شناسهٔ خبر: 68002545 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: اعتماد آنلاین | لینک خبر

«اعتمادآنلاین» گزارش می‌دهد:

قتل پسر جوان به دلیل ابراز عشق به نامزد دوستش

مردی که متهم است دوستش را کشته چون به در حالت مستی به نامزدش ابراز عشق کرده بود، در دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه رفت.

صاحب‌خبر -
قتل پسر جوان به دلیل ابراز عشق به نامزد دوستش
کد خبر: 669601
|
۱۴۰۳/۰۵/۱۲ ۲۰:۳۰:۴۱

مردی که متهم است دوستش را کشته چون در حالت مستی به نامزدش ابراز عشق کرده بود، در دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه رفت.

به گزارش اعتمادآنلاین، متهم همراه دوستش به جوانی به نام امید ضرباتی وارد کرده و باعث مرگ او شده است.

یک سال قبل دختری با ماموران تماس گرفت و درخواست کمک کرد. او گفت: جوانی چاقو خورده و در خیابان افتاده است. ماموران با کمک اورژانس پسر جوان را به بیمارستان بردند اما ساعاتی بعد خبر رسید او جانش را از دست داده است. به این ترتیب دختر جوان به نام فریبا مورد تحقیق قرار گرفت. او گفت: این جوان امید نام دارد و دو نفر به نام‌های کیوان و مهرداد او را کشته‌اند.

با توجه به گفته‌های این دختر، کیوان و مهرداد بازداشت شدند و به قتل اعتراف کردند. به این ترتیب برای هر دوی آنها به اتهام مشارکت در قتل کیفرخواست صادر و پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در جلسه رسیدگی ابتدا اولیای دم درخواست قصاص کردند.

در ادامه کیوان در جایگاه قرار گرفت و گفت: اتهام را قبول دارم. من ضربه را به سر مقتول زدم اما ضربات چاقو کار مهرداد بود.

او گفت: من و فریبا به هم علاقه داریم و تصمیم گرفتیم ازدواج کنیم. هنوز مقدمات ازدواج‌مان را انجام نداده بودیم. شب حادثه من و نامزدم با مهرداد و امید در خانه بودیم و مهمانی گرفته بودیم. با هم مشروب خوردیم. امید که خیلی مست بود به فریبا ابراز عشق کرد و این موضوع من را به شدت عصبانی کرد.

متهم گفت: من با امید درگیر شدم و با شیشه نوشابه به سرش ضربه زدم. وارد کردن این ضربات را قبول دارم اما ضرباتی که بر بدنش وارد شده کار من نبود، چون چاقو نداشتم. مهرداد چاقو داشت. او چاقو را بر بدن امید زد. ما که خیلی ترسیده بودیم امید را بیرون بردیم و در خیابان رها کردیم اما فریبا با پلیس تماس گرفت و چون او با پلیس تماس گرفته بود ما ترسیدیم و فرار کردیم و بعد هم دستگیرشدیم.

در ادامه مهرداد در جایگاه قرار گرفت. او گفت: اتهام را قبول ندارم. ضربات چاقو را من نزدم، چون اصلاً چاقو نداشتم. من فقط ترسیدم و فرار کردم. طرف دعوا امید و کیوان بودند و من اصلاً نقشی نداشتم.

بعد از گفته‌های متهمان و وکلای آنها، هیات قضات برای تصمیم‌گیری وارد شور شدند.