمد و مناسب‌تر می‌دهند. بنابراین، مسأله انطباق در اینجا مطرح نیست، زیرا اساساً هیچ سرمشق مشخصی وجود ندارد. نیازهایی که افراد از دین دارند، متنوع است. به عنوان مثال، ما انتظار داریم که دین در برخی مواقع توضیح‌دهنده باشد مثلاً درباره مرگ، بیماری و یا برخی محرومیت‌ها، توضیحاتی ارائه دهد.

این توضیحات می‌تواند به تحمل‌پذیری فرد کمک کند. ما به تسکینی نیاز داریم که دین به ما می‌دهد و باید آلام روحی و روانی‌مان را برطرف کند. از منظر فرد دیندار، دین باید فایده‌مند باشد. در اینجا معیار ارزیابی ما اصالت نیست بلکه فایده است. من به عنوان یک دین‌دار تشخیص می‌دهم که از کنار هم قرار گرفتن این تکه‌های پراکنده و نامتجانس، یک دین سامان‌یافته شکل می‌گیرد و من در آن برجسته و مهم هستم. در دین پازلی وجود این خلاها به معنی تخطی است و این تخطی برای خود فرد مشخص است و از منظر بیرونی قابل سنجش نیست و تنها کارآمدی، آن را نشان می‌دهد.

او با تاکید بر اینکه این تفاوت مهمی است که این دو رویکرد را از هم متمایز می‌کند، ادامه داد: مجموعه مطالعات تجربی اجتماعی در جامعه ایرانی و همچنین در سطح جهانی نشان می‌دهد که ما با یک روند افزایشی گرایش به دین موزاییکی درمقابل یک روند افول بین الگوهای دین پازلی مواجه هستیم. در دنیای امروز، معمولاً بین طبقات اجتماعی و اقتصادی افراد با میزان گرایش‌شان به دین رابطه مستقیم وجود دارد؛ طبقات پایین و طبقات بسیار بالا بیشتر تمایل به دین پازلی دارند، در حالی که طبقه متوسط بیشتر به دین موزاییکی گرایش دارد.

از حیث گروه سنی نیز به نظر می‌رسد رابطه معناداری وجود داشته باشد، معمولاً جوانان بیشتر از سنین بالاتر به دین موزاییکی گرایش دارند که این امر طبیعی است، زیرا افراد مسن‌تر محافظه‌کارانه‌تر با گزاره‌های دینی مواجه می‌شوند. همچنین، این گرایش بیشتر در شهرها رشد می‌کند تا در روستاها بنابراین، خاستگاه و کانون اصلی حیات در جامعه معاصر، طبقه متوسط شهری است. مشخصاً جوانان طبقه متوسط در برخی مطالعات قبلی نقش‌آفرین بوده‌اند در مطالعات جنسیتی نیز معمولاً در سال‌های اخیر نتیجه مطالعات پیمایش نشان داده است که گرایش‌های دینی و التزام به احکام در زنان بیشتر از مردان است.

نقش مدرنیت در پیدایش دین موزاییکی

این پژوهشگر دینی با طرح این نکته که در سال‌های اخیر دین پازلی دارد افول می‌کند، تصریح کرد: تصور می‌کنم که در این مسیر سه دلیل بیش‌تر نقش‌آفرین بوده است. دلیل اول مدرنیت است. پیدایش دین موزاییکی اساسا یک پدیده مدرن است. در دوران مدرن است که سوژه مدرن ساخته می‌شود؛ سوژه‌ای که فردیت برایش اهمیت دارد و این فرد از ذیل هویت‌های جمعی و اجتماعی خارج می‌شود و خود اوست که اهمیت پیدا می‌کند.

بستر دوم به تحولات رسانه‌ای بازمی‌گردد، ظهور رسانه‌های فراگیر با قابلیت دسترسی آسان و گسترده به منابع دانشی، ما را در برابر دنیایی از اطلاعات و گزینش‌گری قرار داده است، فرصت‌های بی‌نظیری که رسانه‌ها در اختیار گذاشته است به افراد امکان خود اظهاری داده و باعث شده تا فردیت گسترش پیدا کند. رسانه‌های الکترونیک یک نسبت دو سویه با ادیان دارند، یعنی در عین حال که زمینه گسترش آن‌ها را فراهم می‌کنند می‌توانند زمینه اضمحلال‌شان را نیز به وجود بیاورند. بنابراین رسانه جدید بستر تغذیه دین موزاییکی است.

مظاهری با اشاره به اینکه سومین بستر به تحولات نهاد دین مربوط می‌شود، افزود: در عرصه جهانی و در ایران پساانقلاب چالش‌هایی در نهاد رسمی دین ایجاد شده که اقتدار آن را به چالش کشیده است. این چالش‌ها از چند جهت قابل بررسی هستند. یکی از چیزهایی که برای نهاد دین و روحانیت اقتدار ایجاد می‌کرد، دسترسی انحصاری به منابع دانش دینی بود. همچنان که در دوره روحانیت سنتی حتی زبان عربی هم یک مرز با عامه مردم بود.

در دوره رسانه جدید همه این‌ها در اختیار عموم قرار گرفت و در این دسترس‌پذیر کردن، خود نهاد دین بیشتر تأثیرگذار بوده است. یکی دیگر از عواملی که اتوریته و اقتدار نهاد رسمی دین را شکست، تخالط نقش‌ها بود که به ویژه بعد از انقلاب اتفاق افتاد. یعنی دین نهادی وارد حوزه‌هایی شد که به شکل کلاسیک در حوزه تعریف نهاد دینی و روحانیت نبودند، روحانیون و علما نقش‌های جدیدی را پذیرا شدند و به حوزه‌های فرهنگی، سیاسی و مدیریتی وارد شدند.

او افزود: این تخالط نقش دو پیامد داشت، پیامد اول اینکه در این مسیر دو طرفه بود، همان‌طور که روحانیت وارد یک سری نقش‌های بی‌سابقه جدید شده بود، اصناف دیگر هم وارد نقش‌هایی شدند که مخصوص روحانیت بود. به بیانی دیگر دین نهادی دیگران را در نقش‌های سنتی خود سهیم کرده و به همین دلیل است که مثلا می‌بینیم مداحان نقش و اعتبارشان برجسته می‌شود و یا برخی از روانشناسان یا فیلسوفان درباره گزاره‌های دینی حرف می‌زنند، خیلی از سخنرانان نسل جدید هم عالم دینی نیستند.

این پژوهشگر دینی با اشاره به این نکته که روحانیت تنها منبع گزاره‌های دینی در جامعه نیست، افزود: دین یک امر معطوف به زندگی است، جامعه دین را برای زیستن می‌خواهد، مردم به دنبال التیام و انسجام و هویت‌یابی‌ هستند و معطل این نمی‌مانند که دین نهادی خود را با تغییرات منطبق کند و خود را به روز کند، جامعه خودش به نیازش پاسخ می‌دهد و در نتیجه ما می‌بینیم که این باعث می‌شود برخی از افراد به سمت الگوهای دیگر بنیاد و دین‌های خود محور سوق پیدا کنند و این‌چنین است که مثلا سلبریتی‌های مذهبی، مبلغان اینستاگرامی و… ظهور پیدا می‌کنند.

البته این عبور تنها منحصر به دین موزاییکی نیست حتی در باور به دین پازلی هم نشانه‌هایی از آن را می‌بینیم، مثل تغییر معناداری که در مصرف وجوهات شرعی در این سال‌ها شاهد هستیم و مطالعات تجربی نشان می‌دهد حتی در بین کسانی که به دین فقاهتی باور دارند این‌طور پیش‌آمده که فرد، خودش تصمیم می‌گیرد که زکاتش را چگونه بدهد و به طور کل وجوهات شرعی جای خود را به کمک‌های عام المنفعه و خدمات اجتماعی می‌دهند.

مظاهری ادامه داد: پرسش آخر این است که ما چه ارزیابی از دین موزاییکی داریم؟ نوعا ارزیابی که دین نهادی و نهاد دینی از دین موزاییکی دارد، یک ارزیابی منفی است و معمولا با انواع برچسب‌های منفی از دین موزاییکی تعبیر می‌کنند، مثلاً می‌گویند دین‌های خود ساخته، غیر اصیل، نفسانی و… از منظر اجتماعی دراین‌باره می‌توان به چند نکته اشاره کرد؛ نکته اول این است که در برخی از جهات، تغییر الگوهای دین‌داری در جامعه از مدل‌های پازلی به موزاییکی مخاطراتی را برای جامعه ایجاد می‌کند.

مثلاً در دین موزاییکی نوعا کار ویژه‌هایی که از دین انتظار داریم به کار ویژه‌های فردی تقلیل پیدا می‌کند، یعنی ابعاد اجتماعی دین در حاشیه می‌رود و جای خود را به پدیده‌ها و ساختارهایی که لزوما دینی نیستند می‌دهند. خیلی از ارزش‌ها از دایره مفاهیم قدسی بیرون می‌روند و ارزش‌های انسانی می‌شوند. به عبارت دیگر با موزاییکی شدن دین، بین امر دینی و امر جمعی فاصله زیاد می‌شود و به طورکل ساختار دین موزاییکی نوعا با ویژگی‌های دین فردی سازگار و این یک مخاطره است.

انحصارگرایی در دستیابی به حقیقت در دین پازلی

او با اشاره به اینکه دینداری موزاییکی فرصت‌ها و امیدهایی را برای جامعه می‌سازد، افزود: دین پازلی به دلیل کلیت‌گرایی‌اش میل به انحصارگرایی در دستیابی به حقیقت دارد. ادیان پازلی نوعا خود را حقیقت‌ مطلق می‌دانند و انحصار‌گرا هستند. به همین دلیل مدارای کم‌تری در برابر دیگری دارند و میل به بسیج‌کنندگی و تحریک افراد حول هویت دینی دارند. دین پازلی دین هویت‌ساز و دیگری‌ساز است و همین ویژگی‌هاست که باعث می‌شود از دل این دین استعداد بنیادگرایی و هویت‌گرایی دینی به وجود بیاید و حتی به خشونت دینی حول باور دینی کشیده شود.

از این منظر دین موزاییکی استعداد کم‌تری دارد چون محور اصلی این دین بر فرد است و در دستیابی به حقیقت تشکیکی و متواضع‌تر است. بنابراین استعداد کم‌تری برای ظهور بنیادگرایی دینی و دیگری سازی در آن وجود دارد. به این معنا شاید بتوانیم درنظر بگیریم که دین موزاییکی می‌تواند دین اخلاقی‌تری باشد.

مظاهری گفت: به نظر می‌رسد ما هر داوری که درباره موزاییکی شدن دین داشته باشیم، این روند و تغییر یک واقعیت در حال رخ دادن است و مختص جامعه ما نیست. در تحولات جهانی هم، ظهور معنویت‌گرایی‌های جدید، فرقه‌ها و گروه‌های معنوی جدید را می‌بینیم. پدیده‌های رسانه‌ای و پلتفرم‌های مختلف نیز در ایجاد و شکل‌گیری این موزاییک‌های متنوع و متکثر که به تعداد افراد دین‌دار وجود دارد، نقش دارند و حتی در سطحی بالاتر باید گفت این تکثر تجربه معنوی را از انحصار دینی هم بیرون برده و دقیق‌تر این است که ما از امر دینی سخن بگوییم نه از دین. در هر حال این واقعیت وضعیت دین ورزی و معنوی‌گرایی در دنیای امروز است. فراموش نکنیم دین موزاییکی با همه نقدهای وارد بر آن تلاش‌های گروه‌هایی از افراد است که می‌خواهند از دین نهادی و آسیب‌‌های آن دور بمانند و هم‌چنان خود را در دایره دین‌داران حفظ کنند و خود را از مواهب دین بهره مند سازند.

در ادامه این نشست یاسین حجازی نویسنده و پادکستر، به خوانش ۹پاره از تاریخ طبری درباره امام حسین(ع) و وقایع مرتبط با نهضت حسینی پرداخت. سپس علی کیانی‌نژاد برای مهمانان نی‌نوازی کرد و به‌طور هم‌زمان نقاشی زنده با موضوع اسامی و القاب امام رضا(ع) توسط علیرضا بهدانی اجرا شد. از رویدادهای فرعی این شب نیز می‌توان به برپایی نمایشگاه عکس «غریب قریب»، که مروری بر عکس‌های کم‌تر دیده شده مشهد و امام رضا(ع) است، اشاره کرد.»

انتهای پیام

نظر شما