فرشاد مومنی، رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد با بیان اینکه صمیمانه و مشفقانه به مسعود پزشکیان، هشدار میدهم که اگر آنگونه که تا امروز عمل کرده عمل کند، بر سر او همان خواهد آمد که بر سر دولت رئیسی رفت، گفت: آقای پزشکیان باید انتخاب استراتژیک کند، آیا او هم میخواهد دلالها، رباخوارها و سوداگران را چاقتر کند یا آنگونه که وعده داده به فرودستان در زمینه مسکن، تغذیه، آموزش و سلامت اولویت دهد!؟
به گزارش جماران، دکتر فرشاد مومنی، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی که در نشست «بایستههای سیاستگذاری مسکن در دولت چهاردهم» و در موسسه مطالعات دین و اقتصاد سخن میگفت، اظهار داشت: تا زمان شروع به کار دولت جناب آقای پزشکیان در موسسه مطالعات دین و اقتصاد، مسئولیت ملی خود را جهت تحقق وعدههای رئیس جمهور و بارور کردن امیدهایی که در بخش به غایت ناکافی از جمعیت پدیدار شده، این گونه تعریف کردهایم که با زبان کارشناسی و با افشاگری زبانهای رانتجو و سوداگر، مهمترین اولویتهایی که دولت محترم باید به آنها توجه داشته باشد را گوشزد میکنیم.
از روز انتخاب پزشکیان شاهد همه جور سهم خواهی و رقابتهای مخرب هستیم
وی با بیان اینکه امیدواریم به اندازه زحمت بیمنتی که دوستان عزیز ما در این رابطه میکشند خیری هم برای جامعهمان پدید آید، ادامه داد: از روز انتخاب آقای پزشکیان با کمال تاسف شاهد همه جور سهم خواهی و رقابتهای مخرب، کارشکنیها و فرصت طلبیها هستیم، اما صدای این واقعیت، تنها در نامه مشترک من و آقای دکتر راغفر منعکس شد. آن صدا این است که کشور بدون یک برنامه با کیفیت روند قهقرایی و رو به سقوط را طی خواهد کرد.
حل و فصل موردی و جزیرهای مسائل در ایران، یک توهم بزرگ است
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد گفت: بسیار متاسفم که رئیس جمهور منتخب و اطرافیانش تا امروز کمترین اعتنا را به این مسئله کردهاند و ما حتی سازوکارهای شروع این حرکت را هم در آن نامه گوشزد کرده بودیم. بسیار متاسفم که در فضای به غایت احساسی و و رانت جویانه و غافل از مسائل بنیادی کشور، هنوز این واقعیت در گفتهها و تلاشهای آقای رئیس جمهور منتخب و اطرافیانشان انعکاسی ندارد که حل و فصل موردی و جزیرهای مسائل در ایران، یک توهم بزرگ است.
آبروی دولتهای احمدی نژاد، روحانی و رئیسی در بالاترین سطح از این ناحیه ریخته شد که که آنها دچار این توهم بودند که با مسائل پرشمار و حاد کشور میشود مورد به مورد، بدون یک نگرش سیستمی و سطح توسعه برخوردی اصولی داشت. این نگرانی با کمال تاسف در دوره کوتاه انتخاب آقای پزشکیان مقداری شدت هم گرفته است؛ چون کسانی که بسیار بیشتر شایع هست درباره اینکه سهمی از این انتخاب نصیب آنها شود، مشکوکترین و خطرناکترین حرفها را زدهاند.
جهش قیمت موادغذایی در دولت رئیسی، پس از جنگ جهانی دوم بیسابقه بود
مومنی اظهارداشت: همدلیهای مشکوک با رانتی معدنیها، زمزمه وارد کردن شوک جدید به نرخ ارز بدون توجه به اینکه این کار تحت عنوان حذف ارز ترجیحی، آبرویی برای دولت رئیسی باقی نگذاشت و شما شاهد بودید که در آن دولت جهشی در قیمت مواد غذایی اتفاق افتاد که در دوره پس از جنگ جهانی دوم بیسابقه بود.
آنها اسم خود را دولت محرومان گذاشتند، اما وقتی کارنامهشان این است که وحشتناکترین ضربهها در اثر شوک درمانی به قیمت غذا، دارو، سلامت و مسکن مردم تحمیل شد از این عنوان ادعا شده جز یک کاریکاتور مضحک چیزی باقی نگذاشت.
من بسیار متاسفم که آقای پزشکیان با اینکه شرافتمندانه قول داده بود از هر نوع شوک درمانی پرهیز کند، هنوز در دهان این افراد نزده است و به خوبی به آنها میدان داده و راه را برای طی کردن مراحل پس از شوک درمانی و توزیع رانت میان غیرمولدها، که شرافتمندانهترین عنوانی است که میتوان به آنها داد، بازگذاشته است.
بحث ارز تک نرخی در این شرایط، شعاری توخالی است
تا این لحظه آنها که در تسخیر گروههای رانت جو هستند جایگاهی نزد رئیس جمهور منتخب دارند
این اقتصاددان با بیان اینکه صمیمانه به آقای پزشکیان و هر کسی که بعدها با ایشان همکار خواهد شد عرض میکنم که اگر بخواهند حادترین مسائل کشور را به صورت جزیرهای حل کنند و حتی تمام انرژی موجود در نظام ملی را هم خرج این مسئله کنند، قطعا شکست خواهد خورد، ابراز عقیده کرد: تردید ندارم آن کسانی که بحث از ارز تک نرخی در این شرایط مطرح میکنند، میدانند این یک شعار توخالی است. توخالی بودن آن به قیمتهای گزاف چند ده میلیارد دلاری از جیب مردم پس داده میشود، منابع هنگفتی که به کام لاشخورها میرود و این طرح، آزمایش خود را بارها و بارها پس داده است.
بنابراین نمیتوانیم تداوم آن را حمل بر نفهمی آنها بکنیم. ماجرا این است که آنها که در تسخیر گروههای غیرمولد و رانتجو هستند، علی الظاهر تا این لحظه جایگاه قابل اعتنایی را نزد رئیس جمهور منتخب داشتهاند و این یک هشدار صمیمانه و خاضعانه به ایشان است که هرچه دیرتر مرز خود را با این اندیشههای مشروعیت سوز و فلاکت ساز روشن کند، فاصله بین مردم و حکومت را از آنچه که هست هم بیشتر خواهد کرد.
درباره جهت گیریهای سیاستی و انتخاب افراد، حرفهای بسیار مشکوکی شنیده میشود
به گفته مومنی؛ تعهدات و قولهایی که آقای پزشکیان دادند، با آنچه که جسته و گریخته از اطرافشان شنیده میشود فاصله دارد. نه تنها درباره جهت گیریهای سیاستی، بلکه در انتخاب افراد هم حرفهای بسیار مشکوکی شنیده میشود. چون هنوز اظهارات رسمیت ندارد ما به طور مشخص درباره آن صحبت نمیکنیم؛ اما صمیمانه و مشفقانه به آقای پزشکیان عرض میکنم اینکه تا روز انتخاب شدن، سابقهای از دروغگویی و فساد نداشتهاید یک اعتبار بزرگ است. بنابراین اجازه ندهید آن اعتبار بزرگ، خرج افراد نامناسب و متصل به کانونهای رانت، فساد و رباخواری شود.
طمعی به این توزیع قدرت و ثروت ندارم
این عضو هیات علمی دانشگاه یادآورشد: شاید بسیار راحتتر از خیلیها بتوانم این حرفها را بزنم، چرا که همه میدانند که نه من طمعی به این توزیع قدرت و ثروت دارم و نه کسی هست که جرات این را داشته باشد که بخواهد خدشهای به این مباحث از نظر اعتبار علمی وارد کند.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه قیمت مسکن در تهران از ۱۳۷۵ تا ۱۴۰۲ حدود ۵۶۰ برابر شده است، توضیح داد: بسیار وقیح خواهد بود اگر آقای پزشکیان که در مناظرههای انتخاباتی خود همه چیز را به علم ارجاع میداد، به جایی برسد که اکنون بحث بر سر این است که نامزدهای کلیدی تخصصیترین دستگاهها، حتی از نظر مدرک تحصیلی، غیر شایستهترین افراد هستند، چه برسد به اتصالات قدرت و ثروت آنها!
حیاتیترین قولی که آقای پزشکیان داد و من و ۵ نفر از دوستان بسیار عزیزم بر اساس آن قول، انگیزه پیدا کردیم که به ایشان رای دهیم اجتناب از شوک درمانی بود. من میگویم آقای پزشکیان حواست به مسائل بسیار کم اهمیت جلب شده و بیخ گوشت حرف از شوک درمانی به میان میآید و شما تاکنون یک واکنش تا امروز نشان ندادهاید! این در شأن کسی که اشتهار به فساد و دروغگویی ندارد نیست، بنابراین صمیمانه و مشفقانه به ایشان عرض میکنم بازنگری جدی و اساسی در اطراف خود داشته باشند.
احمدی نژاد هم شعار عدالت میداد، اما فلاکت برجای گذاشت
مومنی اضافه کرد: ایشان شعار و ادعای عدالت را مطرح کردند و ما همان زمان به ایشان هشدار دادیم که احمدی نژاد هم این شعار را داد؛ اما آنچه که برای مردم به یادگار گذاشت دو برابرشدن شاخص فلاکت بود! یکی از ستونهای تحمیل فلاکت که به بخش اعظم مردم ایران در دوره پس از جنگ و در سایه برنامه منحوس تعدیل ساختاری، وارد شده در زمینه داشتنِ حقِ برخورداری همه آحاد کشور از یک مسکن به معنی دقیق کلمه است، حقی که مبتنی بر قانون اساسی است.
ما از این بحث شروع کردیم، به این دلیل که مطامع رانت جوها، دلالها و رباخوارها، فریب محوری بازارگرایی مبتذل را هم به دولت رئیسی حقنه کردند. ایشان حیثیت خود را از جمله در این زمینه گرو گذاشت و گفت در ۴ساله اول مسئولیتم ۴ میلیون مسکن خواهم ساخت!
وی با بیان اینکه بسیاری از کارشناسان از جنبههای مختلفی با نهایت مهر و شفقت به آن دولت گوشزد کردند که حتی اگر چنین کاری ممکن باشد این کار دمیدن به تنور آزمندی بیپایان سوداگران است و گرفتاریهای فقرا را برطرف نخواهد کرد، خاطرنشان کرد: جنگ زرگری که در سهساله دولت رئیسی همواره انجام میشد، این بود که مرتب از ایشان میپرسیدند پس آن ۴ میلیون مسکن چه شد!؟ در واقع، بخش مهمی از آن، صرف نظر از زد و خوردهای باندی و جناحی، به مافیاهای رسانهای برمیگردد که توسط این سوداگران تامین مالی میشوند. آنها بودند که این مسئله را تیتر یک سهساله دولت رئیسی نگه داشتند.
پزشکیان عملکردش را تغییر ندهد، سرنوشت مشابه دولت رئیسی خواهد داشت
یافتههای تاملانگیز گزارش مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری، چه بود!؟
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد تاکید کرد: طنز تلخی وجود دارد و من صمیمانه و مشفقانه به مسعود پزشکیان، هشدار میدهم که اگر آنگونه که تا امروز عمل کرده عمل کند، بر سر او همان خواهد آمد که بر سر دولت رئیسی آمد. آن طنز تلخ، بیاعتنایی به نظر کارشناسی بود. بیخ گوش رئیس جمهور قبلی در مرکز تحقیقات استراتژیک او تحقیقی صورت گرفته بود که مکرر به اشکال مختلف در درون آن دولت مطرح شد، اما آنها به هر دلیل تمایل نداشتند که این یافتههای علمی، انتشار عمومی پیدا کند. ما هم که در جریان این قضیه قرار گرفتیم به این دلیل بود که تیمی که این گزارش را تهیه کرده بود به دعوت ما به فرهنگستان علوم آمد و نتایج تحقیقاتش را ارائه کرد.
اصل در بازارگرایی مبتذل، عرضه بیمنطق و بیکیفیت است
ساخت گسترده مسکن در راستای اهداف سوداگران است
مومنی توضیح داد: این گزارش میگفت حتی اگر ما راههای بسیار دور را نخواهیم برویم، در ۱۱ساله ۱۳۸۵ تا ۹۵ در ایران حدود ۱۱ میلیون خانه ساخته شده است. یعنی آن وعدهای که آن آقا داد و تقریبا نتوانست به هیچ کدامش عمل کند، اگر به کارشناسی بیخ گوش خود توجه میکرد متوجه میشد این اتفاق افتاده و با وجود آن مسئله مسکن در ایران هر روز حادتر و بحرانیتر میشود؛ چرا که در چهارچوب بازارگرایی مبتذل، اصل را بر عرضه بیمنطق و بیاعتنا به کیفیت تقاضا میگذارند. در این چهارچوب هرچه که عرضه میشود، به تسخیر لاشخورها در میآید.
شما عین این ماجرا را در مسئله نرخ ارز هم میتوانید مشاهده کنید و آن بازارگرایی مبتذل که از زبان آن فرد که بیخ گوش پزشکیان است و واژه مجعول بازار ارز را برای آن به کار گرفت، هم بیرون میآید این است که عزیزان شوک بزرگ به نرخ ارز وارد میکنند و بعد با عنوان اینکه ما فکر نمیکردیم پیامدهایش تا این میزان فاجعه ساز باشد شروع میکنند ذخایر اندک استراتژیک و بین نسلی ارزی کشور را در یک بازار سیاهی که متاسفانه اسم آن را بازار آزاد گذاشتهاند توزیع میکنند.
این اقتصاددان با بیان اینکه اگر میخواهید رد این مسئله را نگاه کنید، صفحه ۳۴ تا ۷۴ کتاب هنر تحریمها نوشته ریچارد نفیو، مسئول کلیدی تحریمهای تحمیل شده به ایران را نگاه کنید، اظهارداشت: نفیو میگوید هدف راهبردی ما برای زمین زدن ایران این است که منابع استراتژیک ارزی آنها صرف امور بیکیفیت و فاقد اولویت شود. به محض اینکه ارز را به بازار تزریق میکنید، چه کسانی خریدار اصلی آنها هستند!؟ درصد اندکی از جمعیت. اما بار ین ماجرای سوداگرپرورانه را چه کسی به دوش میکشد!؟ مردم بیپناه و تولید کنندگان بیپناهترین کشور ما! عین ماجرای مسکن و ارز در بازار خودرو هم هست.
آزادسازی افراطی واردات خودرو، پاس گل مشکوک برای تخلیه منابع استراتژیک ارزی ایران است
مومنی یادآورشد: با حرفهایی که زده شد پاس گلهای مشکوکی، همین چند روز پیش توسط همین به اصطلاح دولتی که عمرش در حال پایان است، در زمینه آزادسازی افراطی خودرو راه افتاده است. در کشوری که تعداد خودروهایش، بیش از ۳۰ میلیون واحد است، نمیتوانی با ۲۰۰ یا ۳۰۰ هزار واردات این بازار را به قول خودتان به سامان کنید!
تنها چیزی که باقی میماند پاس گل دادن به ریچارد نفیو و آمریکاییهایی است که میخواهند منابع استراتژیک کشور در امور غیر ضروری و مصرفی هرز رود. مانند این مسئله در مسکن و جاهای دیگر هم هست و شاید یکی از بزرگترین خدماتی که از جنبه اندیشه ای، بتوان به دولت پزشکیان کرد، این است که او را از اینکه به دام منحوس بازارگرایی مبتذل بیفتد پرهیز دهیم.
پوست خربزهای که با عنوان ساخت یک میلیون مسکن زیرپای رئیسی انداختند
پزشکیان باید انتخاب استراتژیک کند
این عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی ادامه داد: در تحقیقی که در مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری در مهر سال ۱۴۰۱ منتشر شده، آمده است که در فاصله سالهای ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۵ حدود ۱۱ میلیارد مسکن در ایران ساخته شده به گونهای که ما با پدیده سبقت تعداد خانههای موجود در کشور از تعداد خانوارهای کشور بودیم! ببینید چه پوست خربزهای زیر پای رئیسی انداخته بودند تا در این شرایط بگوید من ۴ میلیون واحد جدید هم میسازم! پیش از آن هم نه تنها سالی یک میلیون مسکن جدید در ۱۱ سال پیاپی مشکل مسکن ایران را حل نکرده بود بلکه بحرانش را هم شدیدتر کرد.
بنابراین حتی اگر آن کار را هم میکردند، مشکل مسکن حل نمیشد و تنها گرفتاری و آزمندی بیپایان سوداگران و دلالها را حل و فصل میکرد. آقای پزشکیان باید انتخاب استراتژیک کند، آیا او هم میخواهد دلالها، رباخوارها و سوداگران را چاقتر کند یا آنگونه که وعده داده به فرودستان در زمینه مسکن، تغذیه، آموزش و سلامت اولویت دهد!؟
آن گزارش میگوید علی رغم اینکه ۱۱ میلیون مسکن در ۱۱ سال تا پایان سال ۱۳۹۵ ساخته شده است اما از اسفند ۱۳۹۶ تا اسفند ۱۴۰۰ میانگین قیمت مسکن در تهران رشد بیش از ۶۰۰ درصد داشته است، بازارگرای مبتذل یعنی همین!
هشداری صمیمانه و نوش دارویی قبل از مرگ سهراب
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد اضافه کرد: من میفهمم که هیچ کدام از روسای جمهور قبل، تخصص اقتصادی نداشتند؛ اما به تعبیر ساموئلسون اگر کل ماجرای اقتصاد فقط عرضه و تقاضا بود میتوانستید هر چند روز یک بار یک طوطی را اقتصاددان کنید!
این بازی خوردن از آقای پزشکیان بسیار قبیحتر از روسای جمهور قبلی است، چون هیچ کدام از آنها به اندازه ایشان به نظر کارشناسی احاله نداده بود و بسیار متاسفیم که تا امروز در اطراف ایشان غیرکارشناسیترین و مشکوکترین حرفها زده شده و حرف از گزینش مشکوکترین افراد هم زیاد شنیده میشود. این یک هشدار صمیمانه و نوش دارویی قبل از مرگ سهراب است. امیدوارم ایشان و اطرافیان صادقش زودتر به هوش بیاید.
۱۱میلیون خانه ساختند، اما فقط ۲.۵میلیون نفر به مالکان اضافه شد!
سهم هزینه مسکن در سبدخانوار در تهران دو برابر میانگین جهانی است
مومنی اضافه کرد: داده اطلاعاتی بسیار مهم دیگری که در آن گزارش مرکز تحقیقات استراتژیک مطرح شده، این است که ۱۱ میلیون مسکن ساخته شده، اما فقط ۲.۵میلیون نفر به تعداد مالکان افزوده شده است. درک این موارد نبوغ لازم ندارد، فقط به اعداد و ارقام توجه کنید! با فور عرضه روبرو بودید، اوضاع از نظر قیمت آنگونه شده است که در سال ۱۴۰۱ در شهر تهران سهم هزینه مسکن در سبد خانوار به ۴۷ و نیم درصد رسیده است، یعنی تقریبا دو برابر میانگین جهانی! این چه جور عرضهای است که هم قیمت را بالا میبرد و هم فشار را بر خانوارها افزایش میدهد!؟
اگر دلالها را کنترل نکنید، از افزایش عرضه، آبی برای کشور گرم نمیشود
وی افزود: در این گزارش میگوید البته نظام آمار و اطلاعات ما هم در این فریب نقش دارد، بنابراین تصمیم گیران کشور باید بدانند قبل از اینکه آزمندی لاشخورها و دلالها را کنترل کنند، افزایش عرضه، آبی برای این کشور گرم نخواهد کرد، بلکه فشار را بر مردم و به ویژه فرودستان اضافهتر میکند. این گزارش میگوید در همه جای دنیا، یک شاخص مهم سیاستگذاری برای مسکن «شاخص تراکم» است؛ یعنی سنجش نسبت خانوارها با تعداد واحدهای مسکونی.
در ایران برای محاسبه نسبت خانوار به مسکن صرفا خانههای دارای سکنه مبنای محاسبه است! یعنی خانههای خالی را در این آمار جزء خانههای موجود نمیآورند و این تبدیل به کانونی برای فریب شده است و بیچاره آن مسئول کلیدی کشور که حسن نیت هم دارد اما صلاحیت تخصصی ندارد و فقط صاحبان مدرک را دور خود جمع کرده است. در نتیجه تعداد مسکن مورد نیاز بیشتر نشان داده میشود.
ارزهای محدود کشور، به اسم کنترل نرخ ارز در بازار سیاه دود میشود
این استاد اقتصاد با بیان اینکه بیان ابعاد بحران مسکن در ایران ساعتها گفتگو نیاز دارد، اظهارداشت: وزارت مسکن در گزارشی اعلام کرده است که تا پایان سال ۱۳۹۵ ارزش خانههای خالی، معادل ۲۵۰ میلیارد دلار بوده است. وقتی میگویم بازارگرای مبتذل، یعنی همین!
به همان سبکی که ارزهای محدود و به غایت استراتژیک در شرایط تحریمی، به اسم کنترل نرخ ارز در بازار سیاه عرضه میشود و از گردونه قاعدهگذاری و برنامهریزی کشور خارج میشود، در مسکن هم همین بساط را داریم. تازه این آمار متعلق به قبل از سال ۹۵ است، در حالی که اصل جهش قیمت مربوط به بعد از این سال بوده. وزارت مسکن میگوید آنها که با منطق عرضه و تقاضا جلو رفتند، معادل ۲۵۰ میلیارد دلار سرمایههای اصلی کشور را تحت عنوان خانه خالی دود کردهاند و ابزار طمع سوداگرانه شده است.
۲۵۰میلیارد دلار اتلاف در مسکن داشتیم، وقتی که کل ارزش بورسمان ۱۱۰میلیارد دلار بود
مومنی تاکید کرد: ۲۵۰ میلیارد دلار اتلاف فقط در بخش مسکن با عنوان خانههای خالی انجام شد، آن هم در شرایطی که در پایان ۱۳۹۵ ارزش کل بورس ایران ۱۱۰ میلیارد دلار بوده است!
ببینید مافیاها در ایران چه دست بالایی دارند! از سر شفقت به آقای پزشکیان هشدار میدهم، میگویم این همه روسای جمهور قبلی ما بازی خوردند، بس نیست که باز بیخ گوش خودتان کسانی را میآورید که برای ما بلندگوی رانتی معدنیها و شوک درمانگرها شدهاند!؟ بسیار مایه شگفتی است که این مرد که شرافت خود را گرو گذاشت تا امروز هنوز نسبت به این ایدههای مخرب واکنش نشان نداده است.
آقای پزشکیان، ۲۵۰میلیارد دلار دربخش مسکن دود شد اما همزمان جمعیت حاشیه نشین، جهشی بیسابقه تجربه کرد
اندازه جمعیت حاشیهنشین در ۵ سال گذشته به ۲۰ تا ۲۵ درصد کل جمعیت رسیده است
وی گفت: به آقای پزشکیان که اعلام کرده به عدالت اهمیت میدهد، عرض میکنم به موازات اینکه ۲۵۰ میلیارد دلار دود شد و در راه منافع سوداگران و دلالها به کار رفت، جمعیت حاشیهنشین شهری در ایران جهشهای بیسابقه تجربه کرده است. بعضی از دادهها میگویند، اندازه جمعیت حاشیهنشین در ایران در ۵ سال گذشته به حدود ۲۰ تا ۲۵ درصد کل جمعیت رسیده است. کم کم به گونهای میشود که گویا متن اصلی آنها هستند و حاشیه کسان دیگرند! حاشیه آنها هستند که پولهای ظالمانه را از کشور خارج میکنند و دیده و شنیدهاید که چگونه در خارج از کشور خرجش میکنند.
بدون برنامه باشد، آلت دست مافیاها خواهید شد
طرفداران شوک درمانی را از خود دور کنید
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد یادآورشد: مسئله حیاتی در این زمینه این است که بدون برنامه آقای پزشکیان و دولتش مرکب از هر کس که میخواهد باشد، آلت دست مافیاها خواهند شد. یک برنامه با کیفیت راه نجات ایران است. به ایشان توصیه خاضعانه میکنم هرچه سریعتر طرفداران شوک درمانی، مشتهرین به فساد و طرفداران بازارگرایی مبتذل و آنها که به جای اینکه به منافع ملی توجه کنند، منافع رانتی معدنیها و رباخوارها را نمایندگی میکنند را از اطراف خود دور کند، در غیر این صورت هم ایشان و هم کشور به شدت ضرر خواهند کرد.
به گفته این استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی، عالیترین شرایط ایران در این زمینه دوره جنگ بوده است، این شرایط، تصادفی نبوده است!؟ در دوره جنگ در چارچوب یک برنامه اندیشیده، ابتدا کانونهای اصلی مفتخوارگی را قفل کردند. تمهیدات نهادی پیشگیرنده از فساد را در دستور کار قرار دادند و برنامه ملی ارتقاء بنیه تولیدی را محور توسعه کشور قرار دادند.
این گونه شد که در همین گزارش مرکز تحقیقات استراتژیک دوره آقای رئیسی میگویند در سالهای جنگ در تهران خانوارهای ساکن در خانههای استیجاری حدود ۱۲ درصد بودند، این نسبت در تهران ۱۴۰۰ از ۵۰ درصد عبور کرده است! ببینید چگونه راه نجات ایران از مسیر کنترل آزمندیهای بازارگرهای مبتذل و مفتخوارها و دلالها و سوداگران میگذرد!؟
تیم خود را بر محور تغییر ریل انتخاب کنید
مومنی با بیان اینکه تا زمانی که این ماجرا رخ ندهد ایران روی خوش نخواهد دید و هیچ رئیس جمهوری حتی اگر حسن نیت مطلق هم داشته باشد، صندلی خود را آبرومند ترک نخواهد کرد، تاکید کرد: آقای پزشکیان باید تیم خود را بر محور تغییر ریل قرار دهد و انتخاب کند. آنچه که تاکنون مشاهده میکنیم این است که همانها که در این نزدیک ۳۵ سال کمر ایران را شکستهاند، دوباره رنگ عوض کردهاند. ببینید این افراد چقدر توانایی دارند که یکی از آنها در دولت خاتمی پست سطح بالا داشته، در دولت احمدی نژاد و روحانی همان پست را حفظ کرده و در دولت رئیسی هم پست کلیدی داشته و اکنون هم جزء کاندیداهای پست کلیدی است.
پزشکیان میداند چقدر برای ایشان احترام و ارزش قائل هستم
وی گفت: آقای پزشکیان، آنها را که تحت عنوان نمایندهی این سو و آن سو، اطراف خود جمع کردهاید که برایتان صلاحیت جمع کنند، تنها با شاقول صلاحیت تحصیلی، با آن حیطهای که برایش کاندید شده چک کنید تا متوجه شوید در حال تدارک دیدن چه کلاههای گشادی برای خودتان و ملت هستند. به اعتبار اینکه پزشکیان میداند و دوستانم میدانند که چقدر برای ایشان احترام و ارزش قائل هستم این میزان صریح صحبت میکنم. برای من هم بسیار تلخ و گزنده است که یک مرد شرافتش را گرو بگذارد و بگوید هرگز به سمت شوک درمانی نخواهم رفت، اما اولین حرفی که از نزدیکترین افراد اطراف ایشان گفته میشود این باشد که راه نجات شوک درمانی است! بسیار تلخ و مشکوک است.
ضربه شوک درمانی، به بخشهای مولد است
مومنی خاطرنشان کرد: صمیمانه و مشفقانه میگویم ضربه اصلی که شوک درمانی وارد میکند به بخشهای مولد است. این مساله هم در سطح نظری و هم در سطح تجربی اثبات شده است. بیان تئوریک مساله این است که سیاستهای شوک درمانی و تورم زا، ضمن ایجاد بحران تولد واحدهای تولیدی جدید در کشور و همزمان استمرار واحدهای تولیدی موجود را دچار چالش میکند.
بازارگرایی مبتذل، عرضه گرایی مشکوک را در دستور کار قرار داده
مجوزدهی بیضابطه، حساب و کتاب رانتی دارد
این استاد دانشگاه با بیان اینکه بازارگرایی مبتذل عرضه گرایی مشکوک را در دستور کار قرار داده و تحت عنوان تقویت تولید به طرز مشکوکی مجوز احداث واحدهای تولیدی میدهد در حالی که گزارشهای رسمی میگوید نزدیک به ۶۰ درصد ظرفیت تولیدی واحدهای موجود بلا استفاده است، ادامه داد: آیا کسی است که نفهمد تا زمانی که ریشههای بلا استفاده ماندن ۶۰ درصد واحدهای تولید حل و فصل نشده باشد، هر واحد تولیدی جدید که مجوز میگیرد هم همین شرایط را خواهد داشت.
همین مجوز بهانه کسب ارز و ریال به قیمتهای ویژه میشود، بعد میبینید مثلا در جاده خراسان چقدر سوله نیمه کار بیداد میکند! همه اینها حساب و کتاب رانتی دارد به نام تولید به کام مفتخورها! به نام مستاجران به کام سوداگران! این حدیث بازارگرایی مبتذل در ایران طی بالغ بر ۳۵ساله گذشته شده، که واقعا بساطی است!
چرا در برابر شوک درمانی سکوت کرده اید؟
وی گفت: نکته دوم که برای مسعود پزشکیان بسیار حیاتیتر است؛ چرا که شرافت خود را گرو گذاشت، این است که در سطح نظری گفته میشود شوک درمانی، کشورها را با بحران انباشت سرمایه انسانی روبرو میکند. شوک درمانی نیروی محرکه جهش هزینههای سلامت و هزینههای آموزش و هزینههای تغذیه مردم میشود. اینها مواردی است که آقای پزشکیان قول داده و رسیدن به آنها با اجرای شوک درمانی مغایرت دارد و ایشان تا امروز در برابر این مسائل سکوت کرده است.
شوک درمانی نیروی محرکه بحران توانمندی حکومت میشود
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد با بیان اینکه آنچه که مسئله شوک درمانی را به یک مسئله امنیت ملی تبدیل میکند این است که شوک درمانی نیروی محرکه بحران توانمندی حکومت میشود، ابراز عقیده کرد: یعنی حکومت چنان ضعیف میشود که در داخل ناچار است به لاشخورهای داخلی باج دهد و در خارج به لاشخورهای بیرونی. چرا جرات نمیکنند قراردادهایی که با خارجیها امضا کردند را منتشر کنند؟
به این دلیل که علائمی وجود دارد که برخی از امتیازاتی که به قدرتهای خارجی داده شده، شرمآور است. اینها نشان دهنده این است که زورگو، زورگوست؛ اسمش هرچه میخواهد باشد. روس و انگلیس، یا چین و آمریکا! هر جنایت و قصاوتی که هر کدام دارند، بقیهشان هم دارند و نکته کلیدی این است که آنها هیچ مشکلی هم با یکدیگر ندارند اما عدهای دچار این توهم هستند که زیر چتر یک طرف بروند تا از شر طرف دیگر مصون بمانند.
مومنی گفت: حدود ۲۵ سال پیش، دوست دانشمند من آقای دکتر «حسین راغفر»، کتابی منتشر کرد با عنوان «دولت، فساد و فرصتهای اجتماعی»، که در آن آمده قدرتهای بزرگ بر سر زورگویی به ضعفا با هم هماهنگ هستند. در این زمینه تضادی وجود ندارد که بخواهی از آن استفاده کنی! اگر آنقدر زرنگ بودی که میتوانستی از تضاد میان ابرقدرتها استفاده کنی که این میزان فلاکت گریبانت را نگرفته بود و اینها هر کدام ماجراهایی دارد. وقتی میشنویم دولت جدید در زمینه انتخاب افراد و جهتگیریها، همان مسیر ۳۰ سال گذشته را میرود نگران میشویم.
شاخص مسئولیتپذیری حکومت در ایران، پایینتر از مفلوکترین کشورهای دنیا
این اقتصاددان اظهارداشت: ماجرای بحران توانمندی حکومت اینگونه سنجیده میشود، شاقولی در اقتصاد سیاسی توسعه با عنوان «شاخص مسئولیتپذیری حکومت در امور حاکمیتی» وجود دارد. امور حاکمیتی برقراری نظم و امنیت است. خانههای تهران را ببینید تا متوجه شوید مردم چقدر احساس امنیت میکنند!
نمیخواهیم زحمتِ زحمتکشان را نادیده بگیریم، اما وقتی خودتان بحران میسازید خودتان در بحران گیر میافتید. نظم، امنیت، تغذیه، سلامت، آموزش و مسکن و زیرساختهای فیزیکی مورد نیاز مردم با شاخص بودجه عمومی دولت به تولید ناخالص داخلی سنجیده میشود.
متفکران بزرگ توسعه میگویند در مفلوکترین کشورهای دنیا که درآمد سرانهشان بین ۲۰۰۰ دلار تا ۵۰۰۰ دلار است این شاخص حدود ۲۳ درصد است در بودجه ۱۴۰۳ دولت رئیسی این شاخص به زیر ۱۰ درصد سقوط کرده است که نشان میدهد شوک درمانی کمر دولت را زودتر از مردم و تولید کنندهها میشکند، اما از آنجا که میان دولتمردان و دولت تفاوت وجود دارد این وضعیت را متوجه نمیشوند.
وی تاکید کرد: صمیمانه میگویم آقای پزشکیان از دولت رئیسی عبرت بگیرید. در سال ۱۴۰۱، وقتی ارز ترجیحی کالاهای اساسی را حذف کردند، بیش از ۱۰ جلسه علمی در موسسه مطالعات دین و اقتصاد و فرهنگستان علوم گذاشته شد و به ایشان هشدار داده شد، اما مسئولیتی در قبال پیامدهای تصمیمشان نداشتند و هیچ درکی از مسئولیت نیز نشان ندادند. ۵ مهره کلیدی دولت رئیسی در برابر اظهار نگرانیهای ما گفتند آب از آب تکان نمیخورد و وضع فقرا هم بهتر خواهد شد.
در اثر آن وعدههای پوچ و توخالی مردمی در این کشور جان و چشمشان را از دست دادند و به زندان افتادند، اما هیچ کس از آنها که عنوان «مسئول» را با خود داشتند «مسئولیت» نخواست و نپرسید که بر چه مبنایی این حرف پوچ را زده بودید! اگر آقای پزشکیان قادر نیست از تجربه دیگران درس بگیرد حداقل برای «یک سال» این کار را بکند، به توصیه آنها گوش کند اما اگر فاجعه ایجاد شد دیگر. بفهمد که چه بر سر کشور و بر سر آبروی خودش آمده است.
یک سال تجربه کنید، اما نه به هزینه مردم
آنها که در لباس خدمت، توصیه خیانت میکنند باید تنبیه شوند.
مومنی با بیان اینکه بسیار تلخ است که یک نفر حکومت را در دست بگیرد و هنوز به درکی از تجربه ۳۵ساله و ۳۰۰ بار شکست خورده شوک درمانی در ایران نرسیده باشد، گفت: اشکالی ندارد برای یک سال تست کنید، به آن مدعی تک نرخی کردن ارز اختیار تام دهید، ببینید چه میخواهد کند! اما روشن باشد که پرداخت کننده جریمه این خطا مردم محروم و مستضعف و تولید کنندههای بیپناه کشور نباشند، آنها که در لباس خدمت، توصیه خیانت میکنند باید تنبیه شوند. بیایید باب این را هم باز کنید، این هم ثواب بزرگی در این کشور است.
نظر شما