شناسهٔ خبر: 67654832 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنو | لینک خبر

ادعای یک مقام امنیتی سابق اسرائیل در روزنامه ماریو: درز پرونده پزشکی مهسا امینی کار اسرائیل بود

ناگل در این یادداشت مشترک با «مارک دوبوویتز» رئیس بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها مدعی شده ایرانی‌ها در حال ساختن یک استراتژی کلی برای تکمیل طرح نابودی اسرائیل هستند که برای مقابله با آن باید یک کمپین کلی علیه ایران ایجاد کند و مفهوم مقابله، از دفاع به حمله تغییر کند.

صاحب‌خبر -
روزنو :

ادعای یک مقام امنیتی سابق اسرائیل در روزنامه ماریو: درز پرونده پزشکی مهسا امینی کار اسرائیل بود

یک مقام امنیتی سابق اسرائیل مدعی شده درز پرونده پزشکی مهسا امینی کار اسرائیل بوده است. او معتقد است دولت رئیسی برای اسرائیل خوب بوده و روی کار آمدن پزشکیان بازگشت چهره «خندان» ایران در جهان، خبر بدی برای اسرائیل است.

 

رویداد۲۴ | ترجمه لیلا فرهادی: «جاکوب ناگل» رئیس‌سابق شورای امنیت ملی اسرائیل و عضو فعلی «بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها» در واشنگتن، یادداشتی در روزنامه اسرائیلی «ماریو» نوشته است. او مدعی شده درز پرونده پزشکی مهسا امینی که نشان می‌داد او بیماری زمینه‌ای نداشته، نتیجه یک حمله سایبری از سوی اسرائیل بوده که به تشدید اعتراض‌ها در پاییز ۱۴۰۱ منجر شده است.

او مدعی است که اسرائیل باید استراتژی دفاع و جلوگیری از تشدید تنش‌ها را تغییر دهد و به سمت حمله به ایران بود و در این راه باید از کمک آمریکا استفاده کند؛ هرچند نویسنده معتقد است با روی کار آمدن پزشکیان، جلب حمایت غرب علیه ایران سخت‌تر خواهد شد، همان طور که در دوران ریاست جمهوری روحانی و وزارت خارجه ظریف هم این کار سخت بود؛ بنابراین ناگل معتقد است فرصت ریاست جمهوری ابراهیم رئیسی برای اسرائیل بهتر بوده است.
اسرائیل باید استراتژی دفاع را به حمله تبدیل کند

ناگل در این یادداشت مشترک با «مارک دوبوویتز» رئیس بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها مدعی شده ایرانی‌ها در حال ساختن یک استراتژی کلی برای تکمیل طرح نابودی اسرائیل هستند که برای مقابله با آن باید یک کمپین کلی علیه ایران ایجاد کند و مفهوم مقابله، از دفاع به حمله تغییر کند.

او در این یادداشت مشترک به «الی ویزل»، بازمانده معروف هولوکاست که در پایان زندگی اش سفیر صلح سازمان ملل در موضوع حقوق بشر بود ارجاع داده و گفته او در هر فرصتی نقل می‌کرد که «تراژدی قوم یهود این است که همیشه ترجیح می‌دادند به جای گوش دادن به تهدیدات دشمنان، به وعده‌های دوستان خود گوش دهند».

ناگل که از نیروهای تندروی اطلاعای اسرائیلی است در راستای پروژه ایران‌هراسی نوشته است «هنگامی که رهبران ایران از آینده‌ای که برای اسرائیل در نظر گرفته‌اند حرف می‌زنند، ارزش آن را دارد که روح نهفته در این نقل قول را متوجه شویم زمانی که ایران اعلام می‌کند که برنامه‌اش نابودی کشور اسرائیل تا سال ۲۰۴۰ است، باید باور داشته باشید که او هر کاری را برای انجام موفقیت‌آمیز ماموریت خود با همکاری نیرو‌های داخل و خارج انجام می‌دهد.»

در حالی که ایران همیشه بر صلح‌آمیزبودن برنامه هسته‌ای خود تاکید داشته و سازمان‌های بین‌المللی هم این موضوع را تائید کرده‌اند، در ادامه این یادداشت ادعا شده: «ایرانی‌ها در حال ساخت یک استراتژی کلی برای تکمیل این ماموریت هستند که شامل تولید سلاح‌های متعارف و سلاح هسته‌ای است. در سال‌های اخیر، تلاش اصلی ایران ایجاد یک توان متعارف گسترده و به ظاهر مشروع برای حمله به اسرائیل بوده است.»

ناگل مدعی شده جاه‌طلبی‌های ایران برای سال ۲۰۴۰ مستلزم آن است که یک کمپین همه‌جانبه علیه ایران ایجاد شود که منجر به تضعیف رژیم و در نهایت جایگزینی آن می‌شود. این استراتژی و اجرای آن باید با همکاری دولت آمریکا باشد، اما اسرائیل باید آماده باشد که به تنهایی بایستد.
روی کار آمدن پزشکیان تهدیدی برای اسرائیل است نه فرصت

این مقام امنیتی سابق اسرائیل درباره پیروزی پزشکیان در انتخابات ریاست جمهوری اخیر نوشته: «درک این موضوع مهم است که رئیس‌جمهور منتخب ایران مسعود پزشکیان یک تهدید است، نه یک فرصت. حرکت درخشان دیگر رهبری ایران، انتخاب رئیس‌جمهوری از نوع «خندان» بوده که غرب به آن علاقه دارد.»

او به طور تلویحی به مشکلات اسرائیل در دوران ریاست جمهوری روحانی و وزارت خارجه ظریف در ایجاد اجماع علیه ایران اشاره کرده و مدعی شده رئیس‌جمهور جدید ظاهراً نماینده یک تغییر مثبت، تمایل ایران به آرامش و دستیابی به توافقات و افزایش روابط تجاری است. اسرائیل و غرب نباید در دام این وضعیت بیافتند که یادآور دوران روحانی/ظریف است.

این مقام امنیتی اسرائیل می‌گوید ریاست جمهوری ابراهیم رئیسی برای اسرائیل و ایالات متحده بهتر بوده، بنابراین مهم است که این پیام را که رئیس‌جمهور پزشکیان برای اسرائیل و آمریکا بد است، مخابره کنیم.

ناگل مدعی شده البته چه بسا تاثیر پیروزی پزشکیان در مقابل جلیلی بر اوضاع داخلی ایران (از نگاه اسرائیل) مثبت باشد، زیرا انتظار تغییر مثبت در نتیجه تعاملات بین‌المللی که محقق نخواهد شد، ممکن است به هرج و مرج و تجدید اعتراض مردمی منجر شود.

این مقام امنیتی اسرائیل می‌گوید ایران یک حلقه آتش مجازی و واقعی در اطراف اسرائیل ایجاد کرده و آن را به یک جنگ در حداقل ۷ یا ۸ جبهه همزمان از جمله غزه، یهودا و سامره، لبنان، سوریه، ایران، یمن، عراق، مشروعیت و جبهه‌های دیگر کشانده است. اسرائیل باید برای نبرد در این عرصه‌ها، برای حمله آماده شود.
درز پرونده پزشکی مهسا امینی نتیجه عملیات موفقیت‌آمیز سایبری اسرائیل بود

ناگل مدعی است زمان اتخاذ یک رویکرد جدید، در کنار تداوم نظارت و مبارزه با غنی‌سازی فرا رسیده است. این رویکرد باید دو جنبه داشته باشد: آسیب به ساخت سیستم تسلیحاتی و فعالیت برای تضعیف رژیم به امید تغییر آن.

او گفته باید کمپین بر اساس یک واقعیت بنا شده باشد و آن اینکه «گلوله نقره‌ای» وجود ندارد. لازم است یک جبهه گسترده با درک این واقعیت به وجود بیاید که برخی ابزار‌ها کار می‌کند و برخی دیگر کار نمی‌کنند. ایالات متحده در دوره ریاست جمهوری ریگان استراتژی مشابهی را برای فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی اتخاذ کرد. هدف اعلام شده تضعیف رژیم بود که در نهایت منجر به سرنگونی رژیم شد.

این مقام امنیتی مدعی است که مبارزه با ایران باید شامل شناسایی عناصر اپوزیسیون (در داخل و خارج از کشور) باشد که شانس ایجاد یک تغییر اساسی و اجرای برنامه‌های کمکی (تامین مالی، تامین سلاح و اطلاعات) به عناصر مخالف را داشته باشند.

او در بخشی از مقاله یک ادعای جدید مطرح کرده و با اشاره به لزوم داشتن طرحی برای عملیات و نفوذ گسترده سایبری مدعی شده در اعتراضات زنان در پاییز ۱۴۰۱، پرونده پزشکی مهسا امینی در نتیجه یک نفوذ سایبری موفقیت‌آمیز به بیرون درز کرده است.

این مقام امنیتی اسرائیل می‌گویند تاریخ نشان داده که هر زمان که ایالات متحده یک تهدید نظامی جدی ایجاد کرده، ایرانی‌ها رفتار خود را تغییر داده‌اند. متأسفانه دولت بایدن استراتژی برای مقابله با ایران ندارد و بنابراین رژیم برای ادامه برنامه هسته‌ای خود، پیشرفت در توسعه سیستم تسلیحاتی و در عین حال ایجاد قابلیت‌های متعارف و حمله به اسرائیل احساس امنیت می‌کند.
استراتژی جلوگیری از تشدید تنش‌ها منجر به حمله مستقیم ایران به اسرائیل شد

او پیشنهاد کرده ایالات متحده و اسرائیل دیدگاه خود را تغییر دهند و از استراتژی دفاعی به سمت استراتژی حمله بروند و برای ایجاد یک نیروی گسترده سرمایه‌گذاری کنند تا برای جنگ همه‌جانبه (مستقیم و غیرمستقیم) علیه ایران و نیرو‌های نیابتی آن در همه جبهه‌ها آماده شوند.

این یادداشت استراتژی جلوگیری از تشدید تنش‌های اسرائیل در سال‌های اخیر را زیر سوال برده و مدعی شده این استراتژی در خدمت هدف نیست و شکی نیست که یکی از عواملی بود که ایران را به حمله گسترده در ۱۳ سپتامبر سوق داد. زمانی که دشمن بهای سنگینی برای تهاجم پرداخت نکند، اعتماد به نفسش افزایش می‌یابد و ممکن است به تداوم تهاجم روی بیاورد. ما باید از اشتباهاتی که منجر به حادثه ۷ اکتبر شد درس بگیریم و پارادایم مبارزه کامل با تهدید ایران را تغییر دهیم. اگرچه بزرگترین خطری که موجودیت اسرائیل را تهدید می‌کند، برنامه هسته‌ای است، اما در عین حال باید برای خنثی کردن برنامه‌های ایران برای نابودی اسرائیل با روش‌های متعارف، آماده شد

نظر شما