حقیقت این است که نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران نیمهریاستی و نیمهپارلمانی است و تفاوت دارد با نظام سیاسی ریاستی چون ایالات متحده آمریکا که رییسجمهور برای کابینه خود نیازی به رأی نمایندگان ندارد.
بهعبارت روشن مسعود پزشکیان برای تشکیل کابینه خود به آرای نمایندگان مجلس نیاز دارد و ناخواسته در این میان، سهمخواهیهایی صورت میگیرد اما جایگاه معاون اول در این میان، جایگاهی ویژه است.
معاون اول به تنهایی هم از تکتک هیأت وزیران، وزن و نقشی مهمتر دارد و هم مانند وزیران نیازی به آرای تأیید نمایندگان مجلس ندارد و نکته بسیار مهم این است که معاون اول در حقیقت، جانشین رییسجمهور و نایبرییس کابینه است و به همین دلیل، همواره هم برای شخص رییسجمهوری و هم برای مقامات ارشد نظام، جایگاهی مهم تلقی میشده است.
پیشنهاد ما برای مسعود پزشکیان که این روزها در میانه تهدیدهای رسانهای اصولگرایان و همچنین مداخلات و سهمخواهی اصلاحطلبان و اعتدالیون قرار دارد این است که هیأت وزیران را برابر اصول موردنظر شورای راهبری طوری ببندد که بتواند از مجلس رأی اعتماد بگیرد اما درخصوص معاون اول شخصاً تصمیم بگیرد.
این روزها از برخی افراد که قبلاً امتحان خود را پس دادهاند مانند «محمدرضا عارف» و افرادی که ضمن اینکه محترم هستند، در تراز این کرسی نیستند مانند «علی طیّبنیا» بهعنوان نامزدهای معاون اولی در دولت چهاردهم یاد میشود، گزینههایی که شاید مورد نظر شخص رییسجمهور منتخب هم نباشند.
توصیه ما این است که هیچ فردی به اندازه «علی لاریجانی» برای چنین پستی شایسته نیست، کسی که اگر در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ یا ۱۴۰۳ مورد تأیید صلاحیت شورای نگهبان قرار میگرفت نه صرفاً یک نامزد پوششی که یک رییسجمهور بالقوه بود.
علی لاریجانی، چهرهای علمی و آکادمیک با سابقه بیش از سه دهه کار و فعالیت در حوزههای مختلف فرهنگی، سیاسی، تقنینی، اجرایی و حضور در مذاکرات بینالمللی و آشنا به سیاست خارجه است و حضور چنین فردی با مناسبات خوبی که در صدر حاکمیت دارد میتواند موجبات پیشبُرد کارهای دولت چهاردهم شود، دولتی که مشکلات بسیاری در حوزههای مختلف را باید ترمیم و تدبیر کند.
علی لاریجانی همچنین از رجال سیاسی کشور است که شخصیتی کاریزماتیک دارد و مورد وثوق بخش اعظمی از بزرگان چپ سیاسی تا راست سیاسی است و از همه مهمتر همواره مورد اعتماد رهبر معظم انقلاب بوده است و در برخی فرازهای تاریخی، در مقابل تندوریها و شیطنتهای جریانات انحرافی بهتنهایی ایستاد اما پا پَس نکشید.
معاون اولی علی لاریجانی، ظرفیتی عظیم در حل مسائل در اختیار دولت چهاردهم قرار خواهد داد و افقی وسیع برای حکمرانی برابر چشمان دولت خواهد گشود و نباید چنین فرصتِ مغتنمی را بلااستفاده رها کرد.
یکی از منطقیترین تعاریفی که از مدیریت ارائه شد «مدیریت را هنر انجام کارها توسط دیگران» میداند، تعریفی که بهخوبی گواه این نکته است که رمز و راز موفقیت یک مدیر، در انتخاب نیروهای زیردست است و اگر مدیری در این بخش، پخته و سنجیده عمل نکند، باید در انتظار ناکامیهای سریالی باشد.
مسعود پزشکیان میتواند با انتخاب وزیران مقتدر و صاحب صلاحیت در کنار دست معاون اولی چون علی لاریجانی، بخش اعظمی از مسائل را به ریلِ حل بازگرداند.
نکته بسیار مهم درخصوص انتخاب علی لاریجانی بهعنوان معاون اول مقابله با تندروهای اصولگرا است به این دلیل روشن که علی لاریجانی در میان اصولگرایان سنتی و میانه، جایگاه و نفوذ قابل توجهی دارد و با توجه به حمله همهجانبه تندروهای اصولگرا به دولت چهاردهم که از هماکنون آغاز شده است، حضور فردی چون علی لاریجانی میتواند میانهروهای اصولگرا را تشویق کند تا از دولت حمایت کنند با تأکید بر این نکته که تنها جریانی که میتواند از دولت در برابر تیر و ترکشهای تندورها، حمایت کند، اصولگرایان سنتی و بزرگان قم هستند که لاریجانی در میان آنان
اعتباری ویژه دارد.
تحلیل جمله از فشار گروههای سیاسی مختلف به «مسعود پزشکیان» در تشکیل کابینه و اهمیت انتخاب «معاون اول»؛
افزایش وزن دولت با «علی لاریجانی»
بیراه نیست اگر بنویسیم فشاری که از همه سو به «مسعود پزشکیان» میآید بیسابقه است و ابداً قابل مقایسه با فشاری نیست که در ایام تبلیغات انتخاباتی به ایشان میآمد مشخصاً به این خاطر که در ایام انتخابات، فشار تنها از سوی تیم رقیب بود اما فشار و لابیگری و حتی تهدیدهایی که این روزها شاهد هستیم در پیوند با انتخاب کابینه به رییسجمهور منتخب وارد میشود هم از سوی مخالفان سیاسی است و هم از سوی موافقان، همراهان و نیروهای سیاسی همسو که بعضاً نامهربانانه، سهم خود را طلب میکنند.
صاحبخبر -
نظر شما