خبرگزاری مهر، گروه استانها - محمد حسین عابدی: توران در جنوب شاهرود تنها زیستگاه زاد آور و متأسفانه هم اکنون تنها زیستگاه یوز آسیایی در دنیا است. گونهای نادر که به قول کارشناسان خطر انقراض از هشدار هم رد شده و حالا نفس این گونه جانوری به شماره افتاده است.
طی سالهای اخیر بسیار تلاش شده تا شرایط برای زیست این گونه مهیا تر از سابق شود اما نه تلاشها آنقدر کافی است و نه توان سازمان محیط زیست اجازه میدهد که ما بتوانیم کارهای مفیدتری در این زمینه را شاهد باشیم در نتیجه سازمان از بخش خصوصی خواسته تا وارد گود شود و کمک کند.
اجرای یک طرح با وجود مخالفتهای مردمی
سال قبل یک تصمیم عجیب توسط اکبری معاون سازمان محیط زیست و تأیید سلاجقه صورت گرفت و آن هم اینکه دستهای بزرگ از قوچ و میش از تپال شاهرود که خود یک ناحیه حساس زیست محیطی است زنده گیری و به توران انتقال یابد این طرح با مخالفت شدید محیط زیستی ها و کارشناسان روبرو شد زیرا آن را دخالت در طبیعت میدانستند.
کنشگران مشخصاً به دو موضوع تاکید داشتند نخست اینکه زمان اجرای طرح بدترین موضوع ممکن بود زیرا اکثر میشها آبستن بودند و انتقال آنها عجیب و غریب بود و دوم درباره خود طرح اعتراضاتی داشتند و عقیده داشتند که حضور یکباره این حجم از چارپایان یوزها را دور هم جمع نمیکند بلکه شکارچیان را گردهم میآورد!
موضوع دیگر این بود که یک فرد سرمایه گذار بخش خصوصی این کار را صورت داده و این قدری ماجرا را با دیده شک و تردید دنبال میکرد که وی چه نفعی در این ماجرا خواهد داشت و لذا نگرانیهای بزرگی در این زمینه باقی بود حالا بهمن نجفی حامی محیط زیست که کاروان یوز ایران را راه اندازی کرده و تمام زندگی خودش را وقف این جانور زیبا کرده است میگوید این طرح جواب داده و در همان منطقه کرباسی که این قوچ و میشها رها شده اند یوز دیده و حتی یک قوچ را شکار هم کرده است! گفتگوی ما با او را که حالا بخشی از این پروژه است، به صورت مشروح میخوانید:
شما قدری درباره خودتان بگویید این کاروان یوز و اینکه شما شهر به شهر با این کاروان حضور مییابید.
از کودکی عاشق محیط بانی بودم از زمانی که دست چپ و راست خودم را میشناختم در زیستگاههای ناحیه طبس بودم و بعد از سربازی هم به استخدام سازمان محیط زیست در آمدم تا امروز که ۷۰ سالهام در این راه کار کردهام. من ۳۲ کار خدمت کردم و بعد از بازنشستگی نیز بلافاصله عضو پروژه حفاظت از یوز شدم و بعد کاروان بهمن و یوزپلنگ ا را راه اندازی کردم تا برای مردم داوطلبانه کارهای ترویج و آگاهی رسانی در خصوص یوز صورت دهم که بخشی از آن آموزش، اطلاع رسانی و … در جوامع مجاور یوزها است.
شما مشخصاً دنبال چه چیزی هستید؟
کارهایی که باید سازمان محیط زیست مثلاً از بابت احداث زیرگذر برای یوزها در مکانهایی که تردد دارند، صورت دهد و انجام نمیشود، ۳۰ سال هر قدر مسیرهای تردد یوزها را گزارش کردیم چه در مسیرهای طبس به یزد، طبس به کرمان، کریدور بی ارجمند و شهرستان شاهرود و میاندشت و … اثرگذار نبود و این امر بیشتر انگیزهای شد که شخصاً به این شکل وارد شده و کاروان یوز را راه اندازی کنیم.
در تمام ایران بعد از دو دهه که تلاش شده فقط در بخشی از میاندشت استان سمنان فنس کشی صورت گرفته است در حالی که محیط بانان زمانی در تمام ایران به خصوص زیستگاههایی که در شمال دشت کویر و امتداد کویر لوت قرار داشت، مسیرهای تردد یوزها را اعلام کرده بودند.
درخواست شما چه بود؟
ایده آل و درخواست ما این بود که در مکانهای تردد یوزها زیرگذر احداث شود زیرا یوزپلنگ ایرانی از مسیرهایی مشخص عبور میکند که اسلاف و اخلاف او هم از همین مسیرها عبور کرده و میکردند یوز هم در کنار غریزه یک حافظه ژنتیکی دارد و مشخصاً در یک پهنه مشخص پخش شده بود اما متأسفانه این زیرگذرها هم عملی نشدند تا تصادفات بیشترین تلفات را از این گونه نادر جانوری بگیرد.
برای بهبود وضعیت یوزها در توران شاهرود سازمان محیط زیست طرح انتقال ۴۶ رأس قوچ و میش را از تپال شاهرود در دستور کار قرار داد ۱۰ الی ۱۵ رأس از این میشها آبستن بودند اما با مراقبتی که صورت گرفته امروز تعداد این چهارپایان در منطقه به ۷۰ رأس رسیده است همه مستندات این امر به خصوص تصاویر دوربینهای چشمههای منطقه کرباسی موجود بوده و میتوان آنها را بررسی کرد.
از طرف دیگر بالاخره بعد از یکسال از آغاز طرح در منطقه کرباسی که جایی در جنوب شرقی توران میشود دو قلاده یوز حضور پیدا که تمام شواهد آن هم مشخص است این دو یوز در منطقه کرباسی حوالی اسب کشان قوچی را شکار و دو بازو و ران او در کنار بخشی از لاشه را خورده و مابقی را رها کرده بودند که خبر بسیار خوبی است و نشان میدهد که بالاخره این یوزها در منطقه حضور یافته و احتمالاً هم ماندگار میشوند و این را تجربه بیش از چهار دهه کار ما با یوزها میگوید.
این منطقه مشخصاً کجا است؟
منطقه کرباسی در جنوب شرق توران شاهرود در حوالی اسب کشان منطقهای درهای مانند است که از بالا اشراف کامل دارد و هر روز پنج محیط بان کاملاً در منطقه نظارت دارند و سه چشمه موجود در منطقه هم آب بسیار خوبی را برای این اکوسیستم فراهم کرده است. اما مشکل محیط زیست در کل کمبود نیرو و تجهیزات است که بتواند از زیستگاه یوز مواظبت و پایش صورت دهد بر اساس استانداردها هر هزار هکتار نیازمند یک محیط بان است اما در کشور ما هر ۳۰۰ هزار هکتار یک محیط بان دارد و این کار را دشوار کرده است.
روزگاری در همان دهه ۸۰ در طبس ۱۲ قلاده یوز داشتیم ولی الان حتی یک قلاده هم دیده نمیشود در نتیجه نیازمند ورود بخش خصوصی هستیم و طرحی که امروز در توران اجرا شده و مشخصاً نشان میدهد که بخش خصوصی میتواند اقدامات خوبی را هم صورت دهد. شهرستان شاهرود منطقهای است که بیشترین خانواده این گونه نادر جانوری در دنیا را دارد و در نتیجه کرباسی امیدها را برای تداوم نسل یوزپلنگها بیشتر میکند.
درباره این طرح بیشتر بگویید نیاز به چه امکانات دیگری دارید؟
چند بار درخواست دوربین تلهای کردهایم تا سازمان اقدامی کند و حالا با اتفاقی که در روزهای اخیر رخ داده و شکاری که یوزها کردهاند دیگر واجب شده که در منطقه به خصوص پای سه چشمه موجود دوربین تلهای قرار گیرد که امیدواریم این امر را صورت دهند.
شواهد محکمی داریم که در منطقه یوزها حضور دارند و این میش و بزها را شکار میکنند و همین امر میتواند یوزها را ماندگار کند از طرف دیگر با سرمایه گذاری انتقال چهارپایان از تپال به توران همکاریهای خوبی صورت گرفته تا بتوانیم شاهد کاهش تهدیدات یوزها باشیم برای مثال امروز تعداد سگهای گله در منطقه یک سوم شده است.
سرمایه گذار همچنین با هزینهای که کرده توانسته چهار الی پنج محیط بان را حقوق بدهد، یک خودروی آفرود و یک موتور سیکلت خریداری کرده و در منطقه وجود دارد و این نشان میدهد که اقدامات خوبی در حال رخ دادن است.
آیا معتقد هستید که این طرح جواب داده است؟
انتقال چهارپایان به توران از تپال مشخصاً سه نتیجه داشت اولاً در یکسال اخیر که این موجودات در توران حضور دارند از ۴۶ رأس به ۷۰ رأس اضافه شدهاند یعنی زاد و ولد کردهاند دوم اینکه یوزها دست کم شواهدی داریم که یکی از آنها شکار کردهاند و خوردهاند و سوم چهارپایان دیگر بومی منطقه مانند جبیر که تعداد بسیار محدودی در حد پنج شش رأس به صورت پراکنده در منطقه دیده میشدند حالا گرد هم آمده و یا گاهی میآیند از آب و علوفه منطقه کرباسی تغذیه میکنند! این یعنی یک اکوسیستم در آنجا ایجاد شده است این قطعاً در حضور یوزها تأثیر بسزایی میگذارد.
در ابتدا این طرح مخالفتهای شدیدی را به دنبال داشت سازمانهای مردم نهاد و رسانههای شاهرودی هم پیشگام آن بودند که البته درست هم بود اساساً سازمانهای مردم نهاد و رسانه باید در همه جای کشور همینطور باشند و واکنش نشان دهند اما برخی مسائلی که مطرح شد بعد از توضیح افراد قانع شدند و برخی موضوعات هم از اساس درست نبود مثلاً گفته میشد که این میش و قوچها برای شکار اعراب حاشیه خلیج فارس برده شده است در صورتی که شاهد هستیم جمعیت شأن بیشتر هم شد.
برخی گفتند که اینها آبستن بودهاند در صورتی که ما گروهی که شاید قدری نیازمند نگهداری بودند را در یک سایت نگهداری کرده و مابقی را رها سازی کردهایم و به مرور آنها را هم رها سازی کردیم تا زایمانهایشان انجام شود امروز شاهد هستیم که ۴۶ رأس سال قبل به ۷۰ رأس افزایش یافته است.
انتقادات شدید هم درباره آن شد
دیگر موضوع این بود که قرار است شکارچی بیاید که اصلاً این طور نیست و اتفاقاتی از این دست هم رخ نداده و نخواهد داد زیرا محیط بانان آنجا حضور دارند از طرف دیگر هر فردی از سمنهای محیط زیستی که دوست دارد میتواند هر زمان که بخواهد از منطقه بازدید کند. اتفاقات خوبی که در منطقه رخ داده نشان میدهد که این طرح جواب داده و بالاخره ورود بخش خصوصی کمک کرده است.
چطور مردم باور کنند که این سرمایه گذار بخش خصوصی برای رضای خدا این کار کرده است
سرمایه گذار بخش خصوصی که وارد شده آبا و اجدادی از دامداران سمنان و سنگسر بودهاند که در توران و بی ارجمند دام داشتهاند و تمام زندگی شأن در طبیعت منطقه بوده است از سوی دیگر تعداد زیادی کارخانه و کارگاه دارند و اصلاً نیازی به این پولها ندارند زیرا تموّل خوبی برخوردار هستند و نیازی هم به چند میلیونی که قرار است در این منطقه در بیاید نخواهند داشت لذا این هزینه را برای طبیعت و کشور کرده است.
در واقع ایرادی ندارد که کسی که پول زیادی دارد بخشی را در راه علاقهاش هزینه کند و این سرمایه گذار هم به طبیعت علاقه دارد از طرف دیگر منطقه کرباسی توران در اسب کشان قرار گرفته و قلعه زیبای اسب کشان در منطقه است بعداً چرا با رونق گرفتن منطقه سرمایه گذار به مقوله گردشگری فکر نکند؟ شاید از آن طریق بتواند منافعی را نیز کسب کند لذا این طور نیست که برخی میگویند قرار است این منطقه شکارگاه خصوصی عربها و … شود.
ولی قبول دارید نگرانیهای سمنها و محیط بانان هم بی مورد نیست؟
قطعاً؛ نگرانیها قابل درک است بالاخره حضور بخش خصوصی کمتر رخ داده ولی واقعیت این است که بخش دولتی به تنهایی هم نمیتواند. اما برای اطمینان خاطر کارشناسان باید گفت کار رها سازی همینطور دیمی هم انجام نشده است ما قبلاً تپال را بررسی کرده بودیم بعد از زنده گیری در رها سازی ملاحظاتی صورت گرفت حتی ما نزدیکترین منطقه را به تپال برایشان انتخاب کردیم تا بیشترین آشنایی با محیط زندگی شأن داشته باشد و همینطور هم شد.
از طرف دیگر اینها را با علوفه راهنمایی کردیم تا سه چشمهای که در منطقه وجود دارد را بشناسند و الحمدالله این چهارپایان آنجا جان گرفته و زندگی میکنند اینکه گفته میشود قوچ و میش برای کوهستان است در دشت رها شدهاند هم اشتباه است زیرا کرباسی اصلاً دشت نیست! کوهستان و کوه پایهای است که به سختی میتوان در آن تردد کرد و اصلاً برای زندگی قوچ و میش ساخته شده است.
نظر شما