امروز بیمعناتر از همیشه در قاب سیاست ظاهر شده و دوقطبیگرایی را به شدت تقویت داده است؛ چراکه امروز تلاش برای تصدی صندلیهای مدیریت در دولت از سوی کسانی در جریان است که تا دیروز تأکید داشتند که با این قانون اساسی و برخی سیاستهای موجود راه به جایی نخواهیم برد و از همین سو انتخابات آزاد را هم بینتیجه و بیثمر میدانستند و اما امروز در رفتاری متناقض و درست برعکس آنچه عنوان میکردند، در اتاقهای بسته برای مسئولیت گرفتن خود یا رفقای خود مشغول مجاهدت هستند!
سخنان آبنباتی فقط تا 15تیرماه!
جامعه امروز با دهانی باز مانده تحرکات عجیب اصلاحطلبان که حالا دور تا دور رئیسجمهور نهم را احاطه کردهاند، به نظاره نشسته است. اصلاحطلبانی که قبل از پیروزی با سخنرانیهای آبنباتی دم از آشتی، وحدت و وفاق ملی میزدند و معتقد بودند کشور را نمیتوان اداره کرد جز با کمک و حضور همه جریانات سیاسی و فکری و قبل از انتخابات نیز تأکید داشتند که با یک جناح و تفکر نمیتوان مملکت را اداره کرد و امروز اما سخن دیگری بر زبان میآوردند.
بالا رفتن از نردبان آشتی ملی و حذف دیگران
اصلاحطلبانی که از نردبان واژگانی همچون آشتی، وحدت و وفاق ملی بالا رفتند و برای نامزد خود رأی جمع کردند بنا دارند تا دیگران را پیاده کنند. عباس عبدی، فعال سیاسی اصلاحطلب اخیرا گفته است: «اینکه نمیشود برای حضور مجموعهای از مردم به پای صندوق رأی، آقای پزشکیان تأیید صلاحیت شود، بعد بخواهیم که معیارهای انتخاب وزیر و کابینه او براساس پیش از این اصلاح سیاست باشد و کابینه او را تندروها بچینند. قرار نیست در دنیای وفاق و صلح همچنان معیارهای جنگ و تنش سیاسی، ساری و جاری باشد.»
عبدی گفته است: «آقای پزشکیان بهطور قطع ملاحظات سیاسی عمومی را در نظر میگیرند، تنها میتوان درباره کارآییها و سیاستهای افراد بحث کرد و الا اگر بخواهند با توسل به معیارهای گذشته و منسوخ تصمیم بگیرند، بهتر است همه را رد کنند و دوباره انتخاباتی برگزار کنند، بلکه نیروهای خودشان رأی آورند.»
حزب اصلاحطلب مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم نیز طی بیانیهای نسبت به سهمخواهیها اعتراض و تأکید کرد: «نزدیک به هفده میلیون مردمی که به ایشان رأی دادند خواهان تغییر روشها و سیاستهای گذشته هستند. نقطه شروع این تغییر و تحول، انتخاب کابینهای کاردان، توانمند، سالم و به دور از هرگونه شائبه و معتقد به خواست عمومی جامعه است. تحقق این مسأله باعث میشود تا گروههای همدل اما ناامید از تغییر، دلگرم شده و در دور آینده نیز امیدواری خود را با مشارکت بالا نشان دهند؛ اما در غیر این صورت روندی معکوس را شاهد خواهیم بوده و شکاف دولت-ملت عمیقتر خواهد شد. تعیین اعضای کابینه میتواند بیانکننده وفای به عهد با مردم باشد و مردم چنین رئیسجمهوری را در سختیها تنها نخواهند گذاشت. مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم از رئیسجمهور محترم انتظار دارد، تحت تأثیر فشار برخی نهادها و فضاسازی سهمخواهان و منفعتطلبان قرار نگرفته و کابینهای توانمند و تحولخواه که در راستای شعارها و وعدههای رئیسجمهور باشد، معرفی کند.»
از قبضه دولت پزشکیان توسط اصلاحطلبان تا فایل صوتی جبهه اصلاحات ایران
به نظر میرسد برخی از تئوریسینها و رادیکالهای جریان اصلاحات در تلاش هستند تا دولت پزشکیان را به قبضه خود دربیاورند. شاهد عینی این ادعا نیز فایل صوتی بود که خبرگزاری تسنیم از جلسه اعضای جبهه اصلاحات منتشر کرده که طی آن علی نیکجو عضو «انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران» در اظهاراتی خطاب به آذر منصوری، رئیس جبهه اصلاحات در مورد شخصیت سیاسی پزشکیان میگوید: «پزشکیان بهعنوان یک فرد غیرحزبی انواع و اقسام شخصیتهای غیر حزبی و اطرافیان روحانی دورش را گرفتهاند. پزشکیان هم به لحاظ شخصیتی کسی است که هرکسی دورهاش بکند میتواند حرفش را پیش ببرد.»
آذر منصوری، رئیس جبهه اصلاحات ایران در این فایل صوتی مشخصا به نیکجو پاسخ میدهد: «ما جلسهای با آقای خاتمی داشتیم و آنجا این دغدغهها را مطرح کردیم. چون آقای خاتمی هم وقت گرفته بودند با آقای پزشکیان صحبت کنند از ایشان خواستیم که این نگرانی ما را عینا منتقل کنند. طبق اخباری که دارم ایشان منتقل کردند، جایگاه جبهه اصلاحات را به آقای پزشکیان یادآور شدند و ایشان هم تأیید کردند که جبهه اصلاحات در روی کار آمدن آقای پزشکیان پای کار بوده و باید پاسخگوی افکار عمومی باشد.»
بدون شک امروز با این رویکرد سهمخواهانهای که در انتخاب کابینه حاکم است، صحنه سیاسی کشور به یک جدال سیاسی درون جریان اصلاحات تبدیل شده که اگر دامنه آن به درون دولت چهاردهم کشیده شود، میتواند در جهت اتلاف انرژی دولت و آسیب به منافع ملی عمل کند.
گوشت قربانی!
رادیکالهای جریان اصلاحات در حالی به دنبال سهمخواهی در دولت چهاردهم هستند که بهزاد نبوی معروف به چریک پیر و رئیس سابق جبهه اصلاحات ایران نسبت به این سهمخواهی از دولت مسعود پزشکیان از سوی برخی جریانات سیاسی اصلاحطلب انتقاد کرده بود.
وی گفته بود: «به نظر میرسد شعار «برای ایران» قبل از انتخابات به شعار «برای وزارت» تبدیل شده است. از همه اعضای کمیتهها عاجزانه استدعا دارم بهخاطر ایران و دکتر پزشکیان بینوا، دست از سهمخواهی از این گوشت قربانی بردارند. پیشنهاد میکنم رئیس و همه اعضای کمیتهها، از داشتن پست و مقام منع شوند تا بتوانند کمی هم به فکر ایران و آینده آن باشند.»
انتقاد پسر رئیسجمهور از سهمخواهیها
مهدی پزشکیان، پسر رئیسجمهور طی داستانی در شبکه اجتماعی اینستاگرام از سهمخواهیها و فشارها به پدرش انتقاد کرده بود و تصویر نوشته «ما ز یاران چشم یاری داشتیم، خود غلط بود آنچه میپنداشتیم» را منتشر کرده و پایین این تصویر نوشته بود: «انشاءالله در یک فرصت مناسب، از سهمخواهیها و... عدهای خواهم نوشت. حداقل ژست هوادار مردم بودن نگیرید.»
حسین مرعشی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی نیز طی مصاحبهای با بیان اینکه کابینه فراجناحی اکنون ممکن نیست، گفت: «در مورد کابینه وفاق ملی هم باید گفت که کابینه فراجناحی فقط در دوره آقای هاشمی اتفاق افتاده و آن هم کاملا دلایل سیاسی روشنی داشته است. زیرا هم چپ و هم راست در انتخابات حامی آیتالله هاشمی بودند. حتی آن زمان در دور دوم آقای هاشمی به غیر از تعدادی از روحانیون مبارز، بقیه چپها از ایشان حمایت کردند.» وی افزود: «اکنون این کار چطور قابل تحقق است با انتخاباتی که جناح اصولگرا تمام توانش را در حمایت از رقبا وارد میدان کرده بود؟! یعنی در مرحله اول که هم ظرفیت تکنوکراتش را با قالیباف و هم ظرفیت رادیکالش را با جلیلی همراه ساخته بود و در مرحله دوم نیز همه را یکپارچه پشت سر جلیلی بسیج کرده بود و در نهایت هم شکست خورد، الان بیاید و با استفاده ابزاری از مفهوم «وفاق» بگوید ما هم شریک؟! خیر.»
مرعشی خاطرنشان کرد: «عرفا و منطقا کابینه آقای پزشکیان باید کابینه جناح پیروز باشد و کاملا رأیدهندگانش را راضی و قانع کند. بنا بر اطلاعی که بنده دارم، این رویکرد مورد نظر جناب رئیسجمهور هم بوده و جای نگرانی وجود ندارد و انشاءالله مردم با کمی صبر شاهد اعلام کابینهای درخور و شایسته خواهند بود. به اتکای تجربه تاریخی که داریم، تحلیل من این است که الان در یک نقطه حساسی در تاریخ هستیم.»
بیوفایی تاریخی!
یکی از پُر تکرارترین تجربههایی که در طول حیات بشر، مدام خودنمایی میکند، روند و سیر «تکرار تاریخ» است. همه ما شاید در بسیاری از مواقع این جمله را بارها در زندگیهای شخصی و اجتماعی خود شنیده باشیم که در فلان مسأله تاریخ دارد تکرار میشود.
مردم در 8 سال دولت تدبیر دیدند که اصلاحطلبان چگونه حسن روحانی را که تا بن دندان در خدمت اصلاحطلبان بود و آنها را در دولت خود به کار گرفت، رها کردند و طلاق سیاسی دادند و بعدها با واژگانی همچون رحم اجارهای و دولت بیریشه، دولت روحانی را مورد تفقد قرار دادند.
علی صوفی، وزیر دولت اصلاحات و دبیرکل حزب پیشرو اصلاحات در مصاحبهای با خبرگزاری تسنیم گفته بود: «در انتخابات 1400، اصلاحطلبان وقتی دیدند که حیثیت خود را پای روحانی گذاشتند و آقای روحانی این حیثیت را بر باد داده است، تصمیم گرفتند که از کاندیدای غیر اصلاحطلب حمایت نکنند و وقتی که کاندیداهای اصلاحطلب در انتخابات 98 ردصلاحیت شدند، شورایعالی اصلاحطلبان لیستی ارائه نداد.»
روزنامه کیهان نیز دیروز به یک سند تاریخی در خصوص همین ویژگی اصلاحطلبان اشاره کرد و نوشت: «سال 1375 برخی اعضای مجمع روحانیون و سازمان مجاهدین و نیز برخی حزب مشارکتیهای بعدی که در موضوع عدالت اجتماعی و ترویج لیبرالیسم و... به دولت هاشمی اعتراض جدی داشتند، با حزب حاکم کارگزاران برای حمایت از خاتمی ائتلاف کردند! اما کمتر از دو سال تیم حجاریان، علوی تبار، اکبر گنجی، عماد باقی و برخی دیگر، دخل هاشمی رفسنجانی را درآوردند و او را پدرخوانده، انحصارطلب و عالیجناب سرخپوش قتلهای زنجیرهای جا زدند.»
تکرار نسخه روحانی اینبار برای پزشکیان
بر هیچکس پوشیده نیست که بدنه اصلی دولت حسن روحانی را به ویژه در سالهای 92 تا 96 اصلاحطلبان تشکیل میدادند و امروز همه افرادی که دور و بر رئیسجمهور نهم را احاطه کردهاند، افراد گمنامی برای مردم نیستند، این افراد یا در دولت حسن روحانی مسئولیت داشتند و یا به تعبیر خود آنها با روحانی و خاتمی عکس دارند و آنچه دولت حسن روحانی رقم زد، محصول مدیریت مدیران اصلاحطلب بود که دو نفر از همان مدیران یعنی اسحاق جهانگیری معاون اول حسن روحانی و عباس آخوندی وزیر راه و شهرسازی دولت اعتدال جزو گزینههای مورد حمایت جبهه اصلاحات ایران در صورت احراز صلاحیت توسط شورای نگهبان در چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری بودند.اما مردم دیدند که اصلاحطلبان پس از پایان دولت حسن روحانی نهتنها مسئولیت دولت او را برعهده نگرفتند و تأکید داشتند که دولت حسن روحانی، دولت اصلاحطلبان نبوده است، به بهانههای واهی عدم اقبال مردم در انتخابات مجلس شورای اسلامی یعنی سال 98 که مجید انصاری عضو ارشد مجمع روحانیون مبارز بهعنوان سرلیست آنان انتخاب شده بود را گردن نگرفتند و تأکید داشتند که لیست برای ایران لیست اصلاحطلبان نیست!
بنابراین تاریخ و تجربه نشان داده که نگاه سهمخواهانه باعث میشود گروههای سیاسی بدون مسئولیتپذیری به انتخابات ورود پیدا کرده و پس از پایان کار دولتها نیز بدون پاسخگویی میز مدیریت را ترک و برای کارزار انتخاباتی بعدی ریبرندینگ کنند و این خطری است که مسعود پزشکیان و دولت چهاردهم را تهدید میکند؛ چراکه کسانی که این رویکرد را در مورد روحانی اتخاذ کرده بودند، اکنون نیز با نگاهی مشابه به سراغ پزشکیان رفته و موفقیت و عدم موفقیت او را در معرفی نیروهای نزدیک به خود توصیف میکنند.
فرزند پزشکیان از سهم خواهی ها گلایه کرد
اصلاح طلبان! بالاخره وفاق خوب است یا نه؟
صاحبخبر -
∎