شناسهٔ خبر: 67641444 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: فرارو | لینک خبر

چه کسی فرانسه را از این آشفتگی خارج خواهد کرد؟ هيچ كس!

هرچه این آشفتگی طولانی ‌تر شود خطر از دست دادن رشد، سرمایه‌ گذاری از دست رفته و ایمان از دست رفته به دموکراسی بیش تر می‌شود و این خبر خوبی برای "مارین لوپن" رهبر راست افراطی خواهد بود کسی که سال ها منتظر چنین روزی بوده و به وضوح کماکان سیاستمداری است که باید در سال 2027 متحمل شکست شود.

صاحب‌خبر -

فرارو- "اشتفان تسوایگ" نویسنده اتریشی زمانی نوشته بود که سیاست اروپا قرون متمادی عرصه کشاکش بین دو مکتب رهبری بوده است: خیر عمومی مورد حمایت اراسموس اومانیست و تلاش بیش‌تر خودخواهانه برای قدرت که توسط ماکیاولی ترویج شده بود.

به گزارش فرارو به نقل از بلومبرگ؛ اگر فرانسه بخواهد بن بست پارلمان معلق را بشکند و اقتصاد خود را به مسیر اصلی بازگرداند این اولین نوع سیاست ورزی (اِراسموسی) است که به شدت نیاز به پذیرش آن دارد. انتخابات پارلمانی زودهنگام فرانسه در تاریخ ۷ جولای نشان داد که رای دهندگان فرانسوی به شکل قابل توجهی برای دور نگه داشتن "مارین لوپن" رهبر راست افراطی از قدرت متحد شدند.

با این وجود، در مورد هر چیز دیگری غیر از این موضوع با یکدیگر اختلاف نظر داشتند. علیرغم آن که حزب اجتماع ملی تحت رهبری رهبری لوپن پس از ائتلاف احزاب چپ و میانه رو‌های طرفدار "امانوئل مکرون" در جایگاه سوم قرار گرفت هیچ یک از آن اردوگاه سیاسی نتوانستند اکثریت آرا را کسب کنند. در کشور‌هایی که بیش‌تر به دولت‌های ائتلافی عادت دارند چنین وضعیتی محرک فوری برای سازش و مذاکره در سراسر دالان‌های سیاسی برای ایجاد مشارکت‌های بزرگ‌تر است. جریان چپ میانه رو و سبز‌ها به طور بالقوه فقط چند کرسی کم‌تر از کنترل مجلس قانونگذاری داشتند.

ائتلاف ناخواسته‌ها

فرانسه یکی از معدود کشور‌هایی است که در سالیان گذشته هیچ گونه تجربه‌ای از ائتلاف نداشته است. نزاع در حال حاضر آغاز شده است "ژان لوک ملانشون" رهبر جریان چپ رادیکال به سرعت متوجه شد که هیچ سازشی در مورد افزایش چشمگیر دستمزد و مالیات بر ثروت وجود نخواهد داشت، اهدافی که طبق تخمین اندیشکده مونتین ۱۷۹ میلیارد یورو به کسری بودجه سالانه فرانسه خواهند افزود. سایر بخش‌های جبهه مردمی جدید نیز چندان مطمئن نیستند. در چند روز گذشته رهبران بالقوه زیادی از جمله "اولیویه فور" سوسیالیست در انتظار بود، اما نامزد مورد توافق و پلتفرمی وجود ندارد.

به نظر می‌رسد سیاستمداران فرانسه به جای پذیرش این که هیچ یک برنده نشده اند فکر می‌کنند که همگی پیروز شده اند به ویژه آنانی که نگاه شان به انتخابات ریاست جمهوری در سال ۲۰۲۷ است. به همین دلیل است که سیاستمداران راست میانه اکنون نیز می‌گویند که سزاوار فرصتی برای تشکیل دولت هستند، زیرا "ادوارد فیلیپ" نخست وزیر سابق از حزب راست میانه جمهوری خواهان مایل است آنان را با میانه رو‌های طرفدار مکرون متحد کند.

مکرون نیز به نوبه خود در تلاش است تا با اعلام فراخوان ائتلافی از نیرو‌های طرفدار اروپا برای دور نگه داشتن رادیکال‌ها از قدرت زمان بخرد. با توجه به اهمیت موفقیت آمیز بودن بازی‌های المپیک و سرعتی که چپ‌ها در حال از هم پاشیدن خود هستند آن دستور کار منطقی به نظر می‌رسد.

با این وجود، مکرون باید بداند که چسب نگهداشتن اردوگاه آن‌ها در کنار هم ماندگار نیست، زیرا با شکاف عمیق میان اعضای جناح‌های چپ و راست آن اردوگاه مواجه است. صلح در خیابان‌ها نیز وجود ندارد به ویژه از سوی طرفداران ملانشون. رهبران حزب باید خرقه و خنجر را کنار بگذارند و به خیر و صلاح عمومی بیاندیشند.

ائتلاف چپ که خود را بزرگترین نیروی پارلمان معرفی کرده باید با پیروی از اصول اولیه اولین جریانی باشد که این کار را انجام می‌دهد. مانیفست آنان تحقق ناپذیر است. تصور این که یک دولت اقلیت چپگرا بتواند برنامه موجود خود را اجرا کند آنهم در زمانی که شرکت‌های رتبه بندی اعتباری و اتحادیه اروپا، پاریس را در گوشه‌ای بد از نظر بودجه قرار داده اند، کاملا غیر واقع بینانه است. دوم آن که هدف مصالحه ایجاد ائتلاف است که تنها راه برای حکمرانی پایدار می‌باشد و سوم آن که هر حزبی که نمی‌خواهد ائتلافی بسازد که به نظر می‌رسد در مورد فرانسه این موضوع درباره جریان تحت رهبری ملانشون صدق می‌کند باید آن را روشن ساخته و پیامد‌های آن را بپذیرد.

هرچه این آشفتگی طولانی‌تر شود، خطر از دست دادن رشد، سرمایه گذاری از دست رفته و ایمان از دست رفته به دموکراسی بیش‌تر می‌شود و این خبر خوبی برای "مارین لوپن" رهبر راست افراطی خواهد بود کسی که سال‌ها منتظر چنین روزی بوده و به وضوح هم چنان سیاستمداری است که باید در سال ۲۰۲۷ متحمل شکست شود. هیچ کس نمی‌تواند فرانسه را از بحران خارج کند و شاید برای مدتی این چیز بدی نباشد.

نظر شما