شناسهٔ خبر: 68076384 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه صبح‌نو | لینک خبر

دلایل جامعه‌شناختی بحران بنگلادش چیست؟

شورش علیه بورژوازی

صاحب‌خبر -

بنگلادش کشوری که در دهه‌های اخیر با رشد اقتصادی قابل‌توجهی مواجه بوده، اکنون با بحران سیاسی شدیدی دست و پنجه نرم می‌کند. فرار نخست‌وزیر و انحلال پارلمان تنها بخشی از این ماجراست. این تحولات پرسش‌های بسیاری را در مورد دلایل نارضایتی مردم و ریشه‌های جامعه‌شناختی این بحران برانگیخته است. در این گزارش، به بررسی جامع و تحلیلی این ماجرا می‌پردازیم.
در دهه گذشته، بنگلادش با نرخ رشد اقتصادی حدود 7 درصد در سال، یکی از سریع‌ترین رشدهای اقتصادی را در منطقه تجربه کرده است. این رشد عمدتا به دلیل توسعه صنعت پوشاک، صادرات و سرمایه‌گذاری خارجی بوده؛ اما این توسعه اقتصادی به‌طور یکنواخت در جامعه توزیع نشده است.
طبق گزارش بانک جهانی، نابرابری درآمدی در بنگلادش افزایش یافته است. ثروت عمدتا در دست عده‌ای خاص متمرکز شده و بخش زیادی از مردم همچنان با فقر و بیکاری دست به گریبان‌اند. این افزایش فاصله طبقاتی باعث شد که بخش بزرگی از جامعه، به ویژه طبقات پایین و متوسط احساس کنند که از مزایای رشد اقتصادی بهره‌مند نشده‌اند. اعتراضات مردمی علیه این نابرابری‌ها به مرور زمان شدت گرفت و منجر به وضعیت فعلی شد.
 
فساد و سوء‌استفاده از قدرت
یکی دیگر از دلایل مهم نارضایتی عمومی، فساد گسترده در دولت و سوء‌استفاده از قدرت توسط مقامات است. گزارش‌های مختلف از سازمان‌های بین‌المللی حاکی از آن است که فساد در تمام سطوح دولت بنگلادش نفوذ کرده است.
برای مثال، سازمان شفافیت بین‌الملل در گزارش سالانه خود، بنگلادش را یکی از فاسدترین کشورهای جهان معرفی کرده است. فساد در تخصیص منابع عمومی، معاملات دولتی و حتی در سیستم قضایی باعث شده است که مردم به دولت اعتماد نکنند و احساس کنند که حقوق و منافع آنها به درستی تأمین نمی‌شود. این فساد گسترده یکی از عوامل اصلی اعتراضات و ناآرامی‌های اخیر بوده است.
 
میل به دموکراسی‌خواهی
مردم بنگلادش علاوه بر مشکلات اقتصادی و فساد، به دنبال حقوق و آزادی‌های بیشتر نیز هستند. محدودیت آزادی‌های سیاسی و محدودیت‌های اعمال شده توسط دولت، میل به دموکراسی‌خواهی را در مردم تقویت کرده است.
از زمان استقلال بنگلادش در سال 1971 این کشور دوره‌های مختلفی از حکومت‌های نظامی و نیمه‌نظامی را تجربه کرده است. اگرچه در سال‌های اخیر انتخابات‌هایی برگزار شده؛ اما همواره اتهام‌هایی مبنی بر تقلب و عدم شفافیت در این انتخابات‌ها مطرح بوده است. مردم بنگلادش به دنبال مشارکت بیشتر در فرآیندهای سیاسی، شفافیت در حکومت و حقوق مدنی و سیاسی بیشتر هستند.
 
نارضایتی از ناکارآمدی دولت در بحران‌ها
دولت بنگلادش نتوانسته است به صورت مؤثر به بحران‌های مختلف پاسخ دهد. بحران‌های بهداشتی از جمله همه‌گیری کرونا، و همچنین بحران‌های طبیعی مانند سیل و طوفان، نشان داد که دولت در مدیریت بحران‌ها ناکارآمد است.
برای مثال در جریان همه‌گیری کرونا، ضعف‌های سیستم بهداشتی و ناتوانی دولت در تأمین خدمات بهداشتی و درمانی لازم، نارضایتی عمومی را به شدت افزایش داد. مردم احساس کردند که دولت قادر به تأمین نیازهای اساسی آنها نیست و این ناکارآمدی‌ها به اعتراضات و شورش‌ها دامن زد.
علی‌رغم رشد اقتصادی، اعتراضات مردم بنگلادش نشان می‌دهد که رشد اقتصادی به تنهایی نمی‌تواند رضایت و آرامش اجتماعی را تضمین کند. دلایل اصلی اعتراضات مردم بنگلادش را می‌توان به شرح زیر بیان کرد:
 
 نابرابری اقتصادی و اجتماعی
نابرابری اقتصادی و اجتماعی یکی از اصلی‌ترین دلایل نارضایتی مردم است. رشد اقتصادی تنها به نفع بخش کوچکی از جامعه بوده و بسیاری از مردم هنوز با مشکلات اقتصادی دست و پنجه نرم می‌کنند. این نابرابری‌ها باعث شده که مردم احساس کنند که از ثمرات رشد اقتصادی بهره‌مند نشده‌اند و دولت به نیازهای آن‌ها توجه نمی‌کند.
فساد گسترده در دولت و سوء‌استفاده از قدرت توسط مقامات دولتی یکی دیگر از دلایل اعتراضات است. مردم بنگلادش از فساد گسترده در دولت خسته شده‌اند و خواستار شفافیت و پاسخگویی بیشتر در حکومت هستند. این فساد باعث شده که اعتماد مردم به دولت کاهش یابد و آن‌ها به دنبال تغییرات اساسی در ساختار حکومتی باشند.
 
محدودیت آزادی‌های سیاسی 
سرکوب آزادی‌های سیاسی و محدودیت‌های اعمال شده توسط دولت، میل به دموکراسی‌خواهی را در مردم تقویت کرده است. مردم بنگلادش به دنبال حقوق و آزادی‌های بیشتر از جمله آزادی بیان، آزادی تجمعات و آزادی احزاب سیاسی هستند. این محدودیت‌ها باعث شده که مردم احساس کنند که دولت به خواسته‌های آن‌ها توجه نمی‌کند و آن‌ها مجبورند از طریق اعتراضات و شورش‌ها، خواسته‌های خود را مطرح کنند.
 
ناکارآمدی دولت در پاسخ به بحران‌ها
ناکامی دولت در پاسخ به بحران‌های مختلف از جمله بحران‌های اقتصادی، اجتماعی و بهداشتی، یکی دیگر از دلایل نارضایتی مردم است. دولت نتوانسته است به صورت مؤثر به نیازهای مردم پاسخ دهد و این ناکارآمدی‌ها باعث شده که مردم احساس کنند که دولت توانایی مدیریت بحران‌ها را ندارد و به دنبال تغییرات اساسی هستند.
بحران سیاسی اخیر در بنگلادش نشان می‌دهد که رشد اقتصادی به تنهایی نمی‌تواند رضایت و آرامش اجتماعی را تضمین کند. نابرابری اقتصادی، فساد، سرکوب آزادی‌های سیاسی و ناکارآمدی دولت در پاسخ به بحران‌ها، عوامل اصلی بروز این بحران هستند. مردم بنگلادش به دنبال حقوق و آزادی‌های بیشتر، شفافیت در حکومت و مشارکت بیشتر در فرآیندهای سیاسی هستند. 
دولت بنگلادش باید به این مطالبات پاسخ دهد و اقدامات مؤثری برای کاهش نابرابری‌ها، مبارزه با فساد و افزایش شفافیت و پاسخگویی در حکومت انجام دهد تا بتواند اعتماد مردم را جلب کند و آرامش و ثبات اجتماعی را به کشور بازگرداند.
از طرفی می توان گفت که از آغاز دهه جاری، به ویژه از سال 2022 بنگلادش با یک بحران اقتصادی-اجتماعی فراگیر دست و پنجه نرم می‌کند. اگرچه در نگاه نخست با مرور اعداد رشد و تورم، وضعیت به نظر بحرانی نمی‌رسد؛ اما با بررسی دقیق‌تر آمارهای اقتصادی، تصویر واقعی‌تری از مشکلات کشور نمایان می‌شود.
رشد اقتصادی پیش‌بینی شده دولت برای سال 2024 همچنان 6.5 درصد است؛ اما در عمل از زمستان سال گذشته، رشد فصلی به شدت کاهش یافته است. این رشد از 6 درصد در فصل سوم به 3.7 درصد در فصل چهارم رسیده است. اگرچه تورم سالانه زیر 10 درصد است؛ اما قیمت مواد غذایی با سرعتی بسیار بیشتر افزایش یافته است که فشار زیادی بر معیشت خانوارها وارد می‌کند.
بنگلادش تحت فشار شدید بدهی خارجی قرار دارد. این کشور هر ماه دو میلیارد دلار بهره بدهی بین‌المللی پرداخت می‌کند و با 100 میلیارد دلار بدهی انباشته مواجه است. نرخ بهره پرداختی بسیار بالاست و به طور معادل ساده، 24 درصد است. این وضعیت باعث شده است که دولت برای جبران کمبودهای مالی خود سه بار در یک سال قیمت برق را افزایش دهد.
 
خانواده های بدهکار بنگلادشی
از سال 2016 تا 2022 میزان وام به ازای هر خانوار دو برابر شده است. علی‌رغم ثبات نسبی تورم کل، نرخ بهره سیاستی در یک سال گذشته 4 درصد افزایش یافته است. این به این معناست که نرخ بهره واقعی برای خانوارهایی که برای تأمین غذای روزانه به وام وابسته‌اند، به شدت افزایش یافته و در بازار نرخ بهره غیررسمی احتمالا به مراتب بالاتر است.
بنگلادش با بحران تراز پرداخت‌ها نیز مواجه است. افزایش نرخ بهره و بدهی‌های خارجی فزاینده، فشار زیادی بر اقتصاد کشور وارد کرده و دولت را مجبور به اتخاذ سیاست‌های ریاضتی نظیر افزایش قیمت برق کرده است. این اقدامات اگرچه برای مدیریت بحران مالی ضروری بوده‌اند؛ اما تأثیرات اجتماعی و سیاسی عمیقی داشته‌اند.
برخلاف تصور رایج که بحران سیاسی بنگلادش را ناشی از تضعیف جامعه مدنی در سایه وضعیت اقتصادی خوب می‌داند، واقعیت‌های موجود نشان می‌دهد که تنش‌های سیاسی و اجتماعی نتیجه مستقیم مشکلات اقتصادی عمیق‌تر است. افزایش هزینه‌های زندگی، کاهش قدرت خرید مردم، افزایش بدهی‌های خانوار و فشارهای ناشی از بدهی‌های خارجی، همگی به نارضایتی عمومی و افزایش تنش‌های سیاسی دامن زده‌اند.
بحران اقتصادی-اجتماعی بنگلادش پیچیده‌تر از آن است که با نگاهی سطحی به اعداد و ارقام رشد و تورم قابل درک باشد. فشار بدهی خارجی، افزایش هزینه‌های زندگی، وام‌های سنگین خانوارها و سیاست‌های ریاضتی دولت همگی نقش مهمی در ایجاد نارضایتی عمومی و تنش‌های سیاسی داشته‌اند. بنگلادش برای خروج از این بحران نیازمند اصلاحات عمیق اقتصادی و اجتماعی است تا بتواند اعتماد عمومی را بازیابد و مسیر توسعه پایدار را طی کند.
 
رهبر مخالفان در بنگلادش کیست؟
بنگلادش در سال‌های اخیر شاهد ناآرامی‌ها و تحولات سیاسی بسیاری بوده است. یکی از چهره‌های برجسته این تحولات ناهید اسلام، دانشجوی ۲۶ ساله جامعه‌شناسی در دانشگاه داکا است که به‌عنوان مخالفان نقش کلیدی در بسیج مردم علیه دولت شیخ حسینه ایفا کرده است. این گزارش به بررسی کامل زندگی، فعالیت‌ها و تأثیرات ناهید اسلام بر جنبش‌های اجتماعی و سیاسی در بنگلادش می‌پردازد.
 
پیشینه ناهید اسلام
ناهید اسلام، دانشجوی جامعه‌شناسی در دانشگاه داکا یکی از دانشگاه‌های برتر بنگلادش است. او از خانواده‌ای متوسط و از دوران نوجوانی علاقه‌مند به مسائل اجتماعی و سیاسی بود. ناهید به سرعت به یکی از چهره‌های شناخته‌شده دانشگاه تبدیل شد و اغلب با پیشانی‌بند منقش به پرچم بنگلادش در تجمعات حاضر می‌شد، نمادی که به یکی از نشانه‌های او تبدیل شده است.
فعالیت‌های سیاسی ناهید اسلام در دانشگاه داکا آغاز شد، جایی که او به‌عنوان هماهنگ‌کننده یک جنبش دانشجویی علیه سهمیه‌های مشاغل دولتی فعالیت می‌کرد. این سهمیه‌ها به اعتقاد ناهید و همراهانش ناعادلانه بود و به جوانان شایسته فرصت‌های برابر برای دستیابی به مشاغل دولتی را نمی‌داد. اعتراضات اولیه این جنبش به سرعت گسترش یافت و به یکی از بزرگ‌ترین جنبش‌های دانشجویی در تاریخ معاصر بنگلادش تبدیل شد.
جنبش دانشجویی ناهید اسلام به تدریج به یک کارزار گسترده برای برکناری شیخ حسینه از قدرت تبدیل شد. شیخ حسینه، نخست‌وزیر بنگلادش بیش از ۱۵ سال متوالی در قدرت بود و سیاست‌های او مورد نقد و اعتراض بسیاری از جوانان و دانشجویان قرار گرفت. ناهید اسلام با استفاده از رسانه‌های اجتماعی و شبکه‌های ارتباطی مدرن، توانست نسل زد بنگلادش را برای اعتراضات بسیج کند. او از طریق ویدئوها، پست‌ها و پیام‌های آنلاین، پیام‌های خود را به سرعت به گوش میلیون‌ها نفر رساند.
 
دستگیری و شهرت ملی
ناهید اسلام در اواسط ژوئیه به شهرت ملی رسید، زمانی که پلیس بنگلادش او و تعدادی از دانشجویان دانشگاه داکا را در جریان سرکوب اعتراض‌های مرگبار بازداشت کرد. دستگیری ناهید و همراهانش باعث شد که اعتراضات به اوج خود برسد و حمایت‌های بین‌المللی نیز به سوی این جنبش جلب شود.
سازمان‌های حقوق بشری و نهادهای بین‌المللی بازداشت ناهید را محکوم کردند و خواستار آزادی فوری او شدند.