به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه جام جم، شاید اگر چند دهه قبل در مورد موضوعی به نام کوهخواری صحبت میشد، اکثر مردم آن را جدی نمیگرفتند و بیتفاوت از کنارش میگذشتند اما وقتی زمینخواران فهمیدند قانون آنقدر ضعیف است که توان برخورد با آنها را ندارد، کمکم پا را فراتر گذاشتند و به جنگلخواری، مرتعخواری و حتی ساحل و درخواری پرداختند.
هجومی که به لحاظ زیستمحیطی واقتصادی بسیارحائزاهمیت است وباید از طریق حقوق کیفری که وظیفه اصلی آن حفظ ارزشهای اساسی در جامعه است با آن برخورد میشد که شواهد نشان میدهد برخوردی نشده است. حالا کوهها که به قول قدیمیها ستونهای نگهدارنده زمین هستند یکی پس از دیگری تراشیده شده و خورده میشوند.این روزها پدیده کوهخواری علاوه بر تخریب کوهها باعث ازبین رفتن محیطزیست وزیستگاه حیات وحش شده است.
آزادسازی ورفع تصرفات ازمنابع طبیعی و اراضی ملی از جمله اولویتهای دستگاه قضا به شمار میرود. با این که درهردولتی اعلام میشود درراستای احیای حقوق عامه، اقدامات مجدانهای در برخورد با مصادیق تعدی به منابع طبیعی واراضی ملی صورت میگیرد،اما درنهایت اتفاق خاصی رخ نمیدهد وبازهم زور متجاوزان بر قانون میچربد.یکی از مصادیق تجاوز به طبیعت و منابع ملی، کوهخواری است؛ کوهها به سبب جاذبهای که دارد در سالهای اخیر مورد طمع سودجویان قرار گرفته و با اهداف مختلف و بهخصوص ویلاسازی، تخریب و تراشیده شدهاند.
تیشه بر قلب کوهها
گذری به خبرهای مربوط به کوهخواری در چند سال اخیر نشان میدهد تقریبا هرجا که کوه هست،یک کوهخواردرکوهپایهاش خوابیده. پدیده کوهخواری در روستای حماملو در استان زنجان بخش نیکپی باعث شده شهروندان به دلیل بیتفاوتی مسئولان، موضوع را به رسانهها بکشند تا شاید کسی صدایشان را بشنود.
آنها میگویند، مدتی است از کوههای اطراف صدای انفجارهای پی در پی شنیده میشود و همین موضوع باعث خشکیده شدن چشمههای آب شرب چند روستا و از بین رفتن محیطزیست و تخریب زیستگاه حیات وحش شده است. اواخر سال گذشته دادستان عمومی و انقلاب گتوند نیز از تشکیل پرونده در خصوص یک فقره کوهخواری در این شهرستان خبر داد.
کامران رومیانی در خصوص این پرونده گفت: به دنبال دریافت گزارش مردمی درخصوص تسطیح و درختکاری در جاده اختصاصی سد گتوند علیا توسط اشخاص مشخص و نامشخص، این دادستانی به موضوع ورود کرد. وی افزود: برخی افراد با تسطیح اراضی ملی و منابع طبیعی متعلق به بیتالمال، قصد تغییر کاربری و تبدیل آن به باغ و ویلا را دارند که این اقدام آنان جرم تلقی شده و پیگرد قانونی دارد.
در پایتخت که دیگر زمینی برای ساخت و ساز نمانده، دو ماه پیش، شرکت شهربان و حریمبان شهرداری تهران، در اطلاعیهای از کوهخواری در روز روشن در حریم منطقه۲خبر دادو گفت: این مجموعه به محض اطلاع اقدامات لازم برای جلوگیری از این اقدام ناپسند را انجام داده است. جالب این است که در اینجا تخلف بزرگ کوهخواری به واژه اقدام ناپسند تقلیل یافته است.
کوه و مقبره بیبی شهربانو در شمال شرقی شهرری در مجاورت کارخانه سیمان تهران هم سالهاست در معرض آسیب و تخریب قرارگرفته است. بر اساس برخی منابع محلی بیبی شهربانو همسر امامحسین(ع) در این منطقه به خاک سپرده شده است. به همین دلیل گردشگران فراوانی از داخل و خارج از کشور برای بازدید از این مقبره در محل حاضر میشوند. با این اوصاف، چند سال است که بهرهبرداری معادن و تعریض جاده منتهی به عرصه و حریم مقبره بیبی شهربانو آسیبهای زیادی به این محوطه تاریخی وارد کرده و بدون هیچگونه توجه به هشدارهای فعالان میراث فرهنگی و محیطزیست این تخریبها ادامه دارد.
البته از سال ۱۳۹۹ موضوع ثبت کوه بیبیشهربانو در میراث طبیعی مطرح و جلساتی نیز در این راستا تشکیلشد اما همچنان فعالیت کارخانه سیمان برای برداشت از کوه ادامه دارد. رشته کوه کرکس با وسعت بیش از ۳۰۰ هزار هکتار پس از حوضه زایندهرود، دومین منبع آب شیرین در شمال شرقی استان اصفهان به شمار میرود. بخش بسیار وسیعی از این منطقه به رغم مجاورت با مناطق کویری از دیرباز با چشمهها و قنوات مامن حیات وحش و رویشگاه گونههای گیاهی ارزشمند است که حالا در خطر انقراض قرار دارند. علت فعالیت معادن در ۴ دهه اخیر است که به جان کوه کرکس افتاده و با وجود اعتراض مردم نطنز و کاشان به ویرانی طبیعت ادامه میدهند.
باید گفت، کوه کرکس زخمی کهنه به دل دارد.ازسال۱۳۶۰ که اولین مجوزهای بهرهبرداری از معادن این منطقه صادر شد معدنداران قلب کرکس را نشانه گرفتند و تا امروز زیر چتر قانون در حال تکه تکه کردن آن هستند. شمال ایران هم حال و روز خوبی ندارد. مازندران از جمله استانهایی است که تقریبا در همه جای آن میتوان رد کوهخواری را دید.
از غرب تا شرق مازندران، از ساحل تا ارتفاعات و از دشت تا جلگه، لکههای کوچک و بزرگی از کوهخواری و دست درازی به طبیعت هویداست.هر روز چرخهای زنجیری ماشین آلات فرسوده معدن کاوی درحال صعود به مناطق بالادست و کوهپایهها ست. سالهاست که زنگ خطر کوهخواری و دریاخواری در مازندران به صدا درآمده و همه آن را میشنوند، الا متولیان امر و قانون! مازنیها معتقدند برخی معدنکاران و سودجویان خاک بکر مناطق کوهستانی را به بهانه اجرای پروژههای عمرانی یا ساخت و ساز در دیگر مناطق به یغما میبرند. اتفاقی که از جاده هراز و سوادکوه گرفته تا کندوان و چالوس و...گرد و غبار ناشی از معدنکاری و تخریب طبیعت، مهر تاییدی بر این ادعاهاست.
ارزیابی نیازها قبل از اجرای پروژه
امروزه در اکثر کشورهای دنیا قبل از اجرای هر پروژه یک ارزیابی از جمعیت و نیازهای آنها صورت میگیرد و برای آن راهکار تدوین میکنند؛ به عنوان مثال در صورت سدسازی و جادهسازی، کریدوری برای عبور و امکان مهاجرت حیوانات تعریف میشود و حتی در مواردی شاهد ایجاد پل معلق برای عبور حیاتوحش هستیم و در کنار آن برای جلوگیری از شکار حیوانات، مراتب حفاظتی رعایت میشود.
آنها بر حفظ زندگی طبیعی حیوانات اهتمام دارند، اما اغلب موارد در ایران شاهدیم که مسئولان بعد از اجرای پروژهها و بروز چالشها به دنبال رفع مشکلات و راهکارسازی هستند و این امر قطعا چیزی جز آسیب به زیستگاه، حیاتوحش و کوهستانها در پی ندارد. حمله به منابع طبیعی موجب اعتمادخواری مردم نسبت به مسئولان و دستاندرکاران نظام شده و هدر رفت سرمایههای اجتماعی را به همراه دارد.
ویلاسازی درکنار توسعه جاده و سدسازی در مناطق کوهستانی ضربات مهلکی به این مناطق وارد کرده است. تمامی این عوامل تخریبگر در مرحله اول باعث بروز استرس در حیاتوحش و دور شدن آنها از زیستگاه اصلی میشود، در گام دوم این حرکت باعث نزدیکی بیشتر جامعه انسانی به جامعه جانوری و رشد شکار میشود و سپس با ایجاد جاده و سدسازی بسترطبیعی گیاهان ازبین میرود شایدکه امکان رشد ونمو درنقاط دیگررانداشته باشند.تشدید پدیده کوهخواری و جنگلخواری موجب تغییرات آبوهوایی و در نتیجه وقوع سیلابهای سهمگین میشود. با ورود به مناطق جنگلی، خالی بودن آنها از درخت به وضوح دیده میشود و جایگزینی برای درختان بریده شده تعریف نشده که همین موضوع نشاندهنده بیتوجهی متولیان امر به منابع طبیعی و حراست از آن است.
نظر شما