شناسهٔ خبر: 67686957 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: فرارو | لینک خبر

تاسوعا

اینک، اما غریبانه‌تر از هر کربلایی عدالتی است که در آتش بیداد می‌سوزد

صاحب‌خبر -

سعید نیاکوثری؛ ای عصر آمیخته با هزار قصه فراق/ای آخرین فراز مثنوی عشق/‌

ای آغاز قصیده آزادگی/  بر صفحه ات هزار کویر تشنه لب  بوسه می‌زند/

از دل صحرای تفتیده ات هزاران چشمه حقیقت می‌جوشد/ هنوز خلوص آخرین نماز عصر /

تکبیر آخرین صلاه شبانگاه / اشک‌های آخرین دعای سحرگاه / 

در کوچه‌های بی قرار  زمان شور شیدایی کربلا می‌افریند /  چه زمزمه‌هایی داشت  آخرین وَتر شب در سکوت  پر رمز و راز دشت کربلا/

کاروان عشق از گذرگاه‌ها گذشته و اینک خیمه‌ها افراشته در برهوت کربلا لب‌های تشنه بیابان و کمی آنسوتر فرات /

غبار گذار  از بیابان حجاز تا صحرای تفتیده کربلا بر سیمایشان/ اما آینه دل درخشان از خورشید معرفت

سر بر سجاده بندگی نهاده  از هستی خویش دیده بستند از جان گذشتند تا به جانان رسند

آمدند تا پرچم‌آزادگی را در هبوط صحرای بلا در کربلای معلا بر افرازند و انسانیت، شجاعت شرافت و آزادگی را بر کتیبه کربلا نقش  زدند.

اینک، اما غریبانه‌تر از هر کربلایی *عدالتی* است که در آتش *بیداد* می‌سوزد/ تشنه‌تر از تشنگان کربلا، زخمی از *شلاق بیدادگر*

کو زینبی تا فریاد در گلو مانده حق و حقیقت را فریاد زند

خیمه‌های عدالت در آتش *بیداد* می‌سوزد، اما با همان غریبانگی آزادگی، با همان عطش حقیقت خواهی، با همان مظلومیت رقیه سه ساله با همان شکیب زینب؛ در کوچه‌های زمان می‌گذرد باشد که *آزاده ای* پرورش یافته در مکتب دیانت و سر نهاده به تولای ولایت *قلمی به شرافت دستی*، قدمی به شجاعت، دستی به جسارت دل به پای حق نهد و دیگر بار عدالت را بر صفحه حقیقت ترسیم کند

نظر شما