شناسهٔ خبر: 68266689 - سرویس علمی-فناوری
نسخه قابل چاپ منبع: انصاف نیوز | لینک خبر

چرا گورخرها زخم معده نمی‌گیرند؟

صاحب‌خبر -

هادی صمدی، مدرس فلسفه در کانال تلگرامی خود (تکامل و فلسفه) نوشت: «گاهی در علم پرسش‌‌هایی که بچه‌گانه می‌نمایند مهم‌تر از پاسخ‌‌ها هستند. چرا گورخرها زخم معده نمی‌گیرند نام کتابی از ساپولسکی، زیست‌شناسِ استنفورد است.

به استدلال پشت سر پرسش دقت کنیم:
۱. استرس از علل اصلی زخم‌معده است.
۲. گورخرها در محیطی زیست می‌کنند که هر روز در خطر شکارشدن توسط شیرها هستند و این یعنی زیستن در جهانی سراسر استرس.
۳. بنابراین گورخرها نیز باید به زخم معده مبتلا شوند. (البته به فرض آنکه گورها زخم معده نمی‌گیرند.)

پاسخ کوتاه ساپولسکی آن است که نوع استرس‌ در انسان‌ها و گورخرها متفاوت است. گورخر با دیدن شیر و به هنگام فرار دچار استرس می‌شود اما با خروج از میدان خطر بلافاصله مشغول چریدن می‌شود. در غیاب عوامل آشکار استرس‌زا، گورخر دچار استرس نمی‌شود. اما استرس در انسان‌ها مزمن است. ترس از بیکارشدن، بحران‌های اقتصادی، بحران‌های اقلیمی، تنها زیستن، ورود به جنگ و ناآرامی، و ده‌ها ترس مزمن دیگر به درجات مختلفی انسان مدرن را دربرگرفته است.

طی تکامل انسان‌ها با آینده‌نگری‌های همراه با برنامه‌ریزی از سایر جانوران جدا شدند. اما محصول فرعی این نگاهِ رو به آینده، استرس مزمن بوده است.
از یکسو بی‌توجهی به آینده خطرساز است و از سوی دیگر توجه مداوم به آینده، در جهانی ناامن، خطر عوارض استرس مزمن را دارد.

چگونه می‌توان راهی میانه برگزید؟ راه اساسی‌تر ایجاد اطمینان به آینده در سطح اجتماعی‌ست. به عبارتی راه اساسی مقابله با استرس مزمن از مجاری سیاسی می‌گذرد. اما آنچه برای عموم سیاستمدارنِ جهان اهمیت ندارد استرسی است که شهروندان تحمل می‌کنند.

پس با برقراری عوامل استرس‌زا در سطح فردی چه می‌شود کرد؟
در شرایط نامطمئن همه به یک میزان دچار استرس مزمن نمی‌شوند. با مطالعه‌ی تطبیقی روی آنهایی که دچار استرس می‌شوند و آنهایی که دچار نمی‌شوند می‌توان راهکارهای عملی پیشنهاد داد.

در سطح روان‌شناختی

تا کنون عموماً عوامل روان‌شناختی مد نظر روان‌شناسان بوده و بنابراین راهکارهای پیشنهادی در مواجه با عوامل استرس‌زا بهره‌گیری از ده‌ها تکنیک بوده است. در برخی از تکنیک‌ها کلاً عامل استرس‌زا را نادیده می‌گیرند و مثلاً به فرد آموزش می‌دهند که چگونه با کنترل وضعیت تنفس خود وضعیت بهتری را تجربه کند.

در برخی دیگر، مانند رفتاردرمانی عقلانی‌هیجانی، به فرد کمک می‌کنند در عاملی که باعث استرس شده بازنگری کند به نحوی که از اثرات آن کاسته شود. به عبارتی به فرد آموزش می‌دهند یا با عوامل استرس‌زای غیرقابل تغییر کنار بیاید، یا با آن مواجه شود و آن را طوری تحلیل کند که کمتر آسیب‌زا باشد. به وضوح شیوه‌ی دوم اساسی‌تر است. اما از آنجا که بار شناختی بیشتری دارد و عموم مردم علاقه‌ای به تأمل کردن ندارند و خواهان راه‌حل‌هایی ساده و بدون تأمل‌اند دسته‌ی نخست، که البته به میزانی نیز کارآمدی دارد، طرفدار بیشتری دارد، هرچند که نرخ موفقیت آن نیز کمتر است.

چرا گورخرها زخم معده نمی‌گیرند؟ چرا گورخرها زخم معده نمی‌گیرند؟ چرا گورخرها زخم معده نمی‌گیرند؟

در سطح بدنی

ذهن، بیش از آنکه در قرون گذشته می‌پنداشتیم، تابع شرایط بدنی‌ست. با اینکه میزان تحرک فرد، نوع رژیم غذایی، و میزان خواب او از جمله عواملی بوده‌اند که در قرن بیستم نیز  بر نقش آنها در ایجاد استرس تأکید می‌شد، با آغاز قرن بیست‌ویکم به عامل دیگری بسیار توجه شد: میکروبیوم بدن.

میزان و نوع میکروب‌هایی که با ما همزیست‌اند بر میزان استرس واردشده مؤثرند. یکی از آخرین پژوهش‌ها در این حوزه که در بخش سلامت روان نشریه‌ی نیچر منتشر شده به همین موضوع اشاره دارد.
کسانی که میکروبیوم متنوع‌تر و قوی‌تری دارند از تاب‌آوری بیشتری نسبت به عوامل استرس‌زا برخوردارند. (نکته‌ی جالب دیگر اینکه این عده کمتر درباره‌ی دیگران قضاوت می‌کنند، پدیده‌ای که خود از عوامل استرس‌زا است.)
(چه بسا گورخرها نیز فقط به علت عدم برخورداری از حافظه‌ای قوی، که آینده‌نگری استرس‌آور را ممکن می‌سازد، زخم معده نمی‌گیرند. شاید میکروبیوم قوی‌ای دارند!)

اما چگونه میکروبیوم خود را قوی‌تر کنیم؟ اگر در پاسخ بگوییم با تغذیه‌ی بهتر و متنوع‌تر، برقراری ارتباطات اجتماعی قوی‌تر، ارتباط بیشتر با طبیعت، تحرک بیشتر، و حذف عوامل استرس‌زا، گویا دچار دوری باطل هستیم!
در جهانی که سایه‌ی جنگ‌ها و بحران‌ها فزاینده است و انسان‌ها درگیر روزمرگی‌های اجباری و بحران‌های اقتصادی‌اند، دور استرس‌زایی را می‌توان با پیشرفت مارپیچی شکست. گام‌های کوچک در سطح فردی، انگیزه‌ی بیشتری برای اعمال تغییرات در سطح اجتماعی را فراهم می‌کنند و از سوی مقابل بهبود اندک در شرایط اجتماعی انگیزه‌ی تغییرات در سطح فردی را بیشتر می‌کند و امید به تغییرات محیطی بزرگتر را فراهم می‌آورد. نگاه تکاملی صفر و یکی نیست.»

انتهای پیام

نظر شما