:
پراکندگی هزینههای حمل و نقل مواد اولیه صنعت فولاد در کشور بسیار کمرشکن است، چین به ازای حمل هر تن سنگ آهن از کشورهای برزیل و استرالیا 5 دلار پرداخت میکند و این در حالی است که ما به ازای حمل هر تن سنگ آهن از استان یزد به استان اصفهان 10 تا 13 دلار و از استان خراسان 23 دلار پرداخت میکنیم که این میزان 4 برابر هزینه حمل مواد اولیه صنعت فولاد کشور چین است؛ در چنین شرایطی نه از لحاظ پراکندگی و نه در مقیاس تولید، توان رقابت واقعی با رقبای بینالمللی خود را نداریم.
در حال حاضر بیش از 200 شرکت فولادی برای تولید فعلی فولاد کشور فعال هستند که از این تعداد، حجم تولید فولاد بیش از 75 شرکت زیر 500 هزار تن است و در چنین وضعیتی، این شرکتها رقابتپذیر نیستند؛ باید توجه داشت که هنوز حاکمیت میتواند در ساختار صنعت فولاد کشور تصمیمگیری و نفوذ کند، بخشهایی از زنجیره فولاد همچنان در اختیار دولت و یا زیرمجموعههای دولتی است و در برخی از صنایع فولادی سهم دارد، بنابراین دولت بهخوبی میتواند در اصلاح ساختار زنجیره فولاد کمک کند.
ما در زنجیره فولاد کشور باید کاری کنیم که همه برنده باشند، برای این امر سه راهکار وجود دارد، اول اینکه اگر میخواهیم برنده باشیم باید نگاه ملی داشته باشیم و از نگاههای بخشی، استانی و منطقهای خودداری کنیم، منافع عادلانه و معقول را برای همه بازیگران صنعت ببینیم و قبول کنیم که داشتن زنجیره کامل فولاد الزاماً در یک نقطه جغرافیایی به نفع کشور نیست، بنابراین باید در ساختارها اصلاح ایجاد کنیم و این موضوع که گفته میشود همه صنعت فولاد باید در کنار معدن و یا آب باشد، درست نیست.
نظر شما