ترور اسماعیل هنیه هرچند آخرین نمونه از ترورهای سازمانیافته اسرائیل است، اما این سیاهه، نامهای بسیاری را در خود جای داده است. عمر کوتاه اسرائیل با ترورهای مخالفان خود عجین شده است. مخالفانی که البته از خانه و زادگاه خود رانده شدهاند تا سرزمینشان توسط یهودیان اشغال شود که سودای ایجاد کشوری از نیل تا فرات را در سر میپرورانند. فهرست فلسطینیهایی که توسط اشغالگران سرزمینشان ترور شدند، فهرستی مطول و البته رازآلود است. چنان رازآلود که حتی به دقت نمیتوان گفت اولین قربانی تروریسم دولتی اسرائیل چه کسی بوده است و چه کسانی مشخصا توسط عوامل اسرائیل کشته شدهاند. اما آنچه مشخص است این است که سرویس امنیتی اسرائیل (موساد)؛ اداره اطلاعات نظامی اسرائیل (امان) و سازمان امنیت داخلی اسرائیل (شاباک یا شینبت) دستورالعمل مدونی برای حذف مخالفان اسرائیل دارند که به آن نام «پیشگیری هدفمند» دادهاند.
دستورالعمل پیشگیری هدفمند، نمونهای رسمی از برنامهای دولتی برای ترور سازمانیافته مخالفان است. برنامهای که تاکنون به جز رهبران حماس، بسیاری از چهرههای شاخص فلسطینی را نیز هدف ترور قرار داده و نامهای بسیاری از مبارزان فلسطینی تا نویسندگان و شعرا را در فهرست قربانیان خود جای داده است.
از خلیل وزیر، ملقب به ابوجهاد از بنیانگذاران جنبش فتح و از نزدیکان یاسر عرفات و ناشر مجله «فلسطینا» تا خالد نزال، دبیر کمیته مرکزی جبهه دموکراتیک برای آزادی فلسطین؛ از محمد یوسف نجار، کمال عدوان و کمال ناصر از اعضای بلندپایه سازمان آزادیبخش فلسطین تا علی حسن سلامه بنیانگذار نیروی ۱۷ فتح؛ از بسام ابوشریف از اعضای جبهه خلق برای آزادی فلسطین تا ودیع حداد از بنیانگذاران جبهه خلق برای آزادی فلسطین از جمله قربانیانی هستند که پیش از محوریتیافتن حماس و جهاد اسلامی در مبارزه فلسطین با نظامیان اسرائیلی قربانی ترور شدند. در این بخش از فهرست قربانیان تروریسم اسرائیل، البته شاید یک نام دیگر را نیز بتوان افزود: ابوعمار، یا آنطورکه بیشتر شناخته شده است «یاسر عرفات». شخصیتی بحثبرانگیز که عموم فلسطینیها او را شهید راه آرمان ملی فلسطین میدانند و برخی گروههای فلسطینی وی را به دلیل مذاکرات صلح با اسرائیل شماتت میکنند. او در نوامبر ۲۰۰۴، در حالی که بیش از دو سال توسط ارتش اسرائیل در رامالله، کمابیش محصور بود، به کما رفت و درگذشت. هرچند اسرائیل، سوءقصد به جان او را هیچگاه بر عهده نگرفت اما یافتههای تحقیقات آزمایشگاهی در سوئیس تأیید کرد که آثار پلوتونیوم در لباسهای وی یافت شده است. ادعایی که باعث شد در نوامبر ۲۰۱۲ گروهی از بازپرسان بینالمللی بنا بر درخواست سهی عرفات (همسر یاسر عرفات) تحت تدابیر شدید امنیتی، با نبش قبر و نمونهبرداری از پیکر وی، احتمال مرگ او با مواد رادیواکتیو را بررسی کنند. نتیجه بررسیها نشان داد که در پیکر و در خاک اطراف جسد ۱۸ برابر حد معمول ماده رادیواکتیو پلوتونیوم وجود دارد (این در حالی بود که هشت سال قبل وجود مواد سمی در پیکر عرفات توسط کارشناسان روسی قویا رد شده بود).
به هر روی با شکلگیری جنبش مقاومت اسلامی با نام اختصاری حماس در سال ۱۹۸۷ و پیوستن گروههای مسلمانی مثل جهاد اسلامی فلسطین به آن، عملا رهبران حماس و جهاد اسلامی به اولویتهای بالای فهرست ترور اسرائیل افزوده شدند. شاید بتوان فتحیشقاقی، بنیانگذار جهاد اسلامی فلسطین را اولین قربانی اتحاد حماس_جهاد اسلامی دانست. او در سال ۱۹۹۵ هنگامی که از کنفرانسی در لیبی به هتل محل اقامتش در مالت وارد میشد، توسط دو موتورسوار هدف گلوله قرار گرفت و کشته شد. یک سال بعد یحیی عیاش، از اعضای شاخه عزالدین قسام (شاخه نظامی حماس) در اثر انفجار بمبی که توسط اسرائیلیها در گوشی تلفن همراهش کار گذاشته شده بود، به قتل رسید. یحیی عیاش یک مهندس برق بود که اسحاق رابین لقب «مهندس» را به او داد و همان کسی است که یعکوف بیری، رئیس سابق سازمان اطلاعات اسرائیل در مورد او گفته بود «عدم دستگیری مهندس بزرگترین شکست عملیاتی برای موساد از زمان تشکیل اسرائیل بوده است».
صلاح مصطفی محمد شحاده، یکی از رهبران گردانهای القسام نیز در سال ۲۰۰۲ با انداختن یک بمب دو هزار کیلویی بر منزلش توسط جنگندههای اسرائیلی ترور شد. (اسرائیل شش سال بعد برادرزاده او را نیز ترور کرد). اما در سال ۲۰۰۴ نوبت به ترور شیخ احمد یاسین، رهبر معنوی حماس و یکی از بنیانگذاران این جنبش رسید. او پس از نماز صبح به هنگام ترک مسجد توسط شلیک موشک از بالگرد آپاچی ارتش اسرائیل هدف قرار گرفت و ترور شد. در این حمله یکی از فرزندان او و ۹ نفر از همراهانش هم کشته شدند. خبرگزاری فرانسه در این خصوص نوشته است که «آریل شارون نخستوزیر اسرائیل، شخصا بر عملیات ترور احمد یاسین نظارت داشته است».
پس از شیخ احمد یاسین، رهبری حماس را پزشکی به نام عبدالعزیز الرنتیسی بر عهده گرفت که علاوه بر عضویت در کادر رهبری حماس، در خان یونس طبابت میکرد. اما او نیز فقط ۲۶ روز بعد در اثر شلیک موشک توسط بالگردهای اسرائیلی در شمال غزه به همراه فرزندش در خودروی شخصی خود ترور شد.
این اما همه ماجرا نبود و به فهرست رهبران ترورشده حماس، نامهای بسیاری میتوان افزود. نزار ریان از رهبران نظامی حماس، سعید صیام، وزیر کشور دولت فلسطینی در نوار غزه، محمود عبدالرئوف المبحوح از بنیانگذاران گردانهای عزالدین قسام و صالح العاروری، معاون دفتر سیاسی جنبش حماس از چهرههای شاخص این جنبش هستند که پیش از ترور اسماعیل هنیه در تهران، توسط نیروهای نظامی و امنیتی اسرائیل ترور شدند.
برنامه «پیشگیری هدفمند» اسرائیل، فراتر از ترور مبارزان و سیاستمداران فلسطینی، هنرمندان، شاعران و نویسندگان را نیز در فهرست ترور قرار داده است. ناجی علی، کارتونیست و کاریکاتوریست فلسطینی یکی از آنها بود. هنرمندی که یکی از برجستهترین و تأثیرگذارترین کاریکاتوریستهای جهان عرب بود و در بیش از ۴۰ هزار اثری که منتشر کرد به انعکاس دیدگاه مبارزان فلسطینی پرداخت. او در سال ۱۹۸۷ در یکی از خیابانهای لندن از پشت هدف شلیک گلوله به سرش قرار گرفت و جان باخت. یا راشد حسین، شاعر فلسطینی و سردبیر مجلههای «الفجر» و «المصور» از دیگر هنرمندانی است که در فهرست ترور اسرائیلیها قرار گرفت و در سال ۱۹۷۷، با سوزاندن خانهاش در نیویورک ترور شد. او مدتی خبرنگار خبرگزاری فلسطینی wafa بود.
اما شاید شاخصترین شاعر فلسطینی را که قربانی ترور سازمانهای امنیتی اسرائیلی شد، بتوان غسان کنفانی دانست. این نویسنده، شاعر و روزنامهنگار فلسطینی که شعر، رمان و یادداشتهای خود را به طرح و تبیین چرایی بحران فلسطین اختصاص میداد، در سال ۱۹۷۲ در بیروت با انفجار بمبی که موساد در خودروی او کار گذاشته بود، به همراه خواهرزادهاش به قتل رسید.
البته فهرست قربانیان ترور اسرائیل، صرفا محدود به چهرههای از وطن راندهشده فلسطینی نیست. سیاهه ترورهای سازمانیافته دولتی که توسط سرویسهای امنیتی اسرائیل انجام شده چنان گسترده است که پرداختن به همه آنها در نوشتهای به سبک و سیاق «آنچه گذشت» میسر نیست. ترورهایی که قربانیان بسیاری از ایران تا لبنان در فهرست آن قرار دارند و در جغرافیایی به وسعت جهان صورت گرفته است.
ترورهای سازمانیافته دولتی اسرائیل براساس دستورالعمل «پیشگیری هدفمند» درست مثل نسلکشی فلسطین و کودککشی اسرائیل در غزه با سکوت مجامع بینالمللی ادامه خواهد یافت و این در حالی است که ابرقدرتها نیز برای آمران و عاملان این قتلها، مثل آنچه در کنگره آمریکا رخ داد، ۷۹ بار ایستاده کف میزنند.
دنیای کجِ نادرستی است.