شناسهٔ خبر: 67787551 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: آریا | لینک خبر

ناگفته‌هاي حميد نوري از حبس تا آزادي از زندان سوئد

صاحب‌خبر -
ناگفته‌هاي حميد نوري از حبس تا آزادي از زندان سوئد
خبرگزاری آریا - حمید نوری شهروند ایرانی با شکایت مجاهدین خلق مدت پنج سال در زندانهای انفرادی سوئد گذراند.

العالم - ایران
حمید نوری در گفت‌وگوی اختصاصی با شبکه خبری العالم درباره دلایل و نحوه دستگیری و بازداشت توسط پلیس سوئد و اتهامات وارده توضیحاتی داد که در ادامه می‌خوانیم.
حمید نوری در روز شنبه 9 نوامبر 2019 پس از پرواز از فرودگاه بین‌المللی امام خمینی (ره) تهران به سوئد در فرودگاه استکهلم-آرلاندا با حکم دادسرای این کشور بازداشت شد.
مشروح گفت‌وگو بدین شرخ است:
حمید نوری درباره نحوه بازداشت خود و اتهامات وارده توسط پلیس سوئد گفت: همه ساله به منظور گردشگری به کشورهای مختلف سفر می‌کنم در سال 2019 برای حل مشکلات یک خانواده از فرودگاه امام (ره) به فرودگاه آرلاندا - استکهلم عازم کشور سوئد شدم. هنگامی که هواپیما به زمین نشست چهار پلیس خیلی خشن، به صورت توهین‌آمیز و در اوج عصبانیت، من را به سینه دیوار تونل هواپیما کوبیدند در حالی که مسافران من را نگاه می‌کردند و از هواپیما خارج می‌شدند. آنها مرا در در هوای بارانی حدود یک ساعت و نیم با خودرو به زندان انتقال دادند. آنجا دو پلیس با یک مترجم با من به زبان سوئدی، درباره جنگ ایران و عراق و سازمان مجاهدین و اسرای جنگی و زندان و جنایت جنگی صحبت کردند به طوری که از شوک نمی‌فهمیدم چه می‌گویند. گفتم من یا باید وکیل داشته باشم یا سفارت ایران مطلع باشد، من نمی‌دانم چه می‌پرسید؟ آنها پس از برهنه کردنم، لباس زندان به من دادند حدود پنج سال غیر از دو ماه و بیست روز در زندان‌های انفرادی سوئد بودم.
وی ادامه داد: پس از یکی دو هفته پلیس‌ها می‌آمدند و از من بازجویی می‌کردند که همیشه یک مترجم داشتند. اتهام می‌زدند چون در زمان جنگ ایران و عراق، سازمان مجاهدین در عراق بوده و این سازمان به کشور خودش(ایران) حمله کرده است و یک سری اسیر در زندان‌های ایران داشته است و سیستم قضایی جمهوری اسلامی ایران اینها را محاکمه و اعدام کرده است. چون شما در زندان کار می‌کردید پس شما هم در اعدام این افراد سهیم هستید. آنها به من اتهام قتل و جنایت جنگی زدند پس از حدود دو سال من را به دادگاه بردند که بیشتر حالت نمایش و بازی و ساختگی داشت، سپس با 92 جلسه دادگاه مرا به حبس ابد محکوم کردند.
نوری درباره شاکیان خود این چنین توضیح داد: من از همان روزهای اول متوجه شدم که شاکیان من اعضا و طرفداران سازمان مجاهدین خلق ایران بودند که مردم ما به این سازمان منافقین می‌گویند و منفورترین افراد در کشور من عضو این سازمان هستند. البته در دادگاه هیچ دلیل و مدرک و سند معتبری برای اتهامات بنده نداشتند تنها مدرک آنها شهادت شهود بود یعنی همه گفته‌های‌شان را دادگاه می‌پذیرفتند فقط شفاهی می‌گفتند ما این آقا را در زندان دیدیم و او دوستان ما را شکنجه و اعدام می‌کرد. حتی اگر شما را هم با این اتهام بازداشت می‌کردند با همین شهادت دادگاه همه را می پذیرفت.
این شهروند ایرانی افزود: هر چه با کمک وکلا توضیح می‌دادم و حرف‌های متناقض و دروغ‌های‌شان را فاش می‌کردم اصلا دادگاه به دفاعیات ما کاری نداشت بلکه هر چه آنها می‌گفتند دادگاه می‌پذیرفت. حتی از تخلیه اطلاعات موبایل من هیچ مدرکی نیافته بودند که ادعاهای‌شان ثابت بشود.
حمید نوری درباره ادعای سیستم مستقل قضایی سوئد گفت: در رسانه‌ها و ظواهر امر اینگونه وانمود می‌کنند که سیستم قضایی سوئد مستقل و بیطرف است که البته دروغ محض و جوکی بیش نیست. سیستم قضایی سوئد هماهنگ با سازمان مجاهدین بود و بیطرف نبود. حتی اظهارات وکلای من را که خودشان انتخاب کرده بودند لحاظ، و به آنها توجه نمی‌کردند و کاملا از آنها جانبداری کردند و همه ادعاهای آنها را قبول کردند و مرا محکوم کردند.
نوری درباره روند انتخاب وکیل اشاره کرد که همان روزهای اول به من گفتند شما وکیل داری من گفتم من کسی را در اینجا نمی‌شناسم. از آنها خواستم که از یک ایرانی که در سوئد می‌شناسم بخواهند برایم یک وکیل معرفی کند که تا یک سال و چهار ماه اصلا با او تماس نگرفته بودند ولی از او بازجویی کرده بودند که تو حمید نوری را از کجا می‌شناسی؟ این یک جوک تاریخی خنده‌دار است که متهم را بازداشت می‌کنند و برای متهم خود دادستان وکیل انتخاب می‌کند.
وی ادامه داد همه وکلای پرونده من هم در دادگاه بدوی هم در دادگاه تجدید نظر، همگی انتخاب خود سیستم قضایی سوئد بود. یعنی وکلای آنها در این نمایشنامه بازی کردند یعنی پلیس و دادستان و رئیس دادکاه و وکیل شاهدان و وکیل من همگی یک تیم بودند و یک نمایشنامه را اجرا می‌کردند. وکیل مورد تایید من نبود و توسط سیستم قضایی سوئد برای من انتخاب شده بود.
حمید نوری به باور قلبی خود اشاره کرد و گفت: از روزی که دستگیر شدم و به اسارت در آمدم ماه‌های ابتدایی از لحاظ فکری و روحی خیلی ناتوان بودم ولی در طول پنج سال همیشه امیدوار بودم و مطمئن بودم که آزاد می‌شوم و به کشورم برمی‌گردم. اولا بی‌گناه بودم و ثانیا به خداوند اعتماد و اعتقاد و یقین داشتم که کمکم می‌کند. در طول جلسات دادگاه متوجه شدم که این‌ها همه‌اش بازی یکطرفه است در دادگاه حرف‌هایم را زدم تا پیامم را برسانم.
وی اضافه کرد که در سه مرحله دادگاه بدوی و تجدید نظر و دادگاه عالی به من حبس ابد دادند که طبق قانون آنها حکم‌شان لازم الاجراست حتی یک نفر هم در سیستم قضایی آنها با حبس ابد آزاد نشده است برای یک قتل حداقل باید 15 سال حبس را بگذراند ولی کسی مثل من که چند تا اتهام قتل نسبت می‌دهند باید حداقل 21 سال در حبس بماند. رابطه درونی من با خدای خودم بهم می‌گفت تو آزاد می‌شوی ولی برای یک درصد بنابر مصلحت پروردگار خودم را برای حبس ابد آماده کرده بودم اما معجزه الهی اتفاق افتاد.
حمید نوری به روزهای سخت زندگی در زندان اشاره کرد و افزود: حدود 5 سال در زندان‌های مختلف انفرادی گذراندم برای یک زندانی بدترین چیز این است که مرتب جابجایش کنند. حدود 40 بار در طول پنج سال بند و سلول من را عوض کردند. بیشتر شکنجه روحی و روانی می‌دادند. چون یک زندانی استثنایی برای آنها بودم با من خوب برخورد نمی‌کردند بلکه کاری می‌کردند که خودکشی کنم. فقط یکبار مرا برهنه کردند و در حضور سه مرد نگهبان و یک نفر خانم حدود نیم ساعت با مشت زدند. چون آن خانم هم آنجا بود، من خیلی اذیت شدم.
نوری درباره ملاقات‌هابش گفت: نماینده های جمهوری اسلامی که همان دوستان سفارت می‌شوند، در طول این پنج سال هم به ملاقات من می‌آمدند، هم گهگاه تماس تلفنی داشتیم البته پلیس اذیت می کرد و نمی گذاشت ما راحت با هم صحبت کنیم. فقط باید حال و احوال می کردیم در خصوص پرونده یا اتهام اصلا اجازه نمی‌دادند صحبت کنیم. اگر در این باره صحبت می‌کردم بلافاصله ملاقات را قطع می‌کردند. فقط یکبار یک سوال درباره پرونده پرسیدم، چهار ماه اجازه ملاقات ندادند و نگذاشتند دوستان با من تماس بگیرند.
نوری درباره مذاکرات مقامات ایران و سوئد عنوان کرد که یک زندانی به نام " یوهان فلدر" در ایران داشتند و چند ماه دیگر اسمی از او نمی بردند. من احتمال می دادم که مذاکرات در حال شکل گرفتن است. درست هم بود. نظام ایران، ارکان حاکم، سیستم قضایی ایران، دولت و نمایندگان مجلس تماما از من دفاع و حمایت می‌کردند و وضعیتم راپیگیری می‌کردند که من چون بی‌گناهم هر طور هست به کشور خودم برگردم و این اتفاق افتاد. دیپلماسی ایران بسیار قوی و مقتدرانه بالاخره با مذاکرات با طرف سوئدی، توانستند بیگناهی من را به اثبات برسانند و من را مورد تبرئه، عفو و آزادی قرار دهند و به کشور خودم باز گردانند.
روزهای پایانی اسارت
حمید نوری شهروند ایرانی در پایان بیان کرد: شبی که آزاد شدم، از ساعت ده شب سه نفر آمدند در سلول و من را که حکم حبس ابد داشتم در اصل ربودند و به فرودگاه بردند. خیلی روز استثنایی، عجیب و جالبی بود. روز جمعه 25 خرداد ماه ساعت 10 شب از خواب بیدار شدم. سه نفر نگهبان با هیکل درشت یک دفعه در را باز کردند و وارد شدند. خیلی ترسیدم چون سابقه نداشت ده شب وارد سلول شوند. سوئدی صحبت می‌کردند من متوجه نمی‌شدم. من را بردند به محوطه زندان. یه ماشین با چهار نفر مامور درشت هیکل و لباس شخصی آمده بودند. صورت‌های‌شان پوشیده بود. من را از زندان خارج کردند. من فکرم هزار راه رفت که یکی هم آزادی بود. 60 کیلومتر که رفتیم دیدم روی یک تابلو آرم هواپیما هست. ذهنم جرقه زد که می‌خواهند من را آزاد کنند.
وی ادامه داد نزدیک فرودگاه یه کاغذ به من دادند که به فارسی نوشته بود: آقای حمید نوری! ما داریم شما را به ایران بر می‌گردانیم. شما را باید صحیح و سالم تحویل مقام‌های ایرانی بدهیم. ما محافظ شما هستیم و مقامات ایرانی در ایران منتظر شما هستند. در طول سفر احتمال چند ساعت تاخیر وجود دارد. شما نگران نباشید. من تازه اینجا متوجه شدم که دارم آزاد می شوم. خدا را شکر کردم و اشک از چشمانم جاری شد. تا چند ساعت قبل زندانی بودم از این لحظه یک شخصیت مهم ایرانی شدم و من را سوار جت شخصی کردند. حدود ده نفر محافظ و خدمه و خلبان من را به کشور عمان آوردند. در عمان هم یک استقبال جانانه از من کردند. یکی از وزرای عمان پیشواز بنده آمدند. از من خوب پذیرایی کردند تا مقامات ایرانی برسند. برای من روز بسیار زیبا، جالب و باشکوهی بود که باز هم با جت شخصی به کشور عزیزم ایران برگشتم.

نظر شما