سیما پروانه گهر- مجری برنامه جنجالی «جهانآرا» این روزها در بهارستان هم جنجالی شده است. یک تنه شمایل سعید جلیلی در مخالفت با وزرای پیشنهادی مسعود پزشکیان شده است. برخلاف مرادش که کمحرف است و بیشتر در خفا جلسه میگذارد، امیرحسین ثابتی صدای بلند و قدرت سخنوری بیشتری دارد. میتواند دیدگاههایش را با تندترین ادبیات به کار بگیرد و مخالفانش را بکوبد. استاد جملات قصارنویسی در توییتر است. میگوید افتخار میکند که افکارش به سعید جلیلی نزدیک است. افتخار میکند که برای ایستادن پای «حکم خدا» تندرو توصیف شود. به مرزهای ایران لعنت میفرستد که او را با عراقچی و ظریف هموطن کردند.
امیرحسین ثابتی در بیان دیدگاهش هیچ تعارفی ندارد. او این روزها در مجلس در همان مختصاتی است که در دو سال گذشته بوده است؛ در میان نزاع با دو جریان. از یک طرف با جریان اصلاحات و دولت روحانی به خصوص در موضوعات سیاست خارجی که گویی در قاموسش سوگند دشمنی با آنها را خورده است و از طرف دیگر در جبهه مخالفت و ضدیت با محمدباقر قالیباف.
بیتعارف بودنش البته تنها محدود به مسائل سیاسی نیست. در برخورد با موضوعات اجتماعی نیز گوی سبقت را از همه اعضای جبهه پایداری ربوده است. وقتی در توییتی در اسفند سال 1396 نوشت که «کسی که پول میگیرد؛ تن فروشی میکند و یک نفر دیگر را با خودش در لجنزار فرو میبرد، شرف دارد به کسی که پول میگیرد، روسریاش را برمیدارد و یک جامعه را به لجن میکشد و بعد هم تعبیر «فاحشه» را برای این دو «مشترک لفظی» خواند و تاکید کرد که «کیست که نداند دومی مصداق دقیقتری است.» معلوم شد که در ادبیات تند و بیمرز و بیان دیدگاه نسبت به موضوعات اجتماعی نیز در چند پله بالاتر از نیروهای همطیف خود ایستاده است.
ادبیات و اصرارش به بیان هر چه فکر میکند حالا در مجلس بروز و ظهور بیشتری دارد. همه او را نماینده جلیلی میدانند اما ثابتی در حال تعریف مختصات خاص خودش است. با دو شمشیر در دست در حال نزاع با رقبای سیاسیاش؛ با یک دست برای وزرای پزشکیان خط و نشان میکشد و با دست دیگر بالای سر قالیباف در صحن علنی او را استنطاق میکند. سن و سالش دستمایه کنایه چهرههای نخست انقلاب قرار میگیرد اما ثابتی ابایی از این نقدها ندارد. برخلاف رهبر فکریاش سعید جلیلی توجه و جنجال را دوست دارد و میخواهد شوالیه سعید جلیلی در میدان بهارستان باشد.
احتمالا سعید جلیلی نیز از او رضایت کامل دارد. وقتی دولت سیزدهم تشکیل شد همه تصور میکردند علی باقری، که او هم آن زمان دست راست سعید جلیلی تلقی میشد، قرار است دیدگاههای او را در تیم مذاکرهکننده پیاده کند. میانه علی باقری و سعید جلیلی اما خیلی زود از فضای مرید و مرادی فاصله گرفت و علی باقری وقتی پای میز مذاکره نشست گویی با دنیای واقعی خارج از ذهن سعید جلیلی مواجه شد.
ثابتی اما قرار نیست رفیق نیمه راه سعید جلیلی باشد. مجلس و بررسی رای اعتماد به وزرای پزشکیان که جای خود را دارد، با این دست به فرمان به نظر میرسد ثابتی اگر پشت میز مذاکره هم بنشیند نه تنها تجربه «علی باقری» را برای سعید جلیلی تکرار نمیکند که احتمالا به دیدگاههای خود سعید جلیلی هم انتقاد کرده و او را منفعل میخواند.
در مورد ارتباط امیرحسین ثابتی و سعید جلیلی آنقدر ارتباط وجود دارد که ثابتی را دست راست سعید جلیلی میخوانند. این ارتباط آنقدر نزدیک و عمیق بود که وقتی هر کدام از کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری یکی از اعضای خانوادهشان و عموما دخترانشان را برای حضور در برنامه گفتوگوی ویژه صداوسیما به ساختمان جامجم فرستادند، امیرحسین ثابتی به عنوان نماینده سعید جلیلی در این برنامه حاضر شد. او البته پیش از این نیز گفته بود که نزدیکی دیدگاه و افکارش به چهرهای همچون سعید جلیلی باعث افتخار است.
به نظر میرسد موعد ظهور و بروز چهرههایی همچون امیرحسین ثابتی از زمانی است که درون جبهه اصولگرایان شکافی حول محور با قالیباف یا علیه قالیباف شکل گرفت. بعد از انتخابات ریاستجمهوری سال 1392 نخستین گسلهای سیاسی و گفتمانی بین طیف سعید جلیلی که با جبهه پایداری همپوشانی جدی داشتند و طیف قالیباف شکل گرفت و از همان زمان بود که نیروهایی همچون امیرحسین ثابتی از طیف سعید جلیلی و جبهه پایداری وارد میدان شدند؛ جوان، جویای نام، تحصیلکرده در رشتههای علوم انسانی و سیاسی در دانشگاههای برتر کشور، دارای سابقه بسیج دانشجویی با خط قرمزهای روشن و مورد تاکید درباره انتخابات سال 1388 و سیاست خارجی و برجام.
نظر شما