خبرگزاری تسنیم با محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت سیزدهم گفت و گو کرده است.
اسماعیلی در این گفتوگو به موضوعاتی انتقادها در خصوص نبود عملکرد شفاف در معاونتهای وزارت ارشاد، حج، ساترا، موضوع ورودش به انتخابات و نامه برخی اعضای دولت به شورای نگهبان صحبت کرده است،
این گفتوگو بهشرح ذیل است:
* تجربه برگزاری حج امسال، خوب بود و توانستیم تاحدودی به ظرفیت اصلیمان بازگردیم، ظرفیتی که بعد از کرونا کاهش پیدا کرده بود. اما یک اتفاقات تلخی در حوزه عمره رخ داد، ثبتنامهایی انجام شد و بعد لغو شد. دلایل مختلفی برای این موضوع از سوی رسانهها مطرح شد، زمزمههایی نیز وجود داشت که به کمکاری برخی ایرلاینها در این زمینه اشاره داشت، آیا این موضوع صحت داشت؟
بعد از حل مسائل سیاسی بین ایران و عربستان، شرایط عمره از دورهای که ما آمدیم کمکم فراهم بود، منتظر بودیم که این روابط عادی شود و نمایندگیهای ما در عربستان برقرار شود. که این اتفاق افتاد و طبیعتا ما به عنوان یک موضوع فوری به آن پرداختیم و نزدیک به 5 میلیون و 800 هزار نفر در نوبت اعزام عمره قرار داشتند.
دور جدید اعزامها به عمره از اواخر مرداد از سر گرفته میشود
من خیلی دوست داشتم از آذرماه اعزام حجاج را شروع کنیم که از قضا 29 آذرماه پروازها اعلام شد و ثبت نامها شروع شد، در پرواز ناهماهنگی از طرف ایرلاینهای ایرانی نبود. این موضوع خیلی بررسی شد. دوستان ما رفتند و آمدند یک مواردی را طرف میزبان سختگیریهای خاص داشت که شهید عزیزمان امیرعبداللهیان، در این زمینه گفتوگوهای مفصل داشتند و الحمدالله حل شد. ما قبل از حج 3 دور اعزام عمرهمان شروع شد. یعنی امسال بعد از 9 سال اعزامهای عمره انجام شد و اکنون نیز از اواخر مردادماه دور جدید اعزامها را خواهیم داشت ما دنبال این هستیم که سالی یک میلیون نفر را بتوانیم برای زیارت خانه خدا و عمره اعزام کنیم.
* پس تقریباً شما صحه میگذارید بر اینکه مشکلات از سمت طرف میزبان بود، چون طرف میزبان این ادعا را رد میکرد میگفت؛ "ایراد از سمت ما نبود."
ما خودمان هتلها را رزرو کرده بودیم، دوستان ما آنجا مستقر بودند، هتلها آماده پذیرش بودند با این هماهنگی که بین دو مجموعه بود، ما نرسیدیم به اینکه مجموعه ایرانی مقصر است. البته نمیخواهم بگویم که سعودیها هم کاملا مقصر هستند، طبیعی است اینها استانداردهایی را اعلام میکردند، بعضا دچار مشکل میشود، بازرسان آمدند از فرودگاهها بازدید کردند. ما همکاری کردیم و به نظرم بالاخره حل شد و شاید بعد از 9 سال هم یک مقدار انتظار این دشواریها وجود داشت، اما حل شد و عمره از سر گرفته شد، اکنون هم برای آخر همین ماه اعزامها شروع خواهد شد و تا آستانه حج واجب سال آینده ادامه پیدا خواهد کرد.
* اجازه دهید به موضوع ثبتنامتان در انتخابات نیز اشاره کنیم، چه شد در مجموعه دولت برای معرفی یک کاندیدا به اسم شما رسیده شد؟
ما که تصوری برای انتخابات نداشتیم، رقبای ما هم برای حداقل سال آینده به این موضوع فکر میکردند، ما و دوستانی که با آیتالله رئیسی کار میکردند، به انتخابات فکر نمیکردیم، کسی در ذهنش نبود، نهایتا ما فکر میکردیم چه اتفاقی باید رخ دهد که انشاءالله آقای رئیسی با این اقداماتی که در این 3 سال داشتهاند، با یک رای بالای 25 میلیونی رئیس جمهور دوره بعد شوند، باید زمینههای فعالیت اطلاع رسانی شود و گفته شود.
خب، این حادثه دلخراش رخ داد و ما رئیس جمهور عزیزمان را به همراه تعدادی دیگر از دوستان از دست دادیم، قانون اساسی هم در این موقعیتها ضرب العجل کوتاه مدت دارد، از زمان فوت، عزل یا استعفای رئیس جمهور تا 50 روز بعد باید رئیس جمهور جدید انتخاب شده باشد، به عبارت دیگر بلافاصله از مراسم سوگواری ایشان فضای انتخابات شروع به شکل گرفتن کرد، من طبیعتاً اصلاً به این مسئله هیچ فکر نمیکردم.
کارگروهی تشکیل شد و در جمعبندی من را برای ثبتنام در انتخابات برگزید
یک کارگروهی تشکیل شده و مساله را بررسی کرده بودند، در این کارگروه بر اساس مشورتهایی که انجام داده بودند و من هم در واقع در جریان آن بودم، در جمع بندیها نفر اولی که معرفی کردند، من بودم. من هم واقعا بر سر این مسأله مقاومت داشتم، چون هم شرایط شخصیام مهیا نبود، هم به لحاظ شرایط روحی و هم اینکه فرصتی برای برنامهریزی نبود. این دلایل را مطرح کردم، اما دوستان میگفتند طبیعی است، اگر برنامه داشتید، طبیعی نبود، قانون این را فهمیده ولی اضطرار اصلی قوام و ادامه مدیریت اجرایی کشور است.
اصرار داشتم مخبر کاندیدای ریاستجمهوری شود
من خود بهشخصه مقید بودم که آقای مخبر بهنمایندگی از دولت در انتخابات شرکت کنند، خیلی به ایشان اصرار داشتم، چند باری حتی حضوری خواهش کردم و با چند تن از وزرا خدمتشان رسیدیم و گفتیم؛ "شما بیایید، بالاخره معاون اول دولت بودید و مسئول دولت، حضرت آقا هم به شما اعتماد دارند و سالها منصوب مستقیم رهبری در مدیریت اجرایی بودید."، اما آقای مخبر گفتند؛ "نه! حضرت آقا این مسئولیت دولت گذار را به من دادند و من اگر بخواهم به عرصه انتخابات بیایم، در ادامه انجام وظایف رئیس جمهور شهید کوتاهی میشود، من هم بیایم چهکسی میخواهد کشور را اداره کند؟"، خب، استدلال مؤمنانهای بود و من واقعاً از این میزان مجاهدت و اخلاصشان درس گرفتم.
برای دفاع از عملکرد دولت نامزد انتخابات شدم
شب آخر که باز دوستان اصرار داشتند، من ثبتنام کنم، روز شنبه من ثبتنام را منوط به دیدار آخر با دکتر مخبر کردم، با تعدادی از دوستان و وزرا خدمت آقای مخبر رفتیم و جمع بندی این بود که شما صبح بروید و ثبت نام کنید. به هرحال دولت باید آنجا یک سخنگاهی داشته باشد. چون انتخابات است، رقبا شروع میکنند به نقد و حمله و ... یک نفر باید به نمایندگی از دولت حداقل برای دفاع حضور داشته باشد.
* جمعبندی خود اعضا بر این شد که شما ثبتنام کنید؟ در این کارگروه چه افرادی حضور داشتند؟
آن کارگروهی که شکل گرفته بود، این جمعبندی را داشت، البته ممکن است علاقه مند نباشند که من نامی از آنها بگویم، آقای مخبر هم فرمایش کرد که بنده برای ثبتنام حضور پیدا کنم، دوستانی مثل آقای مهندس منصوری که به هرحال سابقه اجرای انتخابات در ستاد آقای رئیس جمهور را در کارنامه داشت و آقای نیلی که بیش از 20 سال سابقه دوستی با ایشان دارم، لطف کردند و برای همراهی با من آمدند.
قرار نبود نامه به شورای نگهبان رسانهای شود
* بعد هم ماجرای امضای نامه برای شورای نگهبان پیش آمد، که البته اقدام عجیبی بود.
در جریان نامه تلقی این بود که طبق آییننامه بنده باید 4 سال سابقه وزارت داشته باشم، اما من 3ساله بودم، از برخی گفتگوهای ضمنی با دوستان در شورای نگهبان این تلقی به وجود آمده بود که اگر مجموعهای از دوستان دولت اظهار این وثاقت را کنند، برای آنها ممکن است ایجاد یک حجیتی کند و قرار نبود چنین نامهای رسانهای شود.
دوستانی که امضا کردند میدانند که ما با یک نفرشان نه قبل نه بعد صحبتی نداشتیم، چون این خلاف مروت است. این نامه که ارائه شده بود، دوستان امضا کرده بودند، چند نفر از دوستانی که مسئولیت مستقیم در انتخابات داشتند، از جمله وزیر اطلاعات، وزیر کشور، آقای مخبر و رئیس دفتر و معاون حقوقی بهدلیل اینکه در حوزههای مرتبط بودند، این نامه را امضا نکردند و به دست برخی هم نرسیده بود، نزدیک به 16 تا 17 نفر امضا کردند.
نهادهای نظارتی و امنیتی بگویند چهکسی نامه اعضای دولت به شورای نگهبان را منتشر کرد؟
* ولی بههرحال این اتفاق عجیبی بود، برخی هم از واژه بدعت برای آن نام بردند.
واژه بدعت بهچهمعنا؟ یعنی اگر از آن میخواستند تبلیغات کنند، شاید، اما اولاً چهکسی این نامه را منتشر کرد؟ بالاخره این محل بحث است دستگاههای نظارتی و امنیتی باید بگویند که چهکسی این نامه را منتشر کرد؟ ما که منتشر نکردیم چون بهضرر خود بنده بود. وقتی این نامه منتشر شد، همه هجمه آوردند به شورای نگهبان و این تلقی رسانهای را ایجاد کردند که با این نامه به شورای نگهبان فشار آوردهاند، طبیعتاً انتشار این نامه بازتاب منفی داشت.
دوستان من نامه را در اختیار اعضای محترم شورای نگهبان قرار داده بودند، بهعنوان یک شهادت، نه در نامه گفته شده بود که من کاندیدا دولت هستم، نه گفته بودند که فقط ایشان باشد، چون من توفیق این را نداشتم که با برخی از اعضای شورای نگهبان حتی یک دقیقه صحبت کرده باشم، طبیعی است که نتوانند در مورد من قضاوت داشته باشند، در نامه این کارگزاران صالح که مورد تأیید و تکریم ویژه حضرت آقا، رئیس جمهور شهید و... بودند، شهادت دادند؛ "فقیه عزیزی که ممکن است اسماعیلینامی را نشناسید، ما بهعنوان همکار دولت شب و روز با هم کار کردیم و شهادت میدهیم که وی کفایت لازم برای این کار را دارد."، حالا مردم هرچه میخواهند، بگویند.
در دورههای مختلف نمایندگان مجلس هم در شورای نگهبان عدم احراز صلاحیت میشدند، مسبوق سابقه است متعدد مسبوق به سابقه است، نه یک بار.هیچ بدعتی نبود.
انتشار نامه جهتدهی شده بود
بله، جریانی که این خبر را منتشر کرد یک جریان جهتدهی شده بود برای اینکه القا کند به شورای نگهبان فشار آمده است. در حالی که شورای نگهبان، شورایی باوزانت است که مسیر خود را میرود، من اولین نفری بودم که از شورای نگهبان تشکر کردم، بهمحض اینکه احراز صلاحیتها منتشر شد، من به همکاران گفتم، بیانیهام را که آماده بود، منتشر کنند، یک دقیقه بعد بیانیهام را منتشر کردم و به نظر شورای نگهبان احترام گزاردم.
وظیفه ما ثبتنام بود، برحسب جمعبندی که شده بود دوستان من آمدند، در قالب یک نامه به اعضای محترم شورای نگهبان که من را نمیشناختند، شهادت دادند. وزیر اقتصاد و چند نفر دیگر هم کاندیدا شده بودند، اما وزیر خارجه و وزرای مختلف آمدند، ابراز لطفشان را مکتوب اعلام کردند. به هر ترتیب شورای محترم نگهبان به این جمعبندی رسید و من هم احترام گزاردم، بدون هیچگونه حرف و حدیث و گلهای تشکر کردم و تابع نظر نهادهای نظارتی بودم.
جریان مسموم رسانهای با پروژهبگیرها حضور من در انتخابات را مورد هجمه قرار دادند
اما یک جریان مسموم رسانهای از ابتدای اینکه من وارد کارزار انتخابات شدم، یک هجمه سنگین را با افراد مزدبگیر یا پروژهبگیر که هر روز یک نفر را مورد نوازش قرار میدهند، نرخ هم دارند و بههرحال هرکس نرخ بیشتری بدهد سمت او میروند، وارد میدان کردند، من هم میدانستم و برایمان روشن بود، وارد شدن به این میدان هزینه دارد، این اتفاقات افتاد.
از ما دعوت شد و رفتیم و مشارکت کردیم، من در انتخابات گذشته رئیس ستاد آقای رئیسی بودم و در این دوره نیز این کار آخر را خدا توفیق داد و انجام دادم.
* اختلافاتی در بحث ساترا در دولت به وجود آمد، آقای هاشمی جانشین وزیر در گفتوگویی فرمودند که هنرمندان علاقه داشتند کلاً مجموعه نظارت بر نمایش خانگی در مجموعه ارشاد باقی بماند، دراینباره و اتفاقاتی که در آن زمان موجب شد کار ساترا به نهادهای بالادستی کشیده شود، بفرمایید.
من که به وزارت ارشاد آمدم، رئیس سازمان سینمایی آقای انتظامی بود، ایشان پرونده این کار را برای من آوردند و گفتند که ما در چند ماه اخیر دیگر یک مجوز هم ندادیم، آن زمان آقای جبلی رئیس صداوسیما نبود، آقای علی عسگری بود. و این تلقی در دوره ایشان بود که نظارت بر هر حوزه صوت تصویر و فراگیر که مخاطب نامحدود میگیرد و هر چیزی که در فضای اینترنت منتشر میشود، برعهده صداوسیما است. این موضوع یعنی ما بعد از یک مدت باید وزارت ارشاد را تبدیل به یک موزه کنیم.
بعد از حضور آقای جبلی، به دلیل سابقه رفاقت طولانی مدت با ایشان به دنبال حل مسئله بودیم، به همین دلیل با نهادهای بالادستی مکاتبه و پیگیری کردیم، که این نشست و برخواستها به مصوبهای منجر شد که محدودهها را تقریبا مشخص میکرد. آیین نامه اجرایی هم در حال تدوین است که کامل همه را مشخص خواهد کرد، تلقی این است که سریال ها و برنامههای تلویزیونی در اختیار صداوسیما است، سایر بخشها کاملاً صفر تا صد برعهده وزارت ارشاد است.
* درباره فعالیتهای بنیاد شهید رئیسی و اموری که در دست انجام است بفرمایید؟
البته ریاست این بنیاد بهعهده من نیست، من پیگیر تدوین اساسنامه بودم، از طرف شورایعالی این مأموریت به من سپرده شد، با خانواده شهید هم در این زمینه رفت و برگشتهایی داشتیم. نسخهای آماده شده و اصلش به تصویب رسید و اساسنامه هم در دستور کار است که در صورت موافقت اعضا به تصویب خواهد رسید و انشاءالله یک فضای جدیدی شکل میگیرد و کارهایی ترویجی و تبیینی انجام میشود.
شهید رئیسی سمبل خدمت در جمهوری اسلامی بهتعبیر رهبر عزیز انقلاب بودند، با هیچ رئیسجمهوری قبل از خودشان قابل مقایسه نیستند. بهعنوان شاخص و نماد خدمت، مجاهدت و فضیلت باید بتوانیم راه وی را ترویج کنیم. بنیاد بعد از تصویب اساسنامه فعالیتهای خود را آغاز خواهد کرد.
* قرار است در چه زمینههایی فعالیت کند؟
بیشتر در زمینه آموزشی و پژوهشی و برگزاری جشنوارهها و یک بخشی هم در حوزه فعالیتهای قرآنی پیش بینی شده است، چون ایشان سابقه فعالی در حوزه قرآن در دوره حیات داشتند.
* این روزها کمیته وزارت فرهنگ در کارگروه فرهنگ گزینههایی را برای تصدی این پست به رئیسجمهور شهید پیشنهاد داده است، برخی اسامی کمابیش مشخص هستند، نظر شما درباره این انتخابها چیست؟
طبیعتاً نباید اظهارنظری کنم، این کارگروه تصمیم خود و تصمیم آقای رئیس جمهور منتخب دارد، من همه تجارب خودم و مجموعه را مکتوب و آماده کردم، حتی متن مستقلی از کارهایی که پیش بینی کرده بودیم، انجام شود، جز به جز تک به تک آماده است، همه تجارب و دستاوردها، اشکالات و پیشنهاداتمان برای رفع آنها و برنامههایی که تا پایان دوره 8 ساله قرار بود، انجام شود را تقدیم میکنیم، هرکسی که آقای رئیس جمهور معرفی کرد و مجلس اعتماد کرد، برایشان آرزوی موفقیت میکنیم.
به دانشگاه برمیگردم
* برنامه خودتان بعد از وزارت چیست؟
من معلم دانشگاه تهران هستم و بیش از 15 سال است که عضو هیئت علمی دانشگاه هستم، از این رفت و برگشتها هم داشتیم، اکنون هم بهلحاظ شخصی مشتاقم که کارهای نیمه را تمام کنم، تجربه حضور در وزارت فرهنگ خیلی تجربه مغتنمی است و به پختگی مباحث، گفتهها و نوشتههای من کمک خواهد کرد.
موظفیم اطلاعات شفاف بدهیم
* یکی از مباحث مغفولمانده وزارت فرهنگ در حوزه معاونت فرهنگی، عدم شفافیت است، انتقادهای بسیاری در خصوص عدم شفافیت و ارائه گزارش در خصوص هزینهکرد نمایشگاه کتاب تهران، خرید کتاب از ناشران و... میان اهالی فرهنگ وجود دارد، آیا اساساً خریدی از ناشران انجام شده است، چرا این گزارشها حداقل اکنون که در این دولت هستیم، منتشر نمیشود؟
اولاً بهلحاظ قانونی موظفیم پاسخ دهیم و بارها گفتم هر خبرنگار و هر غیرخبرنگاری سؤالی داشته باشد، کافی است در سامانه وارد کند و رئیس کمیته ماده 18 بحث شفافیت هستیم و موظفیم اطلاعات را بدهیم و از شما خواهش میکنم این کار را انجام بدهید و اطلاعات کامل بگیرید، هیچ محدودیتی ندارد و در واقع هیچ مشکلی نیست.
گزارش کار همه نمایشگاهها و جشنوارهها اعلام میشود/ نگرانی عدمشفافیت را مرتفع میکنیم
به همه بخشهای مختلف گفتهام، گزارش کار نمایشگاهها و جشنوارهها را آماده کند، بنیاد فارابی و مجموعه سازمان سینمایی ظرف چند روز آینده همه هزینهکردها و بحثهای مربوط به 3 سال اخیر حتی از دولت قبل که انجام نشده بود ـ از هفت ماه پایانی دولت قبل تا 31 تیرماه ـ را آماده کردند که منتشر میشود، بقیه نیز باید منتشر کنند و این نگرانی که درباره عدم شفافیت است، بهصورت کامل مرتفع خواهد شد.
* یکی از اتفاقات مثمر ثمر دولت سیزدهم در حوزه فرهنگ، برگزاری نمایشگاه کتاب مجازی همزمان با نمایشگاه کتاب تهران است، که موجب رشد اقتصادی فروش نمایشگاه کتاب و وسعت دسترسی به کتاب شده است، با این حال نمایشگاه کتاب در بعد بینالملل با افت بسیار مواجه شده است، تا جاییکه بخش بینالملل به حضور رایزنیهای کشورها تقلیل پیدا کرده، نه خبری از ناشران خارجی است و نه خبری از حضور جدی کتابهای جدیدالانتشار لاتین و عربی. چرا چنین شد و آیا نمیتوانستیم بخش بینالملل نمایشگاه را جدیتر برگزار کنیم؟
ما در شرایطی نمایشگاه را تحویل گرفتیم که برگزاری نمایشگاه در ابهام و تردید قرار داشت، چرا که با این مشکلات مواجه بودیم، اول اینکه، نمایشگاه کتاب یک فروشگاه بزرگ بود که از جنبههای نمایشگاهی فاصله گرفته بود و برگزاری آن تابع درآمد و منافع اقتصادی صرف بود.
دوم، کتابفروشان به برگزاری نمایشگاه معترض بودند و برگزاری نمایشگاه را آسیبزننده به کتابفروشی میدانستند حتی برخی ناشران نیز با همین استدلال در نمایشگاه شرکت نمیکردند.
سوم، بن کتاب به صورت شفاف مصرف نمیشد و بخش قابل توجهی از بنها به پول نقد تبدیل میشد و خرید و فروش بن یکی از معضلات رایج و فسادها بود.
پنجم، مردم کشور به نمایشگاه کتاب دسترسی نداشتند و این نمایشگاه مختص مردم تهران بود.
ششم، برگزاری نمایشگاه بسیار پرهزینه بود و هزینه آن از محل اعتبارات حوزه نشر تامین میشد و این گزاره مطرح بود آیا بهتر نیست این پول را صرف کارهای دیگر برای ارتقای نشر کرد؟هفتم، حضور ناشران کتابساز از معایب نمایشگاه شمرده میشد.
امال الان در چه وضعیتی هستیم؟ خوب است شرایط را با آن زمان مقایسه کنیم، وجهه فرهنگی نمایشگاه افرایش یافت، برای نخستینبار در تاریخ نمایشگاه 3 ناشر نخست فروش از ناشران کودک هستند که هم از نظر تعداد و هم از لحاظ ریالی در قدر پرفروشها قرار دارند. همه چرخه نشر در نمایشگاه حضور دارد. کتابفروشان اکنون از مشارکتکنندگان و نفعبرندگان نمایشگاه هستندو در نمایشگاه امسال بیش از شصت میلیارد تومان فروش داشتند.
همه مردم ایران در نمایشگاه حضور دارند و عدالت فرهنگی رعایت شده است، حتی مردم روستاهای دورافتاده میتوانند بدون هزینه ارسال کتاب بخرند. بنها صددرصد شفاف است و فقط صرف خرید کتاب میشود و قابل گزارشگیری دقیق است.
نسبت هزینههای نمایشگاه معکوس شده است. بعنی قبلا هفتاد درصد هزینه اجرای نمایشگاه کتاب را دولت پرداخت میکرد و سی درصد از محل درآمدهای نمایشگاه بود ولی حالا باتوجه به چندبرابر سدن هزینهها و توسعه نمایشگاه در بخشهای مختلف این نسبت برعکس شده است، یعنی حدود هفتاد درصد هزینه اجرای نمایشگاه از درآمدهای نمایشگاه شامل اجاره غرفه، تبلیغات، حامیان مالی، بانک عامل و مشارکتکنندگان تامین شده است. البته اجاره غرفهها کمتر از ده درصد هزینه نمایشگاه است و تلاش شد فشاری به ناشران نباشد.
الان عمده پول نشر صرف یارانه خرید مردم میشود که امسال نزدیک به صد میلیارد تومان بود. نمایشگاه در مسیر استقلال مالی است از نظر اجرایی.
اما بخش بین الملل، توجه کنید، اکنون قیمت کتاب خارجی بسبار بالاست، چون در تبدیل قیمت ارزی به ریالی قیمت بالا درمیآید ،خوب طبیعی است استقبال خریداران کاهش مییابد و ناشر خارجی انگیزه برای حضور ندارد. این موضوع اختصاص به ایران ندارد، البته در اکثر نمایشگاههای کتاب دنیا حضور ناشران خارجی کاهش پیدا کرده چون امکان خرید کتاب الکترونیکی گسترش یافته و ناشران فقط برای فروش به کشورهای دیگر نمیروند.
چه باید میکردیم؟ ابتکار در این بود که رویداد کتاب تهران تعریف شود و ناشران و کارگزاران خارجی برای آشنایی بازنشر ایران و خرید حق انتشار و ترجمه آثار ناشران ایرانی دعوت شدند، در این رویداد هفده کشور حضور داشتند. در ادامه فلوشیپ کتاب تهران در پاییز امسال با حضور تعداد بیشتری از طرفهای خارجی برگزار خواهد شد. فراخوان آن همین روزها منتشر میشود. خوب حالا ارزیابی کنید آیا نمایشگاه متحول شده است یا خیر؟
این راه درست برخورد با چالشهاست.
ادامه این راه البته درخشانتر طراحی شده است که ما فرصت اجرای آن را نیافتیم و انشاالله در آینده اجرا شود.
مهمترین آن تحول در یارانه خرید مردم است که تلاش کردیم برای اقشار مختلف یارانه اختصاص یابد و در عمل فروش نمایشگاه حداقل سه برابر شود و به بیش از هزار و پانصد میلیارد تومان برسد که مقدمات آن فراهم شد. دیگر اینکه نمایشگاه کتاب مجری و مشاور برخی نمایشگاههای کشورهای خارجی شود که مذاکرات آن با چند کشور آغاز شده و در خال پیگیری است.
نظر شما